فرزند و دیدن عادات ناپسند

image: 
چگونه می توان عادات ناپسند در برخی اقوام را در حالات فرزند، کنترل و عادات پسندیده را تقویت کرد!؟

چگونه می توان عادات ناپسند در برخی اقوام را در حالات فرزند، کنترل و عادات پسندیده را تقویت کرد!؟

مهم ترین نوع یادگیری انسان، یادگیری مشاهده ای است. بر همین اساس، یکی از روش های تربیت، تربیت به وسیله الگو است که می توان آن را «روش الگویی» نامید.
این روش در سرتاسر زندگی و ابعاد مختلف آن کاربرد دارد و از آن جا که محتوای تربیت را به صورت عینی و عملی ارائه می دهد، در انتقال مفاهیم و آموزش برنامه های تربیتی، بسیار مؤثر است. شاید به همین دلیل است که در منابع اسلامی، بر بهره گیری از الگو و پیروی از اسوه های حسنه تأکید شده است. تأثیرپذیری انسان از محیط و گرایش او به تقلید را می توان از مبانی اثرگذاری این روش نام برد.(1)

در انسان حالتی روانی وجود دارد که بر اساس آن، فرد، بسیاری از ویژگی های شخصیتی و آداب و رسوم را در ابعاد مختلف از دیگران الگو می گیرد. این حالت همان تقلید است.
بچه‌ها رفتار الگوهای مطلوب‌شان را بسیار دوست دارند و مایل هستند که همانندسازی کنند و رفتاری همانند رفتار الگوی خود داشته باشند.­­­

مهمترین نظریه پرداز در زمینه یادگیری مشاهده ای، «آلبرت بندورا» است. او راجع به این نوع یادگیری چنین توضیح می دهد:
وقتی یادگیرنده یعنی مشاهده کننده، رفتار شخص دیگری را مشاهده می کند که آن شخص برای انجام آن رفتار، پاداش دریافت می کند، آن رفتار توسط فرد مشاهده کننده، آموخته می شود. اگر رفتار سرمشق و الگو با تشویق و تقویت همراه شود، احتمال بروز آن رفتار از سوی مشاهده کننده، افزایش می یابد؛ واگر تنبیه شود، کاهش می یابد.

«بندورا» مراحل این نوع یادگیری را به شرح ذیل، توضیح داده است:
1. مرحله توجه: برای یادگیری از راه مشاهده، در ابتداباید به آنچه که قرار است یادگرفته شود، توجه کرد. عواملی همچون جذابیت، شهرت، محبوبیت، شایستگی، مورد احترام بودن و مورد تحسین واقع شدنِ الگو، در جلب توجه افراد، مؤثر هستند.
2. مرحله یادسپاری: برای اینکه بتوان رفتار یک سرمشق و الگو را تقلید کرد، باید قبلا آن را به خاطر سپرد. لازمه این کار،بازنمایی آن رفتار در حافظه است. یعنی قابل یادآوری باشد. می توان از مرور ذهنی یا تمرین عملی استفاده کرد.
3. مرحله باز آفرینی: گاهی ممکن است یادگیرنده قادر به انجام کامل عمل نباشد، بنابراین باید تمرین کند.
4. مرحله انگیزشی یا تقویتی: تقویت نقش انگیزشی دارد. یعنی تقویت لازمه یادگیری نیست، اما در تبدیل یادگیری به عملکرد، مؤثر است. یعنی ممکن است ما رفتاری را یاد بگیریم ولی تا زمانی که از دریافت پاداش مطمئن نشویم، آن یادگیری را به عمل در نخواهیم آورد.(2)

با توجه به این مقدمه، جهت مدیریت تأثیر پذیری فرزندان، باید در این مراحل، مداخله کرد.

و اما توضیح مداخله:

* مداخله در مرحله اول(مرحله توجه):
خانواده ها باید فردی که رفتار ناپسند دارد را از دایره احترام و تحسین خود خارج و رفت و آمد خود را با او محدود و در صورت امکان قطع کنند. زمانی که فرزندان ببینند فردی که رفتار ناپسند دارد مورد احترام و تحسین والدین هستند، او را به عنوان الگو در نظر می گیرند. در این مرحله می توان زمانی که رفتار ناشایست از شخص مورد نظر سر زد، با فن توجه برگردانی، حواس و توجه فرزند را به چیز دیگری جلب کرد.
والدین باید افرادی را که رفتار پسندیده دارند، مورد احترام و تحسین شان قرار دهند و به عنوان الگو به فرزندانشان معرفی کنند. در مورد رفتارهای پسندیده باید برخلاف توجه برگردانی عمل کرد. یعنی باید جلب توجه کرد و آن رفتار را مورد توجه و تحسین قرار داد.

* مداخله در مرحله دوم(یادسپاری):
زمانی که شخصی کار زشتی مرتکب شد ممکن است فرزند بخواهد همان زمان از او تقلید کند و همان رفتار را بروز دهد که باید مانع تقلید او شد و چنان چه خواست تقلید کند او را با روش مناسب، تنبیه کنیم. و چنانچه کار خوبی را دید او را تشویق به تقلید کنیم.

* مداخله در مرحله سوم(بازآفرینی):
گاهی رفتاری که فرزندمان یاد گرفته نیاز به تمرین دارد تا تثبیت شود، لذا باید مانع تثبیت آن شویم. مثلا ممکن است فرزندتان بپرسد فلانی در مهمانی چه گفت؟ در صورتی که آن حرف، حرف رکیکی بوده، نباید در یاد آوری آن کمک کرد. و برعکس، رفتارهای خوب را یادآوری کنیم و از آن ها بخواهیم که عملا آنرا دوباره انجام دهند.

* مداخله در مرحله چهارم(انگیزشی یا تقویتی):
این مرحله بسیار تعیین کننده و مهم است. زمانی که فردی، رفتار ناشایستی انجام می دهد، چنانچه والدین به آن توجه کنند و بعد با خوشحالی بخندند، در واقع رفتار او را تقویت کرده اند و کودک می آموزد که چنان چه بخواهند مورد توجه والدین قرار گیرند و شاهد لبخند آن ها باشند، آن رفتار زشت، وسیله مناسبی است؛ لذا والدین در حضور فرزندان بایستی مراقب واکنش های خود نسبت به رفتار فامیل ها و دوستان باشند و حداقل اگر امکان تقبیح آن کار زشت نیست، لااقل واکنشی خنثی داشته باشند و یا چنان چه گفته شد، توجه برگردانی کنند.
چنان چه بخواهیم رفتار شایسته ای را تقویت کنیم، باید به آن توجه کنیم و مورد تشویق قرار دهیم.

پی نوشت ها:
1. قائمی مقدم، محمد رضا، روش الگویی در تربیت اسلامی، مجله معرفت، شماره 69، تاریخ انتشار: 1389/2/28
2. دکتر علی اکبر سیف، روان شناسی تربیتی، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1391، ص 133 تا 138.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: