قرانی ، علوم قران، حدیث
علوم قرآن و حدیث
هدف از خلقت انسان از ديدگاه قرآن و عقل چه ميباشد؟
هدف از خلقت از ديدگاه قرآن : بين انسان و خدايى كه داراى اسماى حسنى است، رابطة وجودى برقرار است و اين رابطة وجودى هم با شعور و آگاهى او همراه است يعنى انسان فطرتاً خدابين و خداطلب است، به طورى كه اگر او را آزاد بگذارند دينى غير از اسلام را نمىپذيرد و هر چه غير از اسلام باشد تحميل شيطان مىداند.
خداوند در آیه 46 سوره نور می فرماید که : خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند منظور چیست؟
چند نکته: 1. مساله هدايت و ضلالت، مستند به خداوند سبحان است. او هر كه را بخواهد هدايت و هر كه را بخواهد گمراه مىكند. 2. سنت الهی بر این تعلق گرفته که كسانى را هدايت می نمايد كه بسوى او بازگشت كنند: «يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ»؛ هدايت مىكند به سوى خود هر كه را كه به سوى او بازگشت نمايد.(1)
«وَ أَنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا»(1) و اينكه آنها كه به قيامت ايمان نمىآورند، عذاب دردناكى براى آنان آماده ساختهايم. اين كه در صفات دوزخيان تنها روى "عدم ايمان به آخرت" انگشت گذارده و سخن از اعمالشان نيست، ممكن است از اين جهت باشد كه اعتقاد به آن دادگاه بزرگ بيش از هر چيز انسان را در مقابل گناهان كنترل مىكند.
چرا در بسيارى از آياتى كه از سمع و بصر و قلب سخن گفته شده، كلمهى سمع، مفرد و بصر و قلب به صورت جمع آمده است؟
مفسرين و صاحبنظران در ادبيات، در مورد اين مطلب احتمالات متعددي دادهاند از جمله گفته شده است: 1. "سمع" چون "اسم جنس" است بر قليل و كثير دلالت ميكند بنابراين لازم نبود كه ديگر، جمع آورده شود. 2. برخي گفتهاند: "سمع" مصدر است و مصدر چون جمع بسته نميشود، بر جمع و مفرد هر دو دلالت ميكند. 3. بعضي نيز گفتهاند: در اينجا مضافي در تقدير است مثل "مواضع سمع" يعني جايگاههاي شنوايي.
چرا خداوند تعالی در آیه 30 سوره یوسف فرموده "وقال نسوة" و نگفته "و قالت نسوة"؟ همچنین چرا در آیه "او من ینشؤا فی الحلیه و هو فی الخصام غیر مبین" ضمیر مذکر (هو) آورده است؟
"وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ": تعبير به نسوه فرمود و نفرمود نساء المدينة، براى اين كه جميع زنهاى مدينه نگفته بودند، بلكه اطلاعى نداشتند. زنهاى اعيان كشورى و لشگرى كه با زليخا رفت و آمد داشتند و معاشرت مي كردند و آشنا بودند خبر پيدا كردند.
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزيز منابع احكام اسلامي تنها قرآن نيست و سنّت، عقل و اجماع را نيز شامل ميشود و بحث تفصيلي آنها در علم اصول مطرح شده است. پس منابع اسنباط احكام چهار چيز مي باشد: 1ـ كتاب الله . 2ـ سنت معصومین ( ع ). 3ـ اجماع . 4ـ عقل. حال انشاالله توضيحات مختصری در اين مورد خدمتتان عرض ميكنيم: منبع اول ؛ كتاب الله مجموعه قرآن در چهار بخش ، شامل اصول عقاید تقریباً 400 آیه ، اخلاق 1700 آیه ، احكام 500 آیه و بقیه آیات در قصص پیامبران و مطالب متفرقه است .
اگر پارهای از آیات به دستور پیامبر اکرم به سورههایی که قبلاً نازل شده بود، ملحق میشدند. اين الحاق به چه حكمتي بود و چرا صورت مي گرفت؟
در اين زمينه هم اختلاف نظر و جود دارد و دو دیدگاه مهم مطرح است: 1- سور قرآن يكباره و دفعتاً نازل شده است. 2- اجتهادي بودن ترتيب آيات. شواهد و قرائن فراواني كه پيش رو داريم نشان ميدهد كه اكثريت قاطع سور قرآن يكباره و دفعتاً نازل شده است؛ هر « بسمله» اي كه نازل ميشد سوره نويني پايهگذاري ميكرد كه آيات نازله بعدي را در خود جاي ميداد. ابن عباس ميگويد:
یک بحث اساسی در علم معرفت شناسی وجود دارد و آن حجیت معرفت شناختی است یعنی یک منبع معرفت مثل عقل یا حس چقدر به لحاظ علمی اعتبار دارد به راستی قرآن چقدر اعتبار علمی دارد در واقع چند سوال مطرح است 1.به لحاظ تاریخی آیا این قرآن همان قرآنی است که به پیامبر نازل شده است 2. صورت تعارض قرآن با عقل قطعی چه کنیم 3.آیا برای عصمت قرآن دلیل محکم و قانع کننده ای داریم
اعجاز قران تبلیغی است یا دفاعی؟
اصل تقسیم بندی صحیح به نظر نمیرسد چراکه اعجاز هم باید جنبه تبلیغی داشته هم دفاعی، توضیح: همه پیامبران برای اثبات حقانیت خویش و اینکه نماینده خدا هستند لازم بوده دلیلی ارائه کنند، که اگر چنین نکنند تبلیغ دین خدا ممکن نخواهد بود، طبیعی است کسی که ادعای نماینده خدا بودن بنماید و دلیلی ارائه نکند متهم به کذب خواهد شد و برای دفاع از این اتهام باید معجزه داشته باشد.