اخلاقی

مباحث اخلاقی،اخلاق در قران

چه موانعی در مسیر سلوک الی الله وجود دارد؟

موانع سیر و سلوک الی الله شامل دو دسته موانع ابتدائی و استدامه ای می شود. موانع ابتدائی باعث می شود فرد نتواند در مسیر سلوک پا گذارد و وارد آن شود. اما موانع استدامه ای، سالک را از ادامه مسیر باز می دارد.

موضوع: 

آیا کسانی که از خارج از مسیر اسلام و با ریاضت و سختی روح خویش را تقویت می کنند و کارهای خارق العاده انجام می دهند مورد تایید هستند؟ و فرق اینان با عارفان در چیست؟

ریاضت، مفهومی است که در ادبیات آیات و روایات نیز شواهدی برای آن وجود دارد و در سیره عرفا و علمای راستین نیز وجود دارد. اما ریاضتی مورد تایید دین است که در چارچوب قوانین شرع و قواعد عقل باشد. بنابراین ریاضت فردی که از جاده اسلام خارج شده نه در هدف و نه در روش مورد تایید نیست. میان عارف و مرتاض تفاوت های زیادی وجود دارد که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

موضوع: 

عرفان چیست؟ و عارف واقعی کیست؟ آیا هر کسی می تواند عارف شود؟

موضوع: 

در مباحث عرفان عملی، از سفر سالک سخن به میان می آید، لطفا مراد از این سفر را توضیح بفرمایید.

موضوع: 

من ۱۶ سال دارم. اگر از الان بندگی مطلق خداوند را انجام دهم و همه ی کارهایم برای او باشد و گناه را به صورت کامل ترک کنم، در آینده چه چیزهایی نصیبم خواهد شد؟

موضوع: 

گناهان زیادی مرتکب شده‌ ام و الان بسیار خسته شده‌ ام. چگونه می شود خوب زندگی کرد، گناه نکرد و به خدا رسید؟ چگونه می شود آرامش پیدا کرد و خدا را در زندگی ببینم؟

موضوع: 

درباره قبولی نماز چند پرسش مطرح است:
الف) موانع قبولی نماز چیست؟
ب) از کجا بفهمیم نمازمان قبول شده است؟
ج) کسی که نمازش شرایط قبولی را ندارد، خواندن نماز چه کمکی به او میکند؟

موضوع: 

درباره گناه چند سوال داشتم:
الف) آیا فکر کردن به گناه هم گناه محسوب می شود؟
ب) این درست است که برخی از گناهان شصت سال انسان را به عقب می اندازد؟
ج) آیا گناهی داریم که پس از انجام آن هیچ وقت توفیق توبه پیدا نکنیم؟

موضوع: 

من در سال های گذشته عمرم دروغ های زیادی گفته ام. چگونه آنها را جبران کنم. از این پس چگونه از دروغ فاصله بگیرم؟

موضوع: 

مقصود از مرتبه‌ی عنقاء چیست و چه تفاوتی با «الله» دارد؟

«عَنْقاء مُغْرِب» نامی است برای اشاره به مقام ذات و غیب بودن آن در مقام اطلاق مقسمی.(۱)
این غیب بودن مقام ذات، گاهی به لحاظ مدرِک و مخلوقات است به این معنا که حق‌ تعالی معلوم هیچ احدی نیست و از همه مخلوقات «غایب» است؛ این لحاظ، یک لحاظ معرفت‌ شناختی است؛ اما گاهی این غیب بودن به لحاظ خودِ معلوم (ذات حق) است که یک لحاظ هستی‌ شناسانه است.(۲)

موضوع: