روایت امام حسین در مذمت ایرانیان!

image: 

پرسش:

  آیا این سخن از امام حسین(علیه السلام) است؟ «ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی‌ها هستند. هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی‌ها را باید دستگیر كرد و به مدینه آورد و زنانشان را به فروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.»

 

پاسخ:

این مطلب ترکیبی از دو متن مختلف است که برای خراب کردن ذهنیت ایرانیان نسبت به اهل بیت علیهم السلام ساخته شده است. بخش اول آن که روایتی منسوب به امام صادق(علیه السلام) با سندی ضعیف است می‌گوید: نَحنُ قُرَیش، وَ شیعَتُنا العَربُ، وَ عَدُوُّنا العَجَمُ. معنای ظاهری این کلام چنین است: ما از قریش هستیم، پیروان ما اعراب و دشمنان ما عجم‌ها هستند.

دو روایت دیگر مشابه این حدیث از امام صادق(علیه السلام) در کتاب کافی آمده است: «نَحْنُ بَنُو هَاشِمٍ وَ شِیعَتُنَا الْعَرَبُ وَ سَائِرُ النَّاسِ الْأَعْرَابُ.» و «نَحْنُ قُرَیشٌ وَ شِیعَتُنَا الْعَرَبُ وَ سَائِرُ النَّاسِ عُلُوجُ الرُّومِ‌.» با کنار هم قرار دادن این سه حدیث سراغ معنای لغوی واژه‌های عرب و عجم می‌رویم. در زبان عربی، «عرب» یعنی فصیح، «عجم» و «اعراب» و «علوج الروم» هم معانی نزدیکی دارند. «عجم» در لغت به معنای غیر فصیح، «اعراب» به معنای بادیه نشین و کسی که از فرهنگ به دور است، و «عُلوج» نیز به معنای بیمار و گُنگ است. بنابراین معنای روایت چنین می‌شود: شیعیان ما فصیح و فهیم هستند از هر نژادی که باشند، دشمنان ما هم در فهم حقیقت گُنگ‌اند حتی اگر عرب باشند. علامه مجلسی نیز این حدیث را در بحارالانوار نقل کرده و در ادامه با توجه به معنای لغوی عرب و عجم، مشابه چنین برداشتی را دارد.(۱)

 

بخش دوم کلام نیز گزارشی است كه نویسنده كتاب مناقب از رفتار خلیفه دوم ارائه می‌دهد. وقتی اسیران فارس را به مدینه آوردند، خلیفه دوم خواست زنان آنان را بفروشد و مردان آنان را برده اعراب قرار دهد و قصد داشت كه اعراب ناتوانان از طواف را مانند مریض، ضعیف و پیران را بر دوش این اسیران قرار دهد، امیر المؤمنین علی(علیه السلام) مخالفت کرده و فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «كریم هر قومی را احترام كنید، هرچند دشمن شما باشد و این جماعت فارس، حكیمان و كریمان هستند كه آغوش خود را با تسلیم برای ما گشوده و مایل به اسلام شده‌اند؛ و من سهم خودم و بنی هاشم را از آنان بخشیدم».(۲) با این توضیح روشن می‌شود که ائمه ما با این شیوه مخالف بوده و تا جایی که توانسته‌اند جلوی آن را گرفته‌اند نه اینکه خودشان به چنین کاری توصیه کرده باشند.

 

لازم به ذكر است كه در زمان ائمه علیهم السلام عده‌ای از سوی حكومت اموی و عباسی مأموریت داشتند كه احادیثی را در مذمت افراد و یا قبایل و شهرها از قول اهل بیت بسازند و در میان مردم منتشر كنند تا موقعیت آن بزرگواران را در جامعه مخدوش كنند. بعید نیست كه این روایت نیز از همان‌ها باشد.

 

 

 

پی نوشت:

۱. بحار، ج۶۴، ص۱۷۶: شیعَتُنا العَرَبُ اَی العَرَبُ المَمدوحُ مَن كانَ مِن شیعتِنا وَ اِن كانَ عَجَماً وَ العَجمُ المَذمومُ مَن كانَ عَدُوُّنا، وَ اِن كانَ عَرَباً؛

۲. قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۱۶۵."