صلاح الدین ایوبی

image: 
صلاح الدین ایوبی که بود؟

صلاح الدین ایوبی که بود؟

«صلاح ‏الدین ایوبى» در جهان اسلام به عنوان چهره ‏اى جهادگر مطرح است و این موضوع سبب شده كه محبوبیت او به میزان چشم‏گیرى در بین مسلمانان زیاد شود، به‏ ویژه آن‏كه آزاد شدن بیت ‏المقدس توسط او از دست صلیبیان، او را در جهان اسلام چهره ‏اى كاملاً مقدس ساخته و مسلمانان براى او همواره احترامى خاص قائل‏ند. البته جداى از محبوبیت تاریخى «صلاح ‏الدین ایوبى»، این اقدامات وى سبب محبوبیت او در زمان خودش هم بوده است. گفتنى است كه این موضوع بر قلم كسانى هم كه زندگى ‏نامه او را نوشته اند تأثیر گذاشته به طورى كه در معرفى وى گاهى دچار تعصب و افراط شده ‏اند.هر چند وی بعنوان شخصیتی محبوب در بین مسلمانان معرفی شده است،وی نسبت به شیعیان بغض و کینه و دشمنی زیادی داشته و برای نابودی شیعه تلاش زیادی کرده است. اما اقدامات «صلاح ‏الدین ایوبى» در بر اندازى مذهب شیعه: شكى نیست كه بنیان‏گذار سلسله ایوبیان یك سنى متعصب و شافعى تمام ‏عیار بود و وقتى به قدرت رسید تمام سعى خود را در نشر این مذهب و جایگزین كردن آن به جاى مذهب فاطمیان به كار گرفت.(1) اقدامات او در مصر براى محو شیعه از لحاظ زمانى به دو دوره تقسیم مى ‏شود: الف. دوران وزارت. ب. دوران حكومت. الف: اقدامات «صلاح ‏الدین ایوبى» در تضعیف تشیع در عصر وزارت: «صلاح ‏الدین» به محض رسیدن به وزارت فعالیت خود را براى از بین بردن مذهب تشیع آغاز كرد. مهم‏ترین اقدامات او در زمان وزارتش براى محو كردن مذهب اسماعیلى عبارت بود از: (2) 1. عبارت «حىّ على خیر العمل» را كه به عنوان یك شعار براى مذهب شیعه مطرح است، از اذان حذف كرد. این حادثه در دهم ذى ‏حجه سال 565 اتفاق افتاد. 2. دستور داد تا نام خلفاى راشدین در هر خطبه برده شود.(3) 3. تشكیك در نسب فاطمیان را دوباره مطرح ساخت.(4) 4. تغییر قاضیان از دیگر اقدامات او در جهت محو تشیع بود. همان‏طور كه مى ‏دانیم امر قضا تابع دین (مذهب) هر كشورى است؛ یعنى قاضى بر اساس مذهب و آیین مردم حكم مى ‏كند. بر این اساس، نمى ‏توان در یك جامعه شیعى بر اساس فتواى شافعى و یا مالكى و ... حكم قضایى داد، به همین سبب «صلاح ‏الدین ایوبى» در ادامه اقداماتش براى تغییر مذهب، مجبور به تغییر قضات شد و این در حالى بود كه تغییر مذهب هنوز كاملاً اجرا نشده بود و وی با این كار سعى داشت مردم را مجبور كند دست از مذهب خویش بردارند و تن به مذهب دیگرى (شافعى) بدهند. او بر این اساس، قاضیان شیعه را عزل كرد و منصب قضاوت در مصر را در تاریخ یازدهم جمادى ‏الثانى سال 566 به قاضى «صدر الدین عبدالملك بن عیسى بن مارانى شافعى» سپرد.(5) 5. اصلاح ساختار اقتصادى و بهبود وضعیت معیشتى مردم یكى دیگر از اقدامات اوست. به طور كلى وضعیت معیشتى مردم ارتباطى تنگاتنگ با حمایت مردم از حكومت وقت دارد؛ هر چه اوضاع اقتصادى مردم بهتر باشد و رضایت‏ مندى مردم حاصل شود میزان حمایت آن‏ها از حكومت مى ‏تواند بیشتر شود، به‏ ویژه در جوامعى كه حركتشان به سمت مادي‏گرى در مقایسه با امور معنوى و مذهبى بیشتر است. به همین سبب «صلاح ‏الدین ایوبى» در زمان وزارتش زمینه اقتصادى نسبتا خوبى براى مردم فراهم كرد تا در این بستر بتواند به اهداف خود كه همان بر اندازى حكومت و مذهب شیعیان فاطمى در مصر بود، برسد. 6. تأسیس مدارس علمیه شافعى از دیگر فعالیت‏ هاى او در زمان تصدى مقام وزارت بود كه این مدارس با تربیت طلاب و دانشجویان و سپس تبلیغ مذهب شافعى توسط ایشان كمك شایانى به تغییر مذهب در مصر كردند. ب: «صلاح ‏الدین ایوبى» و مبارزات او با مذهب تشیع در عصر حكومتش: گرچه «صلاح ‏الدین ایوبى» پیرو مذهب اهل تسنن بود و در پى تثبیت پایه ‏هاى مذهب سنى (شافعى) در مصر بود، اما باید توجه داشت كه او در رسیدن به این هدف، بیشتر توجه خود را به انجام كار فرهنگى در این زمینه معطوف داشت تا كار نظامى، زیرا هنوز حركت‏ هاى شیعى در مصر نیرومند بود و تغییرات سریع توأم با خون‏ریزى، واكنش علویان را در پى داشت و این قطعا به ضرر او بود، از این رو در بر اندازى مذهب اسماعیلیان در مصر به عامل نظامى ‏گرى كمتر توجه داشت. البته در این راه از راه‏كار نظامى هم استفاده كرد، ولى با زمینه ‏سازى و بستر سازى سعى كرد به صورت فكرى و ایدئولوژى به این مهم برسد. انزواى كامل شیعه در مصر و تقویت مذهب شافعى بزرگ‏ ترین هدف «صلاح ‏الدین ایوبى» در مصر بود كه براى رسیدن به این هدف دو راه انتخاب كرد: 1. روش نظامى. 2. روش فرهنگى. اگر چه «صلاح ‏الدین ایوبى» بنابر اوضاع و شرایط موجود در زمان به قدرت رسیدن، فاكتور نظامى را براى پیاده كردن اهداف خود خیلى نمى ‏پسندید و مى ‏دانست كه در صورت روى آوردن به اسلحه براى سركوب مردم شیعه، ضرر بزرگى متوجه خود و خاندانش مى‏ شود، اما با این حال، وى هم‏چون بعضى حاكمان كه براى رسیدن به اهداف و انگیزه ‏هاى خود از تمام توان خود استفاده مى ‏كنند، حاضر بود در صورت لزوم به هرچه كه به شوكت و قدرتش استقامت و استدامه مى ‏بخشد، فكر كند و به آن جامه عمل بپوشاند. در سال‏ هاى ابتدایى حكومت «صلاح ‏الدین ایوبى» ساقط كردن و تعقیب روافض از كارهاى جدى زمام‏داران وقت بود.(6) در این عصر، رافضى بودن جرم محسوب مى ‏شد و شیعه به عنوان مجرم از سوى قاضیانى كه «صلاح ‏الدین» از میان اهل سنت انتخاب كرده بود، تحت پیگرد قانونى قرار مى ‏گرفت. «صلاح ‏الدین ایوبى» اگر چه به اقدام نظامى و سركوب فیزیكى شیعیان هم رو آورد، ولى براى از بین بردن تشیع در مصر بیشتر كار فكرى و فرهنگى مى ‏كرد و مى ‏كوشید تا با تغییر عقاید و افكار، موجبات تغییر مذهب را در مصر ایجاد كند. در این راستا اقدامات زیر توسط وی صورت گرفت: 1. حمایت از علماى (اهل تسنن): نقش علما و فقها به عنوان پدران معنوى و روحانى براى توده‏ هاى مختلف مردم در تقویت و تثبیت دین و مذهب قابل انكار نیست. حضور پر رنگ و فعال عالمان دینى موجب مى ‏شود كه مردم در عمل و تعهد به فرامین دینى و آموزه‏ هاى مذهبى، سخت‏ كوش ‏تر باشند. این علما هستند كه مردم را به انجام احكام الهى و پاى ‏بندى به شعایر دینى و مذهبى تشویق مى ‏كنند و مردم در سایه ‏سار عالمان و دانشمندان دین خود به انجام تكالیف خود راغب ‏ترند و طبیعى است كه در چنین فضایى، مذهب (اهل تسنن یا هر مذهب دیگرى) بار مى ‏گیرد و دیگر فرقه ‏ها كه از نعمت پشتیبانى و حمایت معنوى (فقها و اندیشمندان دینى) بى ‏بهره ‏اند، در انزواى كامل به سر مى ‏برند. اعزام عالمان سنى‏ مذهب به مراكز شیعه از دیگر اقدامات «صلاح ‏الدین ایوبى» براى محو تشیع بود. این عالمان به شهرها و مراكز شیعه ‏نشین هجرت كرده تا علیه معتقدات و شعائر مذهب شیعه تبلیغ كنند و این در حالى بود كه علماى شیعه یا در تبعید به سر مى ‏بردند و یا در انزواى كامل اجتماعى ـ سیاسى بودند. براى نمونه، مى ‏توان از حضور «قاضى بهاءالدین» در شهر «اسنا» اشاره كرد، شهر اسنا در صعید مصر، از شهرهاى شیعه‏ نشین و كانونى منسجم براى شیعیان بود.(7) این عالم سنى در این شهر به فعالیت پرداخت و توانست عده زیادى را همراه خود سازد. 2. تأسیس و رونق بخشیدن به مدارس علمیه اهل تسنن: نقش حوزه ‏هاى علمیه در تقویت و تحكیم مذهب بر هیچ‏كس پوشیده نیست. در طول تاریخ اسلام مراكز علمى و حوزه ‏ها و مدارس علمیه نقش اول را در حفظ و تبلیغ و نشر مذهب‏هاى مختلف داشته ‏اند.

پی نوشت ها:

1. قاسم شماعى رفاعى، بعلبك فى التاریخ، بيروت، 1404 ق، ص 45 ـ 60.

2. مقریزى، المواعظ و الاعتبار بذكر الخطط، مكتب فرهنگى و دينى.بیتا، ج 2، ص 271 ـ 272.

3. همان.

4. همان.

5. ابن اثیر،الكامل فى التاريخ، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1408ق، ج11، ص 336.

6. مهدى رحیم‏زاده، جنگ‏هاى صلیبى،تهران، 1334، ج 3، ص 195

7. عبداللّه‏ ناصرى، فاطمیان در مصر، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1379، ص 99.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: