عقاید

عقاید ، خداشناسی

سلام راههاي رسيدن به يقين قلبي درعقايدچیست؟

تنها راه رسیده به یقین قلبی، انصاف در پذیرش حق و در نتیجه عمل طبق حق است، به این معنا که مثلا اگر فهمید خداوند خالق است و خالق است که حق دارد امر و نهی نماید، باید برای خالق چنین حقی را قبول کرده و در نتیجه به امر و نهی حالق عمل نماید، که اگر در هر کدام از اینها بلنگد به یقین قلبی نخواهد رسید، پس دو کلمه را باید همیشه به یاد داشت: 1- حق بپذیرد. 2- طبق حق عمل کند.

موضوع: 

من شنيده ام كه انجيل به مسيحيان مي گويد گوسفند. آيا اين مسئله حقيقت دارد؟

گوسفند و اوصاف خاص او، همچنین گم شدن و از دید چوپان مخفی شدنش بارها به عنوان تشبیه در ادبیات مختلف مردم بدان اشاره شده است، مثلا گمشتگی شیعیان در عصر غیبت تشیبه به گوسفند گمگشته شده است(1) اما اطلاق گوسفند بر انسان (و نه تشبیه به آن) فقط در انجیل و سائر مکتوبات منسوب به آن آمده است، (قبلا از طرف طرفداران انجیل واقعی و از مقام حضرت عیسی علی نبینا و علی آله و علیه السلام عذر خواهی می شود) مثلا: 1- در انجیل یوحنا باب 1 آیه 29 و 30 به حضرت عیسی برّه خدا اطلاق شده است.

موضوع: 

با یاد حق تعالی با سلام سوره زمر آیه 3 میفرماید: اَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ اَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ اِلَّا لِیُقَرِّبُونَا اِلَی اللَّهِ زُلْفَی اِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ اِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ دراین منظور از (من دونه اولیاء) (وآنانکه اولیایی غیر از خدا گرفته اند) منظور از اولیاء چیست ؟

به نام خدا و با سلام خدمت شما پرسشگر گرامي

موضوع: 

آيا همه واجبات الهي در قرآن ذكر شده است؟

در جواب در ابتدا براي روشن شدن مطلب، لازم است به چند نكته اشاره شود. 1ـ معناي واجب: وجوب به معناي ثبوت است و واجب نيز چند گونه استعمال شده است. الف) واجب در مقابل ممكن. ب) فعلي كه اگر ترك شود ترك كننده استحقاق ملامت و مذمت دارد و اين هم دو قسم است. واجب عقلي مثل وجوب شناخت خداوند، اصل رسالت و نبوت، و ديگري واجب شرعي مثل وجوب عبادات (نماز و روزه و...) 2ـ قرآن كتاب قانون است، لذا آنچه قاعدتاً بايد در آن بيان شود،‌كليات مسائل است نه جزئيات آن، مگر در مواردي كه ضرورت و مصلحت اقتضاء كند.

موضوع: 

اینکه گفته می شود گاهی شیطان خود را به صورت یک انسان ظاهر می کند. و یا حتی به ظاهر حیوانات یا موجودات دیگر. گاهی در ظاهر یک دوست، گاهی خویشاوند و گاهی.... آیا روایاتی در اسلام وجود دارد که بر این مطلب صحه گذارد؟

شيطان مورد سؤال شما، همان است كه به علت تمرّد از فرمان الهي، از درگاه حق رانده شد، كه طبق نصّ قرآن از آتش آفريده شده(1) و نام او ابليس است. ابليس از طايفه جنيان است.

موضوع: 

آیا ملائکه با جن فرق دارند؟

دوست عزیز با بررسي آيات و روايات متعدد، مي‏توان ويژگي‏هاي زير را براي فرشتگان برشمرد: 1. موجودات شريف و ارزشمندي هستند كه واسطه بين خداوند متعال و عالم محسوس به شمار مي‏آيند و در همه حوادث بزرگ و كوچك جهان نقش دارند؛ بر هر امري با توجه به ابعاد و جنبه‏هاي مختلف آن يك يا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و جريان‏ها، اجراي فرمان الاهي و تثبيت آن در جايگاه ويژه‏اش است. قرآن كريم در اين باره مي‏فرمايد: «لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون؛ آن‏ها در هيچ سخني بر خداوند پيشي نمي‏گيرند و مطيع امر خداوندند.»(1).

موضوع: 

با سلام آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟در جایی از قرآن فرموده است آری"إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ "(سوره 24 آیه 5) و در جایی دیگر نه "إِنَّ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ " (سوره 24 آیه 23). این تعارض نیست؟؟؟؟؟؟

به نام خدا با سلام در آيه چهارم سوره مباركه نور آمده است :

موضوع: 

در این آیه می خوانیم: «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار» خدا این جهان را آفریده.آیا همه آن برای انسان است؟ جهانی که حدود 15 میلیارد سال عمر دارد و انسان فقط چند هزار سال آن را در تصاحب دارد... جهانی که حدود 15 میلیارد سال نوری وسعت دارد و انسان فقط ذره ای در این دریا است... آیا این انسان می تواند از همه جهان استفاده کند که خدا آن را آفریده؟

با سلام خدمت شما و تشكر از پرسشتان در پاسخ به سوال شما بايد نكاتي را متذكر شد :

موضوع: 

سلام آيا آيه «قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ» (رعد/27) با عدل الهي منافات ندارد؟

با سلام و درود آیات مشابه: « يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاء» (نحل، 93؛ فاطر، 8) «كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاء» (مدثر، 31) «إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ» (رعد، 27) «يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ» (بقره، 26) «مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ» (انعام، 39)

موضوع: 

تصمیمی که ما برای انجام کاری می گیریم خود معلول یک سری علل است، لذا تعیین کننده تصمیم ما صرفا آن علت ها هستند و اختیار جایی ندارد!

در اینکه اراده انسان معلول علتهای دیگری مثل اعتقادات و احساسات می باشد، حرفی نیست، اما مانع اختیار نیست، زیرا احساس و اعتقاد هیچگاه جبر به دنبال ندارد، چه بسا اعتقاداتی که بر خلاف آن عمل می شود، مثلا اگر از فرد گنهکار سؤال کنید چرا دست به چنین عملی زدید و چرا بر خلاف اعتقاداتان عمل کردید پاسخ می شنوید که دوست داشتیم انجام دهیم، همین!

موضوع: