مباحث اخلاقی،اخلاق در قران
اخلاقی
ابتدا روایاتی که در این زمینه وارد شده است را نقل می کنیم:
پاسخ:
توضیحاتی که ارائه می شود از بیانات آیت الله مکارم شیرازی در وب سایت ایشان میباشد که خدمتتان تقدیم میشود:
پاسخ:
نفس انسان در قرآن با سه صفت معرفی شده است که هر یک از این صفات نشان دهنده یک درجه و یک مرتبه از نفس انسان است.
* یکی نفس اماره که از زبان حضرت یوسف نقل میفرماید: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ»(1) در اینجا نفس اماره- که «اماره» صیغه مبالغه است- یعنی نفس فرمان دهنده و به شدت فرمان دهنده و در کمال استبداد فرمان دهنده. مقصود همان حالتی از نفس است که در آن حالت هواها بر انسان حاکم و غالب است و انسان صد در صد محکوم خواهشهای نفسانی خودش است.
پاسخ:
غیبت یکی از گناهان کبیره و حق الناس است .
توضیح درباره جبران حق الناس نکاتی خدمتتان بیان میشود :
جبران حق الناس آن است که رضایت قلبی صاحبان حق را به هر صورتی شد، به دست آورید. اما اگر مفسده دارد (منجر به ناراحتی و تنش و کدورت میشود، نیاز به کسب حلالیت نیست)؛ اما اگر مالی را از مردم تصرّف کرده یا ضایع نموده یا ضربهای بر بدن آنان وارد کردهاید که دیه یا قصاص دارد، باید یا رضایت آنان را جلب کنید و یا مال و دیه را به آنان بدهید.
پاسخ:
برخی گناهان حبط عمل میکنند و اعمال نیک را باطل میکنند و برخی گناهان اثرات منفی دارد اما حبط عمل نمیکنند. در مورد این که انسان گناهی مرتکب شود و توبه کند آیا اثرات منفی آن پاک میشود باید بیان کنیم که طبق روایات تا چندین ساعت ابتدایی بعد از گناه آن گناه در پرونده اعمال ثبت نمیشود:
پرسش:
در نزد بزرگان و ارباب سلوک و شهود «لطیفه سرّ» با چه معانی ای شناخته می شود و از آن با چه تعابیری یاد می کنند؟
پرسش:
فضائل و ثمرات معرفت نفس را بيان نماييد.
پرسش:
در زمان غیبت عده ای بر ایمانشان افزوده و از ایمان عده ای کاسته می شود. لطفا راهنمایی کنید.
پرسش:
در باره عزت نفس چند سوال داشتم:
الف: آیا احساس حقارت در مقابل عزت نفس قرار دارد؟
ب: تفاوت عزت نفس با تکبر و عجب که از گناهان بزرگ هستند چیست؟
ج: آیا عزت نفسی که اسلام مدنظر دارد با مفهوم self-esteem که در روانشناسی غرب وجود دارد و در فارسی معادل عزت نفس ترجمه می شود تفاوت دارد؟
لطفا در مورد حدیث «عنوان بصری» توضیح بفرمایید.
«عنوان بصری» نام پیرمردی بوده در زمان امام صادق (علیه السلام) که در جریان یک گفتگو با ایشان، توصیه هایی را از ایشان شنیده و نقل می کند. این توصیه ها، دستورات بسیار اساسی در تهذیب نفس و حقیقت و تمامِ عبودیت و بندگی بوده و بزرگانی چون «آیه الله قاضی» و «علامه طباطبایی» (رحمه الله علیهما) عمل کردن به آن را به شاگردان و تمام کسانی که خواهان سیرو سلوک در مسیر الهی بوده اند، سفارش می کردند.