دستيابي زنان به كمالات


پرسش:
حضرت رسول(ص) فرمود: مردان بسياري به حد كمال رسيدند، ولي از زنان چهار زن تكامل يافته و به سر حدّ كمال واقعي رسيده اند: آسيه، مريم، خديجه و فاطمه". آيا زنان ديگري چون حضرت زينب و ... به سر حدّ كمال نرسيده اند؟ آيا رسيدن مردان به كمال و نرسيدن زنان از استعداد ذاتي آنان است؟


پاسخ:
بنده روایات مرتبط با این باب را بررسی کردم اما ابتدای آنچه که شما نقل نموده اید، در احادیث این باب وجود ندارد یعنی این قسمت از نقل شما

حضرت رسول(ص) فرمود: "مردان بسياري به حد كمال رسيدند، ولي از زنان چهار زن تكامل يافته و به سر حدّ كمال واقعي رسيده اند

در هیچ حدیثی وجود ندارد و همین اشتباه نقل، این اشکال را برایتان ایجاد نموده است كه فرموديد:

آيا زنان ديگري چون حضرت زينب و ... به سر حدّ كمال نرسيده اند؟ آيا رسيدن مردان به كمال و نرسيدن زنان از استعداد ذاتي آنان است؟

در ادامه، توجه شما را به احادیث این باب (یعنی احادیثی که نام این چهار بانوی بزرگوار را در کنار هم ذکر نموده است و مطلبی درباره ایشان فرموده است)، جلب می نمایم که همگی دال بر عظمت و شرافت این بزرگواران و در صدد بیان برتری بر سایر زنان عالم است اما در هیچیک کمال یا فضیلت سایر بانوان بزرگ عالم را انکار و نفی نمی کند؛
به تعبیر دیگر اثبات شیء، نفی ما عدا نمی کند؛ این احادیث در بیان فضیلت این بانوان بزرگ است، اما نه کسب کمال را منحصر به این آنان دانسته و نه دستیابی به کمال را از سایر زنان نفی می نماید.
و اما دسته بندی کلی احادیث این باب:
1-احادیثی که می فرماید بهشت مشتاق این چهار بانوی بزرگوار است مانند:
وَ مِنْ كِتَابِ مَوْلِدِ فَاطِمَةَ لِابْنِ بَابَوَيْهِ رُوِيَ أَنَّ النَّبِيَّ (ص) قَالَ اشْتَاقَتِ الْجَنَّةُ إِلَى أَرْبَعٍ مِنَ النِّسَاءِ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَ آسِيَةَ بِنْتِ مُزَاحِمٍ زَوْجَةِ فِرْعَوْنَ وَ هِيَ زَوْجَةُ النَّبِيِّ ص فِي الْجَنَّةِ وَ خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةِ النَّبِيِّ ص فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (ص) (بحارالأنوار، ج43/ص53(

2- احادیثی که می فرماید خداوند سبحان، این چهار بانوی بزرگوار را برگزید مانند:
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنَ النِّسَاءِ أَرْبَعاً مَرْيَمَ وَ آسِيَةَ وَ خَدِيجَةَ وَ فَاطِمَةَ الْخَبَرَ )بحارالأنوار، ج14/ص201(

3-احادیثی که می فرماید این چهار بانوی بزرگوار، برترین و بهترین زنان بهشتی هستند مانند:
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ خَطَّ رَسُولُ اللَّهِ ص أَرْبَعَ خُطَطٍ فِي الْأَرْضِ وَ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا؟ قُلْنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَفْضَلُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ (بحارالأنوار، ج14/ص201(

در روایتی دیگر مضمون روایت بالا با تعبیر «خَيْرُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ» نقل شده (بحارالأنوار، ج13/ص162(
أَفْضَلُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ یعنی برترین زنان بهشتی و خَيْرُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ یعنی بهترین زنان بهشتی،
و در روایتی دیگر هم این مضمون با تعبیر «سَيِّدَاتُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ» آمده است. (بحارالأنوار، ج43/ص51(

می بینید که این دسته از روایات (که منظور سؤال شما بود)، فقط برتری و فضل این چهار بانو را اثبات می کند و هیچ کمالی را از دیگر زنان عالم سلب نمی کند و هیچ نقصی برای استعداد ذاتی زنان بیان نمی کند؛ اتفاقا به عکس آنچه شما فرموده اید، در این دسته از روایات، فضل و کمال زنان دیگر هم قابل اثبات است و آن استفاده از صفت تفضیل در روایت است:
أَفْضَلُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ : برترین زنان بهشتی
خَيْرُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ : بهترین زنان بهشتی
صفت تفضیلی در جایی بکار برده می شود که اصل صفت در بین افراد باشد و بعد نام گروهی که در آن صفت ممتازند، صریحا ذکر شود؛ در اینجا هم که فرمود: اینان برترین )أَفْضَلُ( و بهترین )خَيْرُ( زنان بهشتی اند، بدین معناست که دیگر زنان بهشتی هم به فضل و کمال رسیده اند، اما اینها بیشتر پس نه تنها نقصی برای دیگر زنان ذکر نشده که کمالات آنها را هم برشمرده است.

این از جهت روایتی که شما اشاره فرمودید، اما به طور کلی اسلام هیچگونه نقصی برای زنان قائل نیست و اشکالاتی که در باب حقوق زن مطرح می شود و ریشه اصلی این مباحث است بخاطر خلط مبحث تساوی و تشابه حقوق زن و مرد است که همه آن ایرادها هم در جای خود جواب داده شده و خواننده سلیم را به درک صحیح مطلب هدایت نموده است. در اسلام، زنان همتای مردان می توانند تمام قله های کمال را فتح نمایند و از این جهت هیچگونه نقصانی ندارند. این معنا با آیات و روایات بسیاری قابل اثبات است و از حوصله این بحث خارج است اما به عنوان مشتی از خروار تنها به یک آیه اشاره می نمایم:

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً (احزاب/35(

به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى‏كنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است.

درباره شأن نزول این آیه جمعى از مفسران گفته‏اند: هنگامى كه اسماء بنت عميس، همسر جعفر بن ابى طالب با شوهرش از حبشه بازگشت به ديدن همسران پيامبر ص آمد، يكى از نخستين سؤالاتى كه مطرح كرد اين بود: آيا چيزى از آيات قرآن درباره زنان نازل شده است؟ آنها در پاسخ گفتند: نه! اسماء به خدمت پيامبر (ص) آمد، عرض كرد: اى رسول خدا جنس زن گرفتار خسران و زيان است! پيامبر (ص) فرمود: چرا؟ عرض كرد: به خاطر اينكه در اسلام و قرآن فضيلتى در باره آنها همانند مردان نيامده است.
اينجا بود كه آيه فوق نازل شد (و به آنها اطمينان داد كه زن و مرد در پيشگاه خدا از نظر قرب و منزلت يكسانند، مهم آنست كه از نظر اعتقاد و عمل و اخلاق اسلامى واجد فضيلت باشند(. )تفسیر نمونه، ج17/ص308(
جهت آگاهی کامل درباره این مبحث می توانید به کتاب «زن در آیینه جمال و جلال» اثر آیة الله جوادی آملی مراجعه فرمایید.

موضوع: