علوم قرآن و حدیث

قرانی ، علوم قران، حدیث

در سوره طه، کلمه «زهره» به معنای شکوفه است. آیا این شکوفه دنیوی است یا اخروی؟

«وَ لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلىَ‏ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنهُمْ زَهْرَةَ الحَيَوةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيرٌ وَ أَبْقَى‏»؛ و هرگز چشمان خود را به نعمت هاى مادّى، كه به گروه‏ هايى از آنان داده‏ ايم، ميفكن! اين ها شكوفه ‏هاى زندگى دنياست تا آنان را در آن بيازماييم و روزى پروردگارت بهتر و پايدارتر است!(1) منظور از "زهره حيات دنيا" زیبایی، زينت، نعمت و دلخوشی های دنیا است.(2) لذا منظور، نعمت ها و اموال دنیوی است، نه اخروی.

قرآن می فرماید که ما آن ها را فرو افکندیم، یعنی از بالا بر روی زمین انداختیم. مگر نه این است که کوه ها از برخورد صفحات قاره های با یکدیگر یا از بقایای مواد آتشفشانی که روی هم انبار شده بوجود آمده اند؟!

«وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ»؛ و زمين را گسترش داديم و در آن كوه ‏هايى عظيم و استوار افكنديم و از هر نوع گياه بهجت ‏انگيز در آن رويانديم‏.(1) از نظر لغوی، إلْقاء، به معنای انداختن است.(2) اما بیان تفسیری: 1. برخی آن را به معنای طرح، خلق و ایجاد کردن دانسته اند.

کدام ترجمه به طور کلی برای عموم مردم بهتر و روانتر و قابل فهم تر است؟

در مورد قرآن كریم ترجمه های زیادی موجود است كه هر كدام از جهتی بر دیگری مزیتی دارد. افزون بر این که ترجمه ها را می توان با توجه به گرایش های مختلفی مثل گرایش ادبی، فلسفی، فقهی، عرفانی و ... مورد بررسی قرار داد. از طرفی هیچ کدام از این ترجمه ها بدون اشکال نیست. لذا نمی توان یک ترجمه را از همه حیث بهتر از دیگران دانست.

با توجه به آیه 6 سوره مؤمنون، چگونه کنیزانی که اسیر مؤمنان می شدند حتی بدون عقد برای آن ها حلال بودند؟ به نظر من این عدالت نیست.

«إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ»؛ تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره ‏گيرى از آنان ملامت نمى ‏شوند.(1) در این زمینه چند مطلب عرض می شود: مطلب اول: یکی از احکام ملک یمین همین است که نیازی به خواندن صیغه ازدواج نیست و بدون آن هم رابطه بین مولا و کنیز، رابطه ای حلال است. حکم آن نیز در این آیه و آیات مشابه آن(2)، تشریع شده است.

چرا نام نمرود در قرآن بکار نرفته ولی نام فرعون بارها بکار رفته است؟

هیچ الزامی وجود ندارد که قرآن به اسم و نام، از افراد یاد کرده باشد. اگر به قرآن مراجعه کنیم می بینیم که از افراد کمی به اسم و نام یاد شده و بنای قرآن بر ذکر نام افراد نبوده است، حتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که قرآن بر ایشان نازل شده و به عنوان معجزه الهی بر نبوت ایشان فرستاده شده، از آن حضرت در طول این 23 سال، فقط چهار بار(1) نامبرده شده است.

لطفا تفسیر آیات 108 الی 115 سوره نحل را بیان کنید؟

برای این که بیان تفسیر این آیات نظم و ترتیبی داشته باشد بهتر است آیات مرتبط با هم و آن هایی که به صورت یک مجموعه هستند را با هم بیاوریم. آیه 106 تا 111 سوره نحل، یک مجموعه، و آیات 112 تا 114 نیز یک مجموعه دیگر هستند. ابتدا به این دو دسته آیات و سپس به آیه 115 و 116 می پردازیم. ـ آیات دسته اول: (ارتداد، تقیه، توبه)

آیه 29 سوره بقره می فرماید: خداوند آسمان ها را بعد از آفرینش زمین استوار کرده است. این در حالی است که طبق آخرین یافته های علمی زمین حدودا ده میلیارد سال پس از انفجار بزرگ شروع به شکل گیری کرده است. علت این اختلاف چیست؟

«هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَكُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ فَسَوَّئهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمٌ»؛ او خدايى است كه همه آن چه را (از نعمت ها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد سپس به آسمان پرداخت و آن ها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.(1)

در روایات داریم که افضل آیات قرآن آیت الکرسی و «بسم الله الرحمن الرحیم» است. پس یعنی نیازی نیست برای دیگر آیات وقت بگذارم؟ به علاوه چرا باید تمام قرآن را تلاوت کنم در حالی که قرآن اصلی نزد ما نیست؟

در این زمینه، چند مطلب عرض می شود:

 

تا جایی که بنده بررسی کردم، چنین موضوعی درباره اصحاب پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل نشده است. البته در مورد خلیفه دوم عمر بن خطاب در منابع متعدد، برادران اهل سنت این موضوع نقل شده است که ایشان مدت 12 سال تلاش کردند تا سوره بقره را یاد گرفت و بعد از این شتری قربانی کرد:

با توجه به این که به گفته امام علی(ع) تعداد سال های خواب ماندن اصحاب کهف، در قرآن به قمری آمده است، چرا تعداد دفعات تکرار کلمه سال، 365 بار و به تعداد روزهای شمسی آمده است؟

قرآن ماه و خورشید را به عنوان شاخصی برای شناسایی زمان قرار می دهد: «اَلشَّمسُ والقَمَرُ بِحُسبان»(1) هم چنین در آیه دیگری می فرماید، کار هیچ یک کمترین تداخلی با کار دیگری ندارد: «لاَالشَّمسُ یَنـبَغی لَها اَن تُدرِکَ القَمَرَ و لاَ الَّیلُ سابِقُ النَّهارِ وکُلٌّ فی فَلَک یَسبَحون»(2)