ازدواج عاشقانه
دکتر هلاکویی از دکتر های روان شناسی و مشاوره مرکز مشاوره شهر اصفهان در پستی نوشته بودند که هر کسی قبل از ازدواج عاشق نشد ازدواج نکند و این حرف که هر کسی می گوید بعد عاشق هم می شوید را بگذارید کنار؛ می خواستم ببینم آقای دکتر درست می گویند یا خیر؟
بنده بخشی از مطالب دکتر هلاکویی را مطالعه نمودم. منظور ایشان از عشق، علاقه شدیدی است که از روی شناخت ایجاد می شود و با عشقی که تنها از روی احساسات و هیجانات زودگذر باشد، که نام وابستگی هم روی آن می گذارند، متفاوت است. در نتیجه اگر علاقه شدید، سبب انتخاب غلط و بسته شدن ذهن و فکر شود اشتباه است که ازدواج بر اساس آن انجام شود؛ و اگر نه، علاقه شدید یا عشق از روی شناخت عمیق و خوب باشد، این ازدواج خوب است و مفید. اما اینکه «تا عاشق نشدیم ازدواج نکنیم» اگر منظور همان عشق از روی شناخت باشد و حریم های شرعی رعایت شود، خوب و عالی و ایده آل است و طبیعتا این عشق بعد از ازدواج بیشتر هم می شود و منافاتی با آیات قرآن و روایات ندارد که بعد از ازدواج بین زن و شوهر محبت و مودت ایجاد می شود و چه بسا این نوع از عشق، قبل از ازدواج زمینه مودت بیشتر را بعد از ازدواج فراهم می نماید. ولی نکته مهم و اساسی اینجا است که از کجا بفهمیم که وابسته شدیم یا از روی شناخت، عاشق شدیم؟ اینها خیلی به هم نزدیکند ضمن آنکه عشق، مثل خواب است، شما همچنانکه نمی فهمید کی خوابتان برد، نمی فهمید کی عاشق شدید و ممکن است گرفتار عشق مذموم شوید که دیگر نتوانید از آن خارج شوید. جذبه زیاد بین دختر و پسر، چگونه اجازه شناخت واقعی و درست و عشق و علاقه بعد از آن را می دهد؟! آیا در جامعه با این نوع فرهنگ امکان شناخت کامل و عشق بعد از آن وجود دارد؟ اگر امکان دارد، برای چند درصد از جوانان این امکان وجود دارد؟ و آیا دختر و پسر می توانند در خلال این آشنایی، احساسات خود را مدیریت نمایند؟ در واقع اگر توصیه ای می شود تنها نباید به درستی توصیه، نظر شود، بلکه لازم است به قابلیت اجراء نیز توجه شود. به نظر بنده، قبل از ازدواج حتما لازم است که طرفین از روی شناخت و آگاهی به همدیگر علاقه داشته باشند و البته نه عشق، و پس از ازدواج می توانند با مدیریت درست رفتارها و خانواده، این علاقه را بیشتر نمایند.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=59352&p=875961&viewfull=1#post87