مباحث اخلاقی،اخلاق در قران
اخلاقی
گستره حجيت عقل چقدر است؟
اگر در قرآن به موارد کاربرد واژه هائی مثل عقل، شعور، تدبر و مواردی از این قبیل دقت کنیم بهتر به پاسخ سؤال شما خواهیم رسید. قرآن کریم ضمن اینکه تقلید از آباء و اجداد را به شدت تقبیح کرده، زیر بنای تمام تعالیم اعتقادی خود را بر عقل استوار ساخته و آن را ملاک و میزان تفاوت انسان و حیوان تشریح نموده است.
فلسفه خواب ديدن چيه ؟ چرا خواب مي بينم ؟
مسأله خواب و رؤيا، ريشه قرآنى، تاريخى و روايى و علمى دارد، و هرگز صحيح نيست از كنار آن، بىتفاوت عبور كنيم، و اصولًا خواب از نشانه هاى وجود خدا، و قدرت الهى است. امام صادق (ع) در ضمن سخنانى به شاگرد هوشمندش «مفضّل» فرمود: «اى مفضّل در خوابديدن ها بينديش گاهى (خواب ها) راست است و گاهى بي پايه، در نتيجه مردم را از خواب هايى كه مي بينند در مصالح خود به وسيله آنها هدايت شده و بهره مند مي گردند، و يا به زيان موضوعى پى برده و از آن دورى مي كنند»( بحارالانوار، ج 61، ص 183، دارالكتاب اسلامى، مرتضى آخوندى).
یکی از صفات رذیله و نکوهیده در آیات قرآن و احادیث اهل بیت (ع) تجسّس در زندگی و احوال دیگران است. تجسس میدونم صفتی بسیار بد و ناشایسته ای است ...!! یه سوال : وقتی بالفرض صدای بلند توی کوچه میشنوی ....قصد تجسس نداری ...ولی باز هم به طرف کوچه میروی یا اینکه گوشات رو تیز تر میکنی تا بدونی این صدای چیه ..!! خب حالا این فرضی که بنده عرض کردم حکم تجسس رو داره که در قران کریم ازش گفته شده است ؟؟ ؟
فرق بین شور مذهبی و شعور مذهبی در چیست ؟
شعور فرایندی برخواسته از فکر و اندیشه است، همان فکر و اندیشه ای که مبنای عمل برای انسان است، عملی که اگر با علاقه و پشتکار انجام شود تبدیل به شور خواهد شد، در واقع شور مذهبی برگرفته از شعور مذهبی است، مثلا:
اگر کسي با برادرش قهر باشد و عازم خانه خدا هم باشد حکم حج او چگونه خواهد بود؟
بی تردید قطع پیوند دوستى و دورى جستن از یکدیگر از عمدهترین زمینه هاى زایل شدن اخوت ایمانى و برادرى است،و حضرت محمد(ص) از آن پرهیز داده است، چنانچه مىفرماید: «هر دو مسلمانى که از یکدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند از اسلام بیرون روند و میان آنها پیوند و دوستى دینى نخواهد بود. پس هر کدام که به سخن گفتن پیشى گیرد او در روز حساب زودتر به بهشت مىرود».1
آثار معاصي چيست؟
گناه و معصيت اثرات زيانباري بر روح و روان و زندگي دنيوي و اخروي انسان دارد كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود. 1. تباهي دل: گناه، دل را ويران ميكند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ دلي كه تنها مجراي ارتباط مستقيم با حضرت حق است؛ دلي كه كانون معنويت و پايگاه رشد و تقويت ايمان انسان است. گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشههاي درخت ايمان را ميسوزاند. امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: هيچ بنده مؤمني نيست مگر اين كه در قلبش نقطة سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطة سياهي در قلبش نمودار ميگردد و باعث تباهي دل ميشود». (1)
این كه پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند پاكیزگى نیمى از ایمان است. و در جایى دیگر فرموده اند: با ازدواج نیمى از ایمان شخص كامل مى شود. پس نماز و روزه چه مى شود؟!
این گونه روایات که از معصومین نقل شده است بیانگر عظمت و اهمیت آن عمل (پاکیزکی ، ازدواج و ...) می باشد . این تفسیر که بگوییم " ایمان دو قسمت است نیمی از آن با پاکیزگی و نیمی دیگر از آن با ازدواج کامل می شود پس هر کس پاکیزه بود و ازدواج کرد کل ایمان را دارد !!!!!!!!!!!!!!! " کاملا اشتباه است.
چرا برخی از نمازگزاران مرتکب گناه میشوند؟
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ ....﴿1﴾ و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد ...... در این آیه شریفه تصریح شده است که نماز مانع فحشا و منکر می شود . نماز نه تنها مانع از انجام گناه می شود بلکه باعث بخشش گناهان نیز می شود. یامبر اکرم فرمود: «کسی که طبق دستور خداوند وضو بگیرد و نماز بخواند تمام گناهان گذشته اش آمرزیده می شود.»(2) در تبیین دقیق آیه فوق باید چند نکته را مد نظر داشت که با توجه به این نکات پاسخ سوالتان روشن می شود.
در جايي خواندم وقتي مومن گناه ميكند خداوند به ملائكه ميفرمايد تا هفت ساعت گناه او را ننويسند تا شايد توبه كند.اگر قبل از گذشت هفت ساعت طلب بخشش كرد گناه او نوشته نمي شود.آيا اين مسئله درست است؟
بله ، به چنین امری در روایات، اشاره شده است. و این یکی از لطف های بی کران خداوند به مومنین است.در این زمینه می توان به روایات ذیل اشاره کرد: أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً أُجِّلَ فـِیهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ تُکْتَبْ عَلَیْهِ.( 1)