عقاید ، خداشناسی
عقاید
در مطالعه ای که داشتم دیدم که مثل اینکه مسیحیها بعد از ازدواج حتی اگر از هم متنفر هم باشند باید حتما همدیگر را تا آخر عمر تحمل کنند این درست است ؟
بر خلاف تورات و عهد قدیم، در انجیل و عهد جدید محدودیت شدید در انجام طلاق مطرح شده و انجیل تنها دلیل طلاق را زنا معرفی کرده است: "وگفته شده است هر که از زن خود مفارقت جوید ، طلاق نامه ای بدو بدهد. لیکن من به شما می گویم ، هر کس به غیر علت زنا ، زن خود را از خود جدا کند ،باعث زناکردن او می باشد و هر که زن مطلقه را نکاح کند ، زنا کرده باشد. 1"
با عذاب وجدان بعد از توبه چکار کنیم ؟
مشكل اصلي شما در حال حاضر احساس افراطي نسبت به گناه است. البته حساسيت و دل نگراني شما در مورد اعمالي كه قبلا داشته ايد و چه بسا ناشايست و خطا بوده است، بشارت دهنده وجود روح تقوا و خداترسي در شما است. اين گونه نگراني ها و اندوه ها نسبت به خطاها و سستي ها به ويژه در يك جوان، بيانگر لطف خداوند و عنايت او به شما است و حسرت بر اعمال بد و نادرست گذشته و اندوهگين بودن به خاطر آن، امري مطلوب و پسنديده است؛ ولي به شرط آن كه از حد و اندازه معمول تجاوز نكند و به صورت احساس افراطي گناه كه مانع شيطاني بر سر راه تكامل انسان است، در نيايد.
آیا در متون دینی به وجود موجودات فضایی در کرات دیگر آسمان، اشاره ای شده؟ و آیا باور به وجود آنها لازم است؟
در برخي آيات قرآن و نیز برخی روایات، به وجود موجوداتی زنده در آسمان اشاره شده است. برخی مفسران و قرآن پژوهان در اين باره به برخی آیات و روایات استدلال كردهاند که به برخی از آنها اشاره می شود: « و من آياته خلق السموات و الارض و ما بث فيهما من دابة و هو علي جمعهم اذا يشاء قدير»(شوری/29) « و از نشانههاي [قدرت] اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از [انواع] جنبنده در ميان آن دو پراكنده است و او هر گاه بخواهد برگرد آوردن آنان تواناست.»
آيا خواب از سنخ مرگ است؟
از آيات شريفه ى قرآن چنين استفاده مى شود كه خواب و مرگ هم سنخ و هم جنس هستند؛ همان گونه كه با مرگ، رابطه و علقه بين روح و بدن قطع مى گردد، در خواب نيز اين رابطه قطع مى شود؛ البته كيفيت قطع رابطه ى روح و بدن در خواب، «شبيه مرگ» است، نه «عين مرگ».[1] خداوند متعال مى فرمايد: (اللّهُ يَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الاُْخْرى إِلى أَجَل مُسَمًّى...) [2]
سوالی که همیشه در ذهن من وجود داشته و به پاسخی برای آن نرسیده ام این است که آیا خداوند مراقب انسانها است یا آنها را در مقابل خطرات و نشیب ها رها کرده و به حال خود گذاشته است ؟؟؟ انسان اشرف مخلوقات اوست پس بین انسان و دیگر مخلوقات تفاوتهایی وجود دارد آیا این تفاوت باعث شده که خدا بیشتر مراقب انسانها باشد نسبت به دیگر موجودات ؟؟؟ ایا اصلا مراقبتی وجود دارد ؟؟؟
خداوند به انواع مختلف مراقب انسانها می باشد.و این مراقبت هم از نظر جسمی برای انسان است و هم از نظر معنوی. از نظر محافظت جسمانی و مادی که مورد سوال هم می باشد باید عرض کنم که خدای متعال می فرماید:
چرا در شب های قدر روی بعضی اعمال و فرایض تاکیدشده؟مثلا لزوم خوندن دعای جوشن کبیر چیه؟و چرا مثلا به خوندن سور ملک،دخان،روم و عنکبوت سفارش شده؟
در مورد جواب این سوال چند نکته است که عرض میکنم: 1- شب قدر از شب هاي بزرگ و با فضيلت است كه قرآن كريم آن را به بزرگي ياد كرده و از هزار ماه بهتر خوانده و فرموده: "فرشتگان و روح در آن شب به اذن خداوند فرود مي آيند و قرآن در اين شب نازل گرديده است".
لطفا این فرمایش حضرت علی (ع) را توضیح دهید : قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.[1]
ابتدا باید واژه "قلب" و "زبان" را تعریف کنیم. قلب : در ادبیات دینی قلب همان نفس انسانی یا فطرت ادمی یا منشا و منبع ادراکات انسان است که با کمک قوای درونی و بیرونی امور مختلف را ادراک می کند.. زبان : زبان هم به ابزار سخن گفته میشود و هم به نحوه گویش مثلا زبان فارسی یا زبان عربی. البته گویش هم با ابزار صورت میگیرد. و اما رابطه زبان و قلب :
چگونه عبادت علي ابن ابيطالب از عبادت ثقلين بالاتر است در حاليكه اين جنگها و خدمات او در عملكرد خلفاء نيز وجود دارد؟
اگر منظورتان حديث معروفي باشد كه در جنگ خندق از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ دربارهي علي ـ عليه السلام ـ صادر گرديده كه آن حضرت فرمود: «ضربه علي يوم الخندق افضل من عباده الثقلين»[1] با مطالعه و بررسي جنگ احزاب(خندق) كاملا موضوع روشن مي شود. حال براي روشن شدن موضوع در دو محور بحث ميكنيم: محور اول: بررسي اوضاع مدينه و كيفيت جنگ احزاب:
گاهی انسان دچار مشکلاتی می شود مثل همسر که با او مشکل دارد صاحبخانهای که اذیت می کند رئیسی که ....فرزندی که نافرمان است... اگر تمام امور خودراا از سوی خدا بدانیم ایا بایستی در امور زندگی تغییر داد(مثلا طلاق گرفت ،خانه را عوض کرد...) یا این سختی هارا از طرف خدا بعنوان نعمت وامتحان دانسته صبر پیشه کنیم ؟واین مشکلات را پذیرا باشیم ؟
برای پاسخ به سوال ، باید چند نکته را در نظر گرفت :
چرا به جاي پيامبران متفاوت يك پيامبر از همان ابتدا نيامد كه تا آخر هم زنده بماند و مردم را دعوت كند؟
1. انبیاء به دو گروه تقسیم می شوند: الف: پیامبران صاحب شریعت که دین را از جانب خدا می آوردند و در تبیین و تفسیر و حفظ آن نیز می کوشیدند و صاحب کتاب هستند؛ مانند حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسی ، حضرت عیسی و حضرت محمد ب: پیامبران تبلیغی که شریعت جدیدی نمی آورند ؛ بلکه از شریعت پیامبر صاحب شریعت قبلی حفاظت نموده و مانع از تحریف آن می شوند ؛ و معارف آن را تبیین و تفسیر می کنند.