احكام در قرآن
باحكامي كه در قرآن نيامده، چگونه از آن استنباط ميشود؟
منابع احكام اسلامي تنها قرآن نيست و سنّت، عقل و اجماع را نيز شامل ميشود و بحث تفصيلي آنها در علم اصول مطرح شده است. پس منابع اسنباط احكام چهار چيز مي باشد: 1ـ كتاب الله . 2ـ سنت معصومین ( ع ). 3ـ اجماع . 4ـ عقل. حال انشاالله توضيحات مختصری در اين مورد خدمتتان عرض ميكنيم: منبع اول ؛ كتاب الله مجموعه قرآن در چهار بخش ، شامل اصول عقاید تقریباً 400 آیه ، اخلاق 1700 آیه ، احكام 500 آیه و بقیه آیات در قصص پیامبران و مطالب متفرقه است . احكام قرآن كه منبع فقهی شریعت اسلام است در سه قسم عبادات ، معاملات و سیاسات گفتوگو مینماید . و از آن جا كه خود پیامبر ( ص ) بنا به قول مشهور ، خواندن و نوشتن را نیاموخته بودند ، آیات نازله را قرائت میفرمودند و كتاب وحی مینوشتند . نخستین كتاب وحی را در مكه حضرت علی بن ابیطالب ( ع ) و یا زید بن ثابت ذكر كردهاند . منبع دوم ؛ سنت معصومین ( ع ) سنت ، یعنی گفتار و كردار و تقریر پیامبر ، ( و با اعتقاد شیعه ، بقیه ائمه معصومین ( ع ) و حضرت فاطمه ( س ) دختر گرامی حضرت پیامبر ). گفتار ، همان روایات و احادیث و نقل قولهائی است كه از پیامبر و معصومین دیگر شنیده شده است و نسل به نسل نقل شده تا امروز به ما رسیده است . كردار ، یعنی اعمال و رفتار ائمة معصومین ( ع ) در مقام تبیین احكام شرعی . تقریر ، یعنی سكوت با تأكید ائمة معصومین ( ع ) در برابر اعمال دیگران كه در حضور آنها انجام شده است . منبع سوم ؛ اجماع اجماع یعنی عزم ، تصمیم ، اتفاق آراء و به طور اخص یعنی اتفاق نظر صاحبنظران اسلامی . در این مورد نظریههای مختلفی ابراز شده است به شرح زیر : 1- اتفاق نظر همه صاحبنظران . 2 - اتفاق نظر اكثریت صاحبنظران . 3- اتفاق نظر گروهی صاحبنظر ولو در اقلیت . 4ـ اتفاق نظر صاحبنظران در یك عصر . 5ـ اتفاق نظر صاحبنظران در یك شهر یا كشور . دلایل اجماع : برای اجماع دلایل زیادی ذكر شده كه فقط به چند نمونۀ آن اشاره میكنیم : اولـ آیه شریفۀ « وكذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علی الناس و یكون الرسول علیكم شهیدا ...» ( آیه 143 سورة مباركه بقره ». دومـ آیه شریفة «... فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ...» ( آی 59 سورۀ مباركه نساء ). منبع چهارم ؛ عقل از ائمه هدی ( ع ) نقل شده است كه خداوند را بر مردم دو حجت است ؛ حجتی ظاهری و حجتی باطنی . حجت ظاهری ، انبیا و رسل . و حجت باطنی ، عقلهای مردم است . یعنی خداوند احكام خود را گاهی به وسیله نبی ظاهری و زمانی به زبان عقل ( كه نبی باطنی است ) به مكلفین ابلاغ میكند و همان طور كه اقوال و افعال و تقریرات نبی ظاهری ، حجت است و لازم الاجراء ، تشخیص عقل نیز حجت است و موجب قطع و یقین . ولی در این مورد به دو صورت از منبع عقل استفاده میكنیم : اولـ در بدیهیات ؛ كه عقل بدون كمك گرفتن از شرع حكم میكند و آن در مواقع حسن و قبح ذاتی است كه در اصول فقه آن را مستقلات عقلیه گویند . دومـ مواردی كه به لحاظ جزئی و فرعی و غیر بدیهی بودن با راهنمائی و كمك شرع انور عقل حكم میكند ، كه آنها را به لسان فقه استلزامات عقلی نامند . مثال برای حسن و قبح ذاتی ؛ ناروا بودن ظلم و نیكو بردن عدل . و مثال برای استلزامات عقلی ، مانند واجب بودن مقدمۀ واجب . ولی استفاده از عقل بیشتر در مذهب امامیه است و برادران مسلمان غیر شیعه بیشتر از قیاس استفاده میكنند ؛ به این شرح كه اگر در مواردی حكم خدا از قرآن و سنت و اجماع استنباط نشود ، سعی میكنند موارد مشابه را كه حكم آن مشخص شده بیابند و با مقایسه ، حكمی هم برای مورد قیاس پیدا كنند ولی این ترتیب در شیعه مورد قبول نیست . تنها قیاسی كه در شیعه مورد قبول است ، قیاس منصوص العله است ، یعنی اگر در حكمی علت وضع در خود حكم ذكر شده باشد و موردی باشد كه همان علت را داشته باشد ، با قیاس حكم آن استنتاج میشود . مثال : چون حكم خمر به علت مسكر بودن ، تحریم است لذا در مقام قیاس هر چیز دیگری كه مسكر باشد حكم به تحریم آن میشود . كبری و صغری و نتیجه در این مورد چنین میشود : هر مسكری حرام است . آب جو مسكر است . پس آب جو حرام است . در مواردی كه علت در نص ذكر نشده باشد ، آن را قیاس مستنبط العله گویند كه در امامیه پذیرفته نیست . ناگفته نماند كه منبع اصلی احكام الهی به ترتیب اهمیت عبارتاند از : قرآن و سنت و در موارد مالا نص فیه عقل و اجماع.
منابع و مأخذ :
1ـ جعفری لنگرودی ، دكتر محمد جعفر ، مكتبهای حقوقی در اسلام ، انتشارات ابن سینا ، تهران ، 1353 ، چاپ اول .
2ـ جعفری لنگرودی ، دكتر محمد جعفر ، مقدمه عمومی علم حقوق ، انتشارات گنج دانش ، تهران ، 1362 ، چاپ اول .
3ـ دفتر همكاری حوزه و دانشگاه ، درآمدی بر حقوق اسلامی ، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، تهران ، 1364 ، جلد اول ، چاپ اول .
4ـ داوید ، رنه ، نظامهای بزرگ حقوقی معاصر ، مركز نشر دانشگاهی ، تهران ، 1362 ، چاپ اول .
5ـ رشاد ، محمد ، اصول فقه ، انتشارات اقبال ، تهران ، 1367 ، چاپ چهارم .
6ـ عرفانی ، دكتر محمود ، حقوق تطبیقی و نظامهای معاصر ، موسسه انتشارات جهاد دانشگاهی ( ماجد ) تهران ، 1372 ، جلد اول ، چاپ سوم .
7ـ فیض ، دكتر علیرضا ، مبادی فقه و اصول ( مشتمل بر بخشی از مسائل آن دو علم ) انتشارات دانشگاه تهران ، تهران ، 1369 ، چاپ اول .
8ـ كاتوزیان ، دكتر ناصر ، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران ، انتشارات بهنشر ، تهران ، تهران ، شهریور 1370 ، چاپ سیزدهم .
9ـ محقق داماد ، سید مصطفی ، مباحثی از اصول فقه ، دفتر دوم منابع فقه ، انتشارات اندیشههای نو در علوم اسلامی ، شماره 10 ، تهران 1369 ، چاپ پنجم .
10ـ محمدی ، دكتر ابوالحسن ، مبانی استنباط و حقوق اسلامی ، دانشگاه تهران ، تهران 1368 ، چاپ ششم .
11ـ مظفر ، محمدرضا ، اصول فقه ، انتشارات حكمت ، تهران ، 1371 ، چاپ دوم ، ترجمۀ هدایی
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید