علوم قرآن و حدیث

قرانی ، علوم قران، حدیث

با این که بشارت ظهور پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انجیل نیز ذکر شده چرا در آیه 17 سوره هود فقط نام کتاب موسی (علیه السلام) آمده؟

در آیه 46 سورهء اعراف «و على الاعراف رجال ...» منظور از اعراف چیست؟

برخی آیات مرتبط: «وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ»؛ و در ميان آن دو [بهشتيان و دوزخيان‏]، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يک از آن دو را از چهره‏ شان مى‏ شناسند و به بهشتيان صدا مى‏ زنند كه: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى ‏شوند، در حالى كه اميد آن را دارند.(1)

چرا بعضی از سوره های قرآن دو یا سه نام دارند؟ چه کسی نام اصلی آن ها را تغییر داده و چرا؟

برخی از اقوال و نظرات ـ برخى بر اين عقيده‏ اند كه نامگذارى سوره ‏ها توقيفى است؛ به اين معنا كه تنها بايد از جانب پيامبر (صلی الله علیه و آله) صورت گرفته باشد و ديگران مجاز به تعيين نام براى سوره‏ هاى قرآن نيستند. آیت الله معرفت می گوید: اسامى سوره ‏ها مانند تعداد آيات هر سوره توقيفى است، و با صلاح ديد شخص ‏پيامبر (صلی الله علیه و آله) نام گذارى شده است.(1)

«وضع» در عربی به معنای قرار دادن است پس چطور در آیه «ووضعنا عنک وزرک»، آن را به برداشتن ترجمه کرده اند؟

«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ»؛ و بار سنگين تو را از تو برنداشتيم؟(1) برخی افعال، نوع متعدی شدن آن ها، در معنای آن ها تاثیر دارد و حتی معنای متضاد می دهند. به این افعال، افعال اضداد هم گفته می شود. "وضع" هم از آن افعال است. وضع، اگر با "علی" متعدی شود، معنای گذاشتن می دهد، ولی اگر با "عن" متعدی شود معنای برداشتن می دهد.(2) در آیه شریفه هم "وضع" با حرف "عن" متعدی شده است لذا معنای برداشتن دارد. ________ (1) انشراح، 2.

چرا در آیات سوره غاشیه، روی خلقت "شتر" تکیه شده است؟

«أَ فَلَا يَنظُرُونَ إِلىَ الْابِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ»؛ آيا آنان به شتر نمى‏ نگرند كه چگونه آفريده شده است؟!(1) در این زمینه دو نکته قابل توجه است: یکی توجه به موقعیت منطقه ای و جغرافیایی، و دیگر وجود ویژگی های خاص این حیوان. این سوره در مكه نازل شده و جزو اولين سوره ‏هايى است كه به گوش مردم عرب مى ‏خورد، و در مكه در آن ايام داشتن شتر از اركان اصلى زندگيشان بوده است.

با این که خورشید بین طبقات آسمان مثل بقیه ستاره ها دیده می شود و حتی می توان گفت بین بقیه ستاره ها گم است، چطور می تواند به گفته قرآن (نوح/15) چراغ فروزنده باشد؟ حتی ماه که از خورشید هم کوچکتر است و بین طبقات آسمان اصلا به چشم نمی آید؟

«وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً»؛ و ماه را در ميان آسمان ها مايه روشنايى، و خورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است؟(1)

آیا آیات قرآن، حیات برزخی را تأیید می کنند؟ برخی می گویند در قرآن اثری از حیات برزخی نیست و حیات برزخی و عالم قبر، منشأ قرآنی ندارد.

برزخ در لغت به معنای واسطه و حائل میان دو چیز است(1)، اما در اصطلاح، منظور از برزخ، جهانى است که میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد؛ یعنى هنگامى که روح از بدن جدا مى شود، پیش از آن که بار دیگر در قیامت به بدن اصلى باز گردد، در عالمى که میان این دو عالم است و برزخ نامیده مى شود قرار خواهد داشت. دلیل عمده بر اثبات برزخ، دلایل نقلى و آیات و روایات است.

چرا در آیه دوم سوره بقره از ضمیر «ذلک» به معنی آن برای قرآن استفاده شده است؟

به برخی از اقوال در این زمینه اشاره می شود: 1. گاهى از اسم اشاره بعيد (دور) براى بيان عظمت چيز يا شخصى استفاده مى‏ شود، يعنى آن قدر مقام آن بالا است كه گويى در نقطه دور دستى در اوج آسمان ها، قرار گرفته است، در تعبيرات فارسى نيز نظير آن را داريم، و اين تعبیر، تنها براى بيان عظمت و بلندى مقام است. در بعضى ديگر از آيات قرآن به «تلک» تعبیر شده كه آن هم اشاره بعيد است، مانند: «تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ»(1).(2)

تفسیر «مَا نُنزِّلُ الْمَلَئكَةَ إِلا بِالحْقّ...» چیست؟

«ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ»؛ (امّا اين ها بايد بدانند) ما فرشتگان را، جز بحق، نازل نمى‏ كنيم.(1) اقوال مفسران: 1- منظور اين است كه ما نازل كردن فرشتگان را به عنوان اعجاز تنها براى آشكار شدن حق انجام خواهيم داد، نه به عنوان بهانه جويى كه ببينند و باز هم ايمان نياورند.

منظور از "طیبات" در آیه 20 سوره احقاف چیست؟

«وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُواْ عَلىَ النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكمُ‏ْ فىِ حَيَاتِكمُ‏ُ الدُّنْيَا وَ اسْتَمْتَعْتُم بهِا فَالْيَوْمَ تجزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبرِونَ فىِ الْأَرْضِ بِغَير الحقّ‏ِ وَ بما كُنتُمْ تَفْسُقُونَ»؛ آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مى‏ كنند (به آنها گفته مى ‏شود) از طيّبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد اما امروز عذاب ذلّت‏بار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مى ‏داديد جزاى شما خواهد بود!(1)