ملاصدرا
در مورد امکان بالغیر اختلاف نظر است: برخی قبولش دارند و برخی منکرش هستند. اما جالب است که کسی از فلاسفه منکر امتناع بالغیر نیست. به نظرم امتناع بالغیر باید محال باشد چرا که اصلا ممتنع چیزی نیست تا توسط غیر ایجاد بشود؛ مگر امتناع بالغیر چیزی غیر از این نیست؟! چطور میشود که چیزی به چیز دیگر عدم را بدهد؟ مگر عدم چیزی هست که علت داشته باشد و علتش آن را به دیگری بدهد؟ منظورم این است که امتناع بالغیر را نمی فهمم که چطور غیر به دیگری امتناع را میدهد؟!
برای پاسخ به این پرسش، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:
آیا ارواح، قدیماً قبل از ابدان وجود داشته اند؟ یا همراه با حدوث بدن ایجاد شده اند؟
در پاسخ به این سؤال نکاتی چند را تقدیم می کنیم: حکیم سبزواری در پاورقی اسفار در باب حدوث و قدم نفس هفت نظریه نقل می کند؛(1) در نظر وی در یک تقسیم بندی کلی حکیمان یا معتقدند که نفس حادث است یا قدیم؛ که در ادامه، ضمن بیان اقسام آن به نقد مختصر و تبیین دیدگاه صواب می پردازیم:
با توجه به این که نامتناهی جایی برای غیر خود باقی نمی گذارد، وجود مخلوقات چگونه خواهد بود؟
می خواستم نظر فلاسفه درباره علم الهی به مخلوقات را در مقایسه با هم توضیح دهید و روشن نمایید منشا اختلاف نظر آنها با هم در چه چیزی است؟
برای پاسخ به پرسش مذکور، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:
مقدمه
درباره علم خدا به خودش و علم خدا به مخلوقات بعد از خلقت، اختلاف نظری میان فلاسفه نیست: علم خدا به این امور حضوری و بی واسطه و تفصیلی است.
آنچه مایه اختلاف است، علم خدا به مخلوقات قبل از خلقت است؛ یعنی این که علم الهی به مخلوقات قبل از خلقت، از چه سنخی است؟ حضوری است یا حصولی؟ اجمالی است یا تفصیلی؟ ...
علم حضوری تا چه حدی در کتب فلسفی سابق ما وجود داشته است؟ آیا این یک نظر جدید است که علم را برای حل مشکلات معرفتی، حضوری می داند یا این که یک نظر قدیمی است؟ به هر حال، تاریخچه ای درباره اصل وجود علم حضوری و کاربردش در فلسفه اسلامی می خواستم.
برای پاسخ به پرسش مذکور، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم: