عقاید ، خداشناسی
عقاید
آیا کسی که پاکدامنی اش را حفظ کرده و گناه نکرده، با کسی که صفحه دلش را گناه آلود کرده و آنگاه توبه کرده، برابر است؟ آیا خدا از حق خودش می گذرد؟ از حق الناس چطور؟ یک. در حقیقت خداوند با توجه به ساختار کامل، عزت مدارانه و کریمانه با (اعطای عقل، این حجت و راهنمای درونی؛ فطرت الهی و وجدان؛ موهبت اختیار؛ راهنمایان بیرونی و ...) برای قرار گرفتن در مسیر عبودیت و بندگی و اطاعت و بمنظور تحصیل کمال و سعادت دنیا و آخرت، انسان را آفرید، نه برای گناه و عصیان و تبعیت شیطان و نفس! قرار بود عقل و فطرت الهی امیر بر همه وجود و قوای نفسانی انسان باشد و نه بالعکس! دو.
هدف از آفرینش جهنم چیست؟ چرا خدا قبل از آفرینش آدم و حتی شیطان، جهنم وبهشت را ایجاد کرده است؟ آیا از همان آغاز می خواسته عده ای را عذاب کند؟ آیا بهشت و جهنم، هم اکنون وجود دارد یا بعداً آفریده می شود؟ مسأله وجود بهشت و جهنم چگونه با مسأله تجسم اعمال قابل جمع است؟ اولاً: بايد توجه داشت كه خداوند انسان را نيافريده که به جهنم ببرد، بلکه هدف اساسی و بالذات او رسیدن انسان به سعادت جاودان، تعلق می گيرد، اما سعادت و کمال اختياری و لازمه چنين چيزی، تعلق تبعی اراده او به امکان تخلف و لاجرم شقاوت انسان های بد کردار است.
در شهر ما یک شخص بی سواد که نام استاد کثیف را بر خود نهاده است ادعا می کند که چهارده معصوم (سلام الله علیهم) نیروی عجیبی به او داده اند که همه مشکلات را حل می کند، حتی عده ای هم شفا پیدا کردند، یا پیشگویی می کند و در برابر این مسائل پولی طلب نمی کند. او می گوید حضرت آقا خیلی گناه دارند(مظلوم هستند). نظرتان در این رابطه چیست؟ برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است: نکته اول: انجام کار خارق العاده، هیچ دلیلی بر حقانیت نیست.
زندگی انسان، نقشی از پیش تعیین شده یا فرصتی برای بودن؟ چرا خدا انسان را آفرید؟ آیا خداوند در این امر بدنبال سود و نفع و هدفی برای خویش بود؟ آیا این تفکر که هر کسی نقش منحصر به فردی، به عهده دارد که برای ایفای آن آفریده شده و اگر به آن وظایف نپردازد، به هدف خلقتش پاسخ نداده درست است؟ چه دلایلی برای صحت این تفکر وجود دارد؟ در پاسخ به سؤال شما نکاتی را تقدیم می کنیم:یک.
آیا در بهشت زاد و ولد هست؟ و در آخرت انسانها به همان سن که از دنیا رفته اند محشور می شوند؟ در خصوص اینکه آیا زاد و ولد در بهشت هست یا خیر، پاسخ منفی است، یعنی زاد و ولدی در کار نیست؛ چون زاد و ولد یک حرکت است، یعنی از ترکیب نطفه جنین پدید آید و سپس رشد جنین و سپس زایمان و بعد رشد کودک و ...؛ در حالی که در بهشت رشد و تکامل وجود ندارد، آنجا مقصد است، نه مسیر؛ انسان ها هرگز پیر و سالخورده نمی شوند، پس این که جنینی رشد کند و زاده شود و دوباره بزرگ شود نیز منتفی خواهد بود.
خیلی اتفاقات در جهان رخ می دهد، زلزله، آتش سوزی، سیل و...، اما چرا برخی اتفاقات شایسته اقامه نماز می شوند؟ از طرفی، اصلا این نشانه چه پیامی دارد که باید نماز خوانده شود؟ بحث سر این نیست که نماز های یومیه حق را ادا کرده اند یا نه! سخن در این است که حکمت هر کدام از نماز های واجب متفاوت است. نماز آیات به واسطه چهار چیز واجب می شود: 1- گرفتن خورشید. 2- گرفتن ماه، گر چه مقداری کمی از آنها گرفته شود و کسی هم نترسد. 3- زلزله، اگر چه کسی نترسد. 4- رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ و مانند اینها، در صورتی که بیشتر مردم بترسند که بنا بر احتیاط واجب برای اینها هم باید نماز بخواند.
آیا کتاب زندگی (سرنوشت) هر فردی در روز ازل نوشته شده است؟ در مورد کتاب زندگی (سرنوشت) انسان دو تفسیر وجود دارد: 1. تفسیر نخست میگوید: سرنوشت قطعی هر کسی از روز نخست (ازل)، بدون اطلاع و حضور او، از طرف خداوند تعیین شده، بنابراین هر کس با سرنوشت معینی، از مادر متولد میشود که قابل دگرگونی نیست. هر انسانی نصیب و قسمتی دارد که ناچار باید به آن برسد، چه بخواهد و چه نخواهد. کوششها برای تغییر سرنوشت بیهوده است. بنا بر این تفسیر، بدیهی است که انسان موجودی مجبور و فاقد اختیار است. بررسی منابع اسلامی نشان میدهد این تفسیر مورد تأیید اسلام نیست.
با وجود اینکه معجزه، امری برای ایمان آوردن به خداست، چرا انبیائی که معجزه می کرده اند به بیان خود قرآن، گاهی خودشان هم وحشت زده می شده اند؟
هنگام دعا کردن، مخاطب ما کیست؟ گاهی انسان، خداوند متعال را بطور مستقیم مخاطب خود قرار می دهد و به او عرضِ حاجت می کند، در این صورت، خداوند مخاطب بلاواسطه خواهد بود و همانطور که می فرماید: «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم(1)، دعاهای بنده خویش را اجابت می کند.
افرادی که بدنشان سوزانده می شود عذاب قبرشان چگونه است؟ در پاسخ به سؤال شما گفتنی است: باید بین احکام فقهی و اعتباری و احکام حقیقی تفاوت قائل شد. احکام فقهی و احکام اعتباری که بر لیلة الدفن مترتب هست ـ مثل خواندن نماز وحشت یا نماز لیلة الدفن ـ باید حتماً شبی که میّت را دفن می کنند خوانده شود، نه شبی که از دنیا می رود. بنابراین چند شبی که میّت، دفن نشده مورد نظر نیست. اما به لحاظ حقیقی همین که فرد با حقیقت مرگ روبرو شده، وارد عالم برزخ شد، همان وقت، اولین شبی است که وارد عالم برزخ شده، چه دفن بشود چه نشود.