تفسیر

در روایات تفسیری، بیان مختلف و متعدد دیده می شود که می تواند از عدم کهنگی آیات و ایجاد زمینه رشد افراد، حکایت داشته باشد. به نظر من اگر در زمان هر معصومی، تفاسیر متفاوت باشد، به مؤمنین کمک می کند تا از ظاهر و باطن آیات، بیشتر آگاه شده و رشد یابند. آیا تفسیر آیات قرآن در هر دوره امام معصوم، متفاوت است؟

چرا اولین تفسیر قرآن بنام سعید بن جبیر نوشته شد؟ چرا حضرت علی (علیه السلام) اولین تفسیر قرآن را ننوشت؟ چرا خود رسول الله (صلی الله علیه و آله) هم کاتب وحی نبود؟

تفسیر قرآن چیست؟ در کتاب های تفسیر چه چیزهایی نوشته شده و کدام تفسیر را برای مطالعه افراد مبتدی پیشنهاد می کنید؟

تفاوت تفسیر و تاویل در چیست؟

در تعريف «تفسير» گفته ‏اند: «التفسير، كشف القناع عن اللفظ المشكل»؛ تفسير، برگرفتن نقاب از چهره الفاظ مشكله است. تفسير آن گاه است كه هاله ‏اى از ابهام، لفظ را فرا گرفته، پوششى بر معنا افكنده‏ باشد. تا اين كه مفسر با ابزار و وسايلى كه در اختيار دارد در زدودن آن ابهام بكوشد . تفسير از ريشه‏ «فسر الأمر» به معناى آشكار نمودن است. ‏فسر، مطلق بيان و توضيح است، ولى فسّر دلالت دارد كه در تبيين و تفسير، نيروى ‏بيش‏ترى به كار افتاده و كار به آسانى انجام نگرفته، و گرنه ترجمه ‏اى بيش نيست.(1)

مفسر تا چه حد مجاز است استدلال های خودش را در تفسیر آیات قرآن دخالت دهد؟ و با توجه به آیه 4 سوره نور، آیا مفسر می تواند بگوید غیبت و یا تهمت کافر مجاز است؟

ابتدا مطلبی به عنوان مقدمه عرض می کنم: راغب اصفهانی در مقدمه تفسیرش، می گوید مجموعه علومى كه براى مفسّر، به منزله ابزار هستند و بدون آن ها كار تفسير انجام نمى ‏پذيرد، عبارتند از ده علم: لغت، اشتقاق، نحو، قراءات، سيره، حديث، اصول فقه، فقه، كلام، موهبت. علم لغت؛ شناخت يكايک واژه ‏ها و الفاظ. علم اشتقاق؛ شناخت مناسبت الفاظ با يکديگر.

منابع تفسير قرآن كدامند؟

مهمترين منبعْ خود قرآن كريم است كه مبيِّن، شاهد و مفسِّر خويش است. ضرورت تفسير قرآن به قرآن و تأثير عميق آن در دستيابي به معارف قرآني مُبَرْهَن است و فصلي از اين پيشگفتار را به خود اختصاص داده است. منبع ديگر علم تفسير، سنّت معصومين (عليهم‌السلام) است كه طبق حديث متواتر ثقليْن، عترت طاهرين (عليهم‌السلام) همتاي قرآن بوده، تمسّك به يكي از آن دو بدون ديگري مساوي با ترك هر دو است و اعتصام به هر كدام بايد همراه با تمسك به ديگري باشد.ضرورت جمع بين قرآن و حديث در تفسير قرآن كريم در فصول بعد تبيين خواهد شد.

 

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست بزرگوار در این که قرآن کتابی قابل فهم است و به زبان عربی روشن بیان شده و یادآور به فطریات و عقلیات است و با بیان موعظه گونه و نصیحت وار و با وعده و وعید به هدایت آدمیان همت گمارده، هیچ شکی نیست. قرآن کتاب معما نیست که فقط معما شناسان بتوانند آن را بفهمند و کتاب تخصصی علمی هم نیست که عموم مردم و غیر متخصصان با مراجعه مستقیم به او هیچ بهره ای نگیرند و جز مراجعه به اهل تخصص برای فهم آن راهی نداشته باشند.

با توجه به اينکه پيامبر اکرم صلوات الله عليه فرموده اند که هرکس قران را به راي خود تفسير کند براي خود جائي در دوزخ فراهم کرده است با توجه به اين روايت ٬ اينهمه کتب تفسيري گوناگون از علما که اکثرا با هم تضادها و تفاوتهايي هم دارند ايا مصداق تفسير به راي نيست ؟ چه راهي براي تشخيص تفسير به راي بودن يک کتاب تفسير وجود دارد ؟