علوم قرآن و حدیث

قرانی ، علوم قران، حدیث

سلام و تحيت از منظر قرآن چه جايگاهی دارد؟

سلام، نامى از نام‏ هاى خداست‏. سلام، تحيّت اهل بهشت به يكديگر است. سلام، تحيت‏ فرشتگان به هنگام ورود به بهشت است. سلام، پيام پروردگار رحيم است. سلام، پذيرايى شب قدر است. سلام، اولين حق هر مسلمان بر ديگرى است. سلام، كليد شروع هر كلام و نوشته‏ اى است. سلام، امان نامه از هرگونه ترس و شرّى است. سلام، ساده‏ ترين عمل نيک است. سلام، نشانه تواضع و فروتنى است. سلام، عامل محبت و الفت است. سلام، اظهار صلح و مسالمت است. سلام، اولين تحفه و هديه دو انسان است. سلام، آرزوى سلامتى براى بندگان خداست.

این که هر کسی می تواند قرآن را هر طور که می خواد به عقل خودش تفسیر کند آیا ضعف قرآن نیست؟ و چرا قرآن به گونه ایی است که ما نمی توانیم آن را بفهمیم و احتیاج به یک علم فوق العاده دارد تا بتوانیم درست تفسیرش کنیم، آن هم با کلی اما و اگر؟

در جواب باید عرض کنم که :براى همگان بهره‏ مندى از معارف قرآن تا حدودى ممكن است، امّا براى فهم آن به عنوان منبع اساس معرفت دينى نيازمنديم كه ابزارهاى خاص آن را بيابيم و حدود استفاده از هر يک از آن ها و ميزان تأثير و اعتبار آن ها را بدانيم. مهم‏ ترين ابزارها براى فهم قرآن، عبارت است از: 1. ادبيات و قواعد زبان‏ شناختى

آیا آیه «قل جاءالحق و زهق الباطل ...» اشاره به قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دارد؟

در آیه مورد بحث باید به این نکته اشاره گردد که بعضى از روايات، جمله «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ» را به قيام مهدى (عجل الله تعالی فرجه) تفسيرکرده اند، امام باقر (علیه السلام ) می فرمایند: مفهوم اين سخن الهى اين است كه: «اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل»؛ هنگامى كه امام قائم( علیه السلام) قيام كند دولت باطل برچيده مى‏ شود.(1)

فرق معجزه که در قرآن به آن اشاره شده، با نبوغ نوابغ در چیست؟

معجزه هیچ شباهتى با کار نوابغ ندارد؛ زیرا معجزه کارى است که اساساً از قدرت هر انسانى بیرون است؛ در حالى که ممکن است در مقابل هر نابغه اى فردى همانند او پیدا شود و مقابله به مثل کند.

آیا داستان هایی که در قرآن کریم مطرح شده با همه جزئیات شان مانند داستان حضرت سلیمان، حقیقی بوده یعنی عینیت داشته است یا فقط «بیان تمثیلی» برخی از وقایع تاریخی جهت هدایت بشر است؟

قصص قرآن با همه ی جزئیاتش جزء اخبار غيبى است که خداوند متعال آن را بر بندگان خود بیان فرموده است. سوره‏ هاى قرآنى حاوى اخبار زيادى از قرون اوّليه بشر و امّت هاى پيشين و قوانين و عادات رايج ميان آن هاست؛ از شروع زندگى فطرى و ابتدائى تا هنگام بعثت پيامبر.

آيا مى توان قرائت قرآن، فاتحه و خيرات را به روح مقدس امامان و حضرت زهرا (سلام الله علیها) هديه كرد؟ آیا در این زمینه روایتی از معصومین (علیهم السلام) داریم؟

خواندن قرآن يک عمل مستحب است و هر عمل مستحبى، براى خودش ثواب دارد. هديه كردن نيز براى خودش عمل مستحبى است و ثواب جداگانه دارد و وقتى به پيامبر و ائمه (عليهم السلام) هديه مى‏ شود، خداوند به احترام و عظمت آنان ثواب ويژه‏ اى به شخص عنايت مى‏ كند، همان گونه كه اگر كسى در راه خدا قرضى بدهد، چند برابر، از خدا مى‏ گيرد.

طبق آیه 87 سوره بقره «و أیّدناه بروح القُدُس» منظور از روح القدس کیست؟

مفسران بزرگ در باره روح القدس، تفسيرهاى گوناگونى دارند: 1. برخى گفته‏ اند منظور جبرئيل است، بنا بر اين معنى آيه مورد بحث چنين خواهد بود: خداوند عيسى را به وسيله جبرئيل كمک و تاييد كرد. شاهد اين سخن آيه 102 نحل است «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ»؛ بگو روح القدس آن را به حقيقت بر تو نازل كرده است.

تفاوت داستان‏ هاى قرآن با ساير داستان‏ ها چيست؟

«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْءَانَ وَ إِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ»؛ ما با اين قرآن كه به تو وحى كرديم بهترين داستان را بر تو بازگو مى‏ كنيم، در حالى كه تو پيش از آن، از بى‏ خبران بودى.(1) تفاوت داستان‏ هاى قرآن با ساير داستان‏ ها: 1. قصّه‏ گو خداوند است: «نحن نقصّ» 2. هدف دار است: «نقصّ عليك من أنباء الرّسل ما نثبّت‏ به فؤادك»(2) 3. حقّ است، نه خيالی: «نحن نقصّ عليك نبأهم بالحقّ»(3) 4. بر اساس علم است، نه گمان: «فلنقصنّ عليهم بعلمٍ»(4)

تقسیم بندی قرآن به صورت سوره و آیه و جزء، توسط چه کسی، چه زمانی و بر چه اساسی صورت گرفته است؟

در ابتدا باید معنای آیه و سوره را بررسی نمود: آيه به چه معنا است؟ «آيه» به معناى علامت و نشانه است و در كاربرد قرآن، گاه همين معنا ملاحظه شده است؛ از اين جهت هر آيه‏ اى در قرآن، نشانه صدق و راستى آورنده آن و علامت عجز و ناتوانى مخالفان و حاكى از جدايى آن آيه از آيه ‏هاى قبل و بعد خود است. گاه از آيه به «معجزه» تعبير شده است؛ نظير آيه 145 سوره بقره. در برخى موارد، مخلوقات به نام آيات مورد توجه قرار گرفته ‏اند؛ مانند آيه 133 سوره اعراف.

چرا با وجود شأن و منزلت بسياری كه شيعه براي حضرت علی و حضرت فاطمه (عليهما السلام) قائل است، در قرآن نامی از آن ها برده نشده است، در حالی که نام حضرت مریم یا نام همسر فرعون در قرآن آمده است؟ در ثانی آیا ادله ای که برای نیامدن نام حضرت علی (علیه السلام) در قرآن ذکر شده در مورد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هم صدق می کند؟

الف) روش قرآن کریم در مورد معرفی افراد یکسان نیست، گاهی اوقات قرآن از افراد با نامشان یاد می کند و گاهی با عدد و گاهی با ذکر اوصاف. 1. معرفی به نام