مقابله با عجب
از امامان بزرگوار دین اسلام، شنیده ایم که نبایستی خود را برتر از دیگران بدانیم، یا مثلا زمانی که از دری خارج می شوی همه را باید از خود برتر ببینی! ...و از این قبیل، بنده عین احادیث را حفظ نیستم.می خواستم بپرسم که چگونه میشود این طور بود؟ چگونه می شود افرادی را که از ضعف هایشان با خبریم و اخلاق نادرستشان را می دانیم را برتر از خود ببینیم؟درک این موضوع برای بنده سخت است، لطفا توضیحاتی را ارائه بفرمایید،با تشکر،التماس دعا باید از خودتان چند سوال بپرسید. 1- آیا شما یقین دارید عاقبت بخیر خواهید شد؟ 2- آیا شما یقین دارید آنها مانند ساحران(1) نخواهند شد و شاید در نهایت رستگار شوند ؟ 3- آیا شما همه عیوب خود را با عیوب آنها سنجیده اید و در این قضاوت خودتان را بهتر می دانید؟ که در این صورت متکبرید .(2) چه بسا او خوبی های دارد که در نهایت موجب رستگاریش شود و شمابدی هایی دارید که درنهایت مانند بلعم باعورا(3)شوید!تفکر به این سوالات تن انسان را می لرزاند که اصلا شاید در پایان کار او رستگار شود و توبه کند و من مغرور شوم و سقوط کنم! دو نکته : 1-البته بحث حقانیت راه با بحث رستگاری نهایی جداست ، گاهی ما یقین داریم کار فردی غلط است اما این دلیل نمیشود که ما خود را از او بهتربدانیم چراکه ممکن است او توبه کند و ما با عجب و غرور،خود را روسیاه کنیم! 2- این مساله باعث نشود که ما از تکالیف خود سرباز زنیم و بگوییم :(خوب، همه که از ما بهترند پس دیگر آنها را امر به معروف نکنیم )خیر ، ما بایستی افراد کم توجه به دین را راهنمایی کنیم هرچند در همان حال خود را برتر از او ندانیم.
------------------------------------------------------------------------
(1)داستان ساحران ذیل آیات 43تا 51 سوره مبارکه شعراء در تفسیر نمونه به صورت مفصل ذکر شده است.
(2)بحث تکبر هم ذیل آیه 37 سوره مبارکه اسراء و خطبه 193 نهج البلاغه ذکر شده است.
(3)داستان بلعم باعورا نیز ذیل آیات 175 تا 178 سوره مبارکه اعراف در تفسیر نمونه به صورت مفصل ذکر شده است.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید