خاندان ما و مکتب شیعه

image: 
چرا خاندان ما، مکتب شیعه را پذیرفتند؟

چرا خاندان ما، مکتب شیعه را پذیرفتند؟ خاندان ايرانی ما، قبل از ورود اسلام به ايران دارای رگه های دينی و مذهبی بودند، لذا مذهب و دين در ايران قدمت بسيار طولانی دارد. از وقتى که اسلام در ایران راه پیدا کرد، به همراه آن اسلام شیعى و اسلام سنى در این سرزمین راه یافتند؛ چون که تشیع و تسنن دو شاخه یا دو قرائت و یا دو جمعیت سیاسى ـ مذهبى، درون خانواده اسلام قرار دارند. امروزه همه شاهدیم که در هر جا اسلام پا گذاشته است، کما بیش دو جریان سیاسى ـ مذهبى مذکور حضور دارند. این که چرا پدران ما شیعه شدند، مانند دیگر پدیده‏ هاى مهم اجتماعى از زمینه ‏ها و عوامل گوناگونى پدید آمده که برخى از مهم‏ ترین علل بدین شرح است: 1- تفاوت در سیاست‏ هاى علوى و اموى در جذب و دفع ایرانیان: برتری عرب بر عجم از سیاست‏ هاى عمر، خلیفه دوم بود و بعد عثمان آن را ادامه دارد. هنگامى که امام على(علیه السلام) حکومت را در دست گرفت، با ایرانیان به عدالت رفتار کرد. بعد از آن حضرت، بنى امیه قدرت را در دست گرفتند که سیاست عمر را در پیش گرفته و ایرانیان را شهروند درجه دوم به حساب آورد. در سیاست عمر آمده است: در مدینه نباید ایرانیان باشند؛ زبان ایرانى نباید تکلم گردد؛ از پول بیت المال باید اسراى عرب آزاد شوند، نه ایرانى؛ عرب‏ ها از ایرانى‏ ها زن بگیرند، ولى به ایرانى‏ ها زن ندهند؛ مسلمانان واقعى عرب‏ ها هستند نه عجم و ایرانى‏ ها. عرب از غیر عرب ارث ببرد، ولى غیر عرب و ایرانى از عرب نباید ارث ببرند؛ کارهاى مشکل و طاقت فرسا را باید ایرانى‏ ها انجام دهند، نه عرب‏ ها؛ در صف اول نماز جماعت باید عرب‏ ها باشند نه غیر عرب؛ امام جماعت و قاضى باید عرب باشد، نه عجم و غیر عرب.(1) طبیعى است که این سیاست، ایرانى‏ ها را از عمر که از شخصیت‏ هاى برجسته اهل سنت به شمار مى‏ آید، بدبین مى‏ کند. اما امام على(علیه السلام) در برابر این سیاست قرار داشت. حضرت با کمال رفق و مدارا با ایرانى‏ ها برخورد مى‏ کرد که گاهى مورد اعتراض برخى از عرب‏ ها قرار مى‏ گرفت. ابن عباس مى‏ گوید: یکى از دلائل شکست على (علیه السلام) این بود که امتیازات عربى را در نظر نگرفت و عرب‏ ها بر حضرت خشمگین شدند.(2) سیاست امام على (علیه السلام) ایرانیان را به خود جذب نمود. 2- قدرت تأثیر گذارى شیعه سیاسى موجود در عراق بر ایران: آن گاه که کوفه مرکز خلافت امام على (علیه السلام) شد و عراقى‏ ها از حکومت امام على (علیه السلام) دفاع و در برابر معاویه ایستادگى کردند، بسیارى از یاران حضرت از نظر اعتقادى شیعه نبودند، ولى از نظر سیاسى شیعه على (علیه السلام) بودند. تشیع سیاسى عراقى ‏ها زمینه‏ اى شد براى تشیع اعتقادى در عراق و مناطقى که از نظر تشکیلات سیاسى زیر نظر عراق بود (در دوره بنى امیه تمامى مناطق ایران زیر نظر استاندارى کوفه اداره مى‏ شد). افزون بر این مهاجرت طایفه اشعرى ‏ها به قم، موجب شد قمى‏ ها شیعه شوند. در دوره ه‏اىی که بغداد مرکز علماى شیعى بود، تلاش ‏هاى عالمانه شیخ مفید، شیخ طوسى و دیگران سبب شد برخى از مناطق ایران همانند رى و جبال به تشیع گرایش پیدا کنند، فعالیت‏ هاى علامه حلى در اوضاع سیاسى ایران در زمان سلطان مغول «اولجایتو» تأثیر گذاشت و او به مذهب تشیع گرایش پیدا کرد و از سال 707 هجرى قمرى در ایران مذهب شیعه اثنا عشرى رسمی شد. 3- محبوبیت علویان در ایران: مظلومیت علویان و مهاجرت سادات علوى به ایران، نیز سیره و روش انسان دوستانه و محبت آمیز آن ها، زمینه ساز گسترش شیعه در ایران هستند. 4- کمک‏ هاى شایان امامان به ایرانى‏ ها در رفع تبعیض و ظلم بر آنان در این رویکرد مؤثر است. 5- حکومت صفویه و تلاش عالمان شیعى جبل عامل و ... . همه این عوامل دست به دست هم دادند تا نیاکان ما مذهب حقه تشیع را بپذیرند و در راه دفاع از آن تلاش کنند و ما باید شکرگزار این نعمت با ارزش باشیم. براى اطلاع بیشتر به کتاب «تاریخ تشیع در ایران»، اثر رسول جعفریان مراجعه کنید.

______________

(1) اسرار آل محمد، سلیم بن قیس هلالى، ص 150 – 151.

(2) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص 23، و 24.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: