معاویه و منع تفسیر قرآن
چرا معاویه از تفسیر قرآن جلوگیری می کرد؟ یکی از کارهای معاویه مقابه با تفسیر قرآن بود. محو ظاهرى الفاظ قرآن در جامعه اسلامى براى معاویه ممکن نبود، ولى از آن جا که وجود قرآن با تفسیر صحیح و فهم درست آیات آن، مانع خودکامگى هاى او بود، از دانشمندان امّت اسلامى مى خواهد از تفسیر و تأویل صحیح آن بپرهیزند. ماجراى گفتگوى معاویه با ابن عبّاس در این زمینه شنیدنى است: در سفرى که معاویه در ایّام خلافت خویش به مدینه داشت، به ابن عبّاس برخورد کرد، وقتى که او را دید، گفت: اى ابن عبّاس! ما به همه سرزمین اسلامى نامه نوشتیم که کسى حق ندارد از مناقب على و خاندانش چیزى را نقل کند، پس تو نیز زبانت را نگه دار و چیزى مگو! ابن عبّاس گفت: آیا ما را از خواندن قرآن نهى مى کنى؟ معاویه گفت: هرگز! ابن عبّاس گفت: پس ما را از تفسیر و تأویل آن باز مى دارى؟ معاویه گفت: آرى! ابن عبّاس: بنابر این ما فقط باید قرآن بخوانیم، ولى از مقصود آن چیزى نپرسیم! آن گاه ادامه داد: کدام یک بر ما واجب تر است، خواندن قرآن، یا عمل کردن به آن؟ معاویه: عمل به قرآن! ابن عبّاس: چگونه به قرآن عمل کنیم در حالى که نمى دانیم خدا چه امرى را قصد کرده است (بنابر این، بدون فهم آیات نمى شود به آن عمل کرد). معاویه: اشکالى ندارد، شما تأویل و تفسیر آیات را از کسانى بپرسید که مطابق تفسیر و تأویل تو و اهل بیت تو تفسیر نمى کنند! ابن عبّاس: قرآن بر اهل بیت ما (رسول خدا و خاندان پاکش (علیهم السلام)) نازل شده است، آن گاه تفسیر آن را از آل ابوسفیان بپرسیم؟!... معاویه که پاسخى نداشت با نهایت گستاخى به ابن عبّاس گفت: قرآن بخوانید و تفسیرش کنید؛ ولى آن چه را که از آیات قرآن درباره شما (اهل بیت رسول خدا (علیهم السلام)) نازل شده است را روایت نکنید؛ و غیر آن را براى مردم نقل کنید... آن گاه افزود: اگر ناچار از نقل چنین آیاتى مى باشى، آن را پنهانى نقل کن که کسى آن را آشکارا از شما نشنود.(1) معاویه می خواست آیاتی که به نفع حضرت علی (علیه السلام) است، تفسیر نشود تا فضیلت و برجستگی حضرت علی (علیه السلام) نسبت به خلفای قبلی و هم چینن نسبت به خودش مشخص نشود؛ لذا با تفسیر قران و آیاتی که مربوط به حضرت علی (علیه السلام) بود مقابله کرد.
____________
(1) احتجاج طبرسى، ج 2، ص 16؛ بحارالانوار، ج 44، ص 124.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید