روایاتی که از مشورت با زنان نهی میکنند
چرا در نهج البلاغه از مشورت با زنان نهي شده است ؟
در خصوص روايت : إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ
چند نظر وجود دارد كه به بيان هر يك مي پردازيم :
1- همان گونه که آيت الله جوادي آملي تذکر مي دهند « چنين تعبيرهايى به لحاظ غلبه خارجى موضوع در زمان بيان آن است. يعنى در آن زمان كه زنان از تعليم و تربيت صحيح محروم بودهاند در صورتى كه اگر شرايط درست براى فراگيرى آنها در صحنه تعليم و تربيت فراهم شود اگر غلبه بر عكس نشودلااقل غلبه با مردان نخواهد بود تا منشاء نكوهش گردد. يعنى اگر زنان درپرتو تعليم صحيح و تربيت وزين پرورش يابند و چون مردان بينديشند و چون رجال تعقل و تدبر داشته باشند تمايزى از اين جهت با مردها ندارند و اگر گاهى تفاوت يافت شد، همانند تفاوتى است كه در اين مورد بين خود مردها نيز مشهوداست.
مثلاً اگر زنان مستعد به حوزهها و دانشگاههاى علمى راه يابند و همانندمردان به فراگيرى علوم بپردازند و در دروس مشترك آگاهى كامل يابند ديگرنمى توان گفت رواياتى كه در نكوهش زنان آمده و احاديثى كه در پرهيز ازمشورت با آنها وارد شده و ادلهاى كه در نارسايى عقول آنان رسيده اطلاق دارد و هيچگونه استثنايى نسبت به زنان دانشمند و محقق ندارد بلكه قطعاً اينگونه زنان، مستثنا خواهند بود و در اين زمينه تمايزى با مردها ندارند» 1
2- روايت در مقام نهي از مشورت در امور خاص (مانند حکومت داري يا قضاوت و ...) است نه مطلق مشورت . امير المومنين علي عليه السلام در ادامه همين وصيت ميفرمايد::
«...وَلَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا يُجَاوِزُ نَفْسَهَافَإِنَّ ذَلِكَ أَنْعَمُ لِبَالِهَا وَ بَالِكَ وَ إِنَّمَا الْمَرْأَةُرَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ وَ لَا تُطْمِعْهَا أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا ؛ زن را به بيش از آنچه راجع بخود او است بر كارها سر كار وصاحب اختيار مكن، زيرا زن چون گل لطيف است و کارگزار حکومتي نيست و او رابراي شفيع شدن براي غير به طمع نينداز و...»
توضيح آنکه در اين خطبه ضمن اشاره به لطافت زن (النساء ريحانه ليس بقهرمانه 2 ) عدم کارگيري زن به عنوان کارگزاري حکومت اشاره مي شود و از عدم قبول شفاعت زن در امور حکومتي سخن به زبان مي رود. از اين رو ممکن است منظور ازمشورتي که در صدر خطبه مورد نهي قرار گرفته است مشورت در امور حکومتي وسياسي و قضايي باشد. چرا که اين امور نيازمند عقلانيت محض، شجاعت ودورانديشي ويژه اي است و چه بسا لطافت روحي و رواني زنان سبب اتخاذ تصميم احساسي گردد. البته زنانی که تصمیمات عقلانی انهاتجربه شده است از این مشاوره مستثنی هستند.
3- مراداز این کلام مشورت با تمامی زنان نیست بلکه مراد زنانی هستند که یا کم خردند و یا تجربه و آگاهی لازم در امور مورد مشورت را ندارند ، ممکن است این سوال به ذهن متبادر شود که از کجا و با توجه به کدام قید ، کلام مطلق حضرت امیر (ع) را مقید کردید ؟ در پاسخ باید گفت قیود در نصوص دینی اقسام مختلفی دارند : 1- قیود عقلی و لبی 2- قیود لفظی . قیود لفظی خود به دودسته تقسیم می شوند : 1- قید متصل2- قید منفصل
در کلام فوق اگر چه قید متصلی دیده نمی شود اما هم ازنظر عقلی و لبی ، مقید است و شامل زنان آگاه و شایسته نمی شود و هم ادله منفصله ای در تقید این کلام وجوددارد .چنانکه پیامبر (ص) فرمودند:" پیرامون دخترانتان با زنان مشورت کنید " از محتوای این سخن بر می آید که در هرموردی که زنان از آگاهی یا تخصص بهره مند باشند می توان با آنان رایزنی کردهمانگونه که در قران مجید نیز پیشنهاد دختران شعیب ع از سوی آنحضرت پذیرفته شد و عملی گشت ؛ همچنین حضرت علی (ع) در جایی دیگربر مشورت گرفتن از زنانی که کمال عقل را دارا هستند تصریح نموده اند : " از مشورت کردن بازنان بپرهیز مگر آن زنی که به کمال عقل آزموده شده باشد ."
به جهت قیود لبی و عقلی نیز استاد جوادی آملی بر این عقیده اند که :
" آیا می توان گفت روایاتی که در نکوهش زنان آمده و احادیثی که در پرهیز از از مشورت با آنها وارد شده و ادله ای که در نارسایی عقول آنان رسیده ، اطلاق دارد و هیچگونه انصرافی به زنان دانشمند و محققان از این صنف ندارد ؟ ...و یا آنکه این تعبیر ها به لحاظ غلبه خارجی است که منشاء آن دور نگاه داشتن این صنف گرانقدر از تعلیم ومحروم نگهداشتن آنان از تربیت صحیح است ؟ "3
زن به حکم زن بودن از طرف مشورت قرار گرفتن محروم نیست ، آنچه می تواند او را از این موقعیت محروم کند ، عدم کار آیی ، بی تجربگی و نا آگاهی است .
مورد مهمی که در تحلیل اینگونه روایات نباید از نظر دور داشت ، این استکهاصولا مشاور باید واجد شرایط مربوطه و فاقد شروطی دیگر باشد. مثلا در روایات از مشورت گرفتن از بخیل ، درغگو ، احمق ، ترسو ، آزمند و ... نهی شده است .4
یکی از مهمترین شروطی که مشاور باید دارا باشد ، داشتن اطلاعات و آگاهی و تجربه کافی در مورد مشاوره است و اگر مشاور فاقد این شرط مهم بود ، نباید با او مشورت نمود خواه زن باشد یا مرد .
در روایات متعددی از ناحیه معصومین (ع) وارد شده استکه با خردمند خیر خواه مشورت نمایید و نیز در مشورت و هم رایی بر آگاهی وتجربه داشتن مشاور تاکید نموده اند :
" بهترین کسان برای مشورت ، صاحبان خرد و دانشند و افراد با تجربه و دور اندیش ."5
عامل دانایی و آگاهی در مشاوره آنقدر مهم است که درروایتی از حضرت امیر (ع) آمده است : " با دشمن دانای خود مشورت کن و از نظردوست نادان خود بپرهیز ." 6
لذا همانطور که ملاحظه می شود ، شرایط یک مشاور خوب باید در فردی جمع باشد و موانع ، مفقود تا بتوان با او مشاوره نشست حال این فرد چه مرد باشد و چه زن .
در برخی زمانها به دلیل دور ماندن زنان از برخی تعلیمات و علوم و فعالیتها و مهارتها ، طبیعتا در اکثر زنان چنین شرایطلازمی برای مشورت وجود نداشت واینگونه تعابیر با توجه به غلبه خارجی موضوع است والا عمومیت ندارد و در حقیقت به شروط مشاور بر میگردد نه به زن بودن.
1- زن در آيينه جمال و جلال . ص 36و37
2- قهرمانه در زبان عربی یعنی خزانه دار و وکيل امور مردم، امين و حافظ حکومت.مراجعه کنید به لسان العرب
3- جوادی آملی ، زن در آیینه جلال و جمال ، ص 37
4- علل الشرایع ، 559/1
5- غرر الحکم ، ح 4990
6- همان ، ح 2471
لينك بحث اصلي :
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=8317&page=3