علوم قرآن و حدیث

قرانی ، علوم قران، حدیث

آيا مى توان قرائت قرآن، فاتحه و خيرات را به روح مقدس امامان و حضرت زهرا (سلام الله علیها) هديه كرد؟ آیا در این زمینه روایتی از معصومین (علیهم السلام) داریم؟

خواندن قرآن يک عمل مستحب است و هر عمل مستحبى، براى خودش ثواب دارد. هديه كردن نيز براى خودش عمل مستحبى است و ثواب جداگانه دارد و وقتى به پيامبر و ائمه (عليهم السلام) هديه مى‏ شود، خداوند به احترام و عظمت آنان ثواب ويژه‏ اى به شخص عنايت مى‏ كند، همان گونه كه اگر كسى در راه خدا قرضى بدهد، چند برابر، از خدا مى‏ گيرد.

طبق آیه 87 سوره بقره «و أیّدناه بروح القُدُس» منظور از روح القدس کیست؟

مفسران بزرگ در باره روح القدس، تفسيرهاى گوناگونى دارند: 1. برخى گفته‏ اند منظور جبرئيل است، بنا بر اين معنى آيه مورد بحث چنين خواهد بود: خداوند عيسى را به وسيله جبرئيل كمک و تاييد كرد. شاهد اين سخن آيه 102 نحل است «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ»؛ بگو روح القدس آن را به حقيقت بر تو نازل كرده است.

تفاوت داستان‏ هاى قرآن با ساير داستان‏ ها چيست؟

«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْءَانَ وَ إِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ»؛ ما با اين قرآن كه به تو وحى كرديم بهترين داستان را بر تو بازگو مى‏ كنيم، در حالى كه تو پيش از آن، از بى‏ خبران بودى.(1) تفاوت داستان‏ هاى قرآن با ساير داستان‏ ها: 1. قصّه‏ گو خداوند است: «نحن نقصّ» 2. هدف دار است: «نقصّ عليك من أنباء الرّسل ما نثبّت‏ به فؤادك»(2) 3. حقّ است، نه خيالی: «نحن نقصّ عليك نبأهم بالحقّ»(3) 4. بر اساس علم است، نه گمان: «فلنقصنّ عليهم بعلمٍ»(4)

تقسیم بندی قرآن به صورت سوره و آیه و جزء، توسط چه کسی، چه زمانی و بر چه اساسی صورت گرفته است؟

در ابتدا باید معنای آیه و سوره را بررسی نمود: آيه به چه معنا است؟ «آيه» به معناى علامت و نشانه است و در كاربرد قرآن، گاه همين معنا ملاحظه شده است؛ از اين جهت هر آيه‏ اى در قرآن، نشانه صدق و راستى آورنده آن و علامت عجز و ناتوانى مخالفان و حاكى از جدايى آن آيه از آيه ‏هاى قبل و بعد خود است. گاه از آيه به «معجزه» تعبير شده است؛ نظير آيه 145 سوره بقره. در برخى موارد، مخلوقات به نام آيات مورد توجه قرار گرفته ‏اند؛ مانند آيه 133 سوره اعراف.

چرا با وجود شأن و منزلت بسياری كه شيعه براي حضرت علی و حضرت فاطمه (عليهما السلام) قائل است، در قرآن نامی از آن ها برده نشده است، در حالی که نام حضرت مریم یا نام همسر فرعون در قرآن آمده است؟ در ثانی آیا ادله ای که برای نیامدن نام حضرت علی (علیه السلام) در قرآن ذکر شده در مورد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هم صدق می کند؟

الف) روش قرآن کریم در مورد معرفی افراد یکسان نیست، گاهی اوقات قرآن از افراد با نامشان یاد می کند و گاهی با عدد و گاهی با ذکر اوصاف. 1. معرفی به نام

اصحاب «رس» چه كسانی بودند و عاقبت آن ها چه شده است؟

در قرآن در دو مورد سخن از اصحاب الرسّ به میان آمده، نخست در آیه 12 سوره ق، كه از تكذیب آن ها از پیامبرشان، سخن گفته شده، دوم در آیه 38 فرقان، كه بیان گر هلاكت و عذاب شدید اصحاب رس در ردیف قوم عاد و ثمود است، كه همانند آن ها بر اثر عذاب الهى ریشه كن و نابود شدند.

در هیچ جای قرآن نیامده که نوع حیوانات و گیاهان اولیه از چه چیزی آفریده شده اند. آیا آن ها هم از گل و خاک آفریده شده اند یا از مواد دیگر؟

الیاسین چه کسانی هستند؟ اگر منظور الیاس پیامبر و قوم او هستند آن ها چه برتری داشتند؟ چرا زیارتی در کتاب مفاتیح، به نام الیاسین نیست؟

خداوند متعال در آیه 130 سوره صافات می فرماید: «سَلَامٌ عَلَى إِلْ ياسِينَ»، سلام بر الياسين.(1) تعبير به الياسين به جاى الياس يا به خاطر اين است که الياسين لغتى در واژه الياس بود، و هر دو به يک معنى است، و يا اشاره به الياس ‍ و پيروان او است که به صورت جمعى آمده است.(2)

آیا خضر (علیه السلام) پیامبر بوده است؟ آیا مانند امام زمان، حکومت خواهند کرد؟ آیا سرباز و یار امام خواهند بود و یا به عنوان پیامبر، رسالتی را بر عهده خواهند داشت؟

در قرآن مجید صریحاً نامی از خضر برده نشده است، و از رفیق یا استاد حضرت موسی تنها به عناوینی که بیانگر مقام عبودیت و علم و دانش خاص اوست یاد شده است. «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»؛ (در آن جا) بنده‏ اى از بندگان ما را یافتند كه رحمت (و موهبت عظیمى) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.(1)

آیا در صدر اسلام نیز ادعای افسانه بودن قرآن وجود داشته است؟ با توجه به آیه (انفال/31) معلوم می شود که اعراب آن دوران خوب می دانستند قرآن افسانه است، اما مسلمانان امروز این را نمی فهمند.

«وَ إِذَا تُتْلىَ‏ عَلَيْهِمْ ءَايَاتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَاذَا إِنْ هَاذَا إِلَّا أَسَطِيرُ الْأَوَّلِين‏»؛ و هنگامى كه آيات ما بر آن ها خوانده مى‏ شود، مى‏ گويند: «شنيديم (چيز مهمّى نيست) ما هم اگر بخواهيم مثل آن را مى‏ گوييم اينها همان افسانه‏ هاى پيشينيان است!» (ولى دروغ مى‏ گويند، و هرگز مثل آن را نمى ‏آورند).(1)