استخاره
آیا استخاره مورد تأیید اهل بیت (علیهم السلام) می باشد؟ و فرق آن با فال و طالع بینی چیست؟
اصل استخاره که ثابت و روایات معتبری در مورد آن وجود دارد و پذیرفته شده است؛ به عنوان مثال: 1 ـ روايت شده است كه شخصي به امام صادق (علیه السلام) عرض كرد: گاهي مي خواهم كاري انجام دهم ولي متحير هستم كه آيا انجام دهم يا نه؟ امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: «هنگام نماز ـ كه شيطان از هر وقت ديگر از انسان دورتر است ـ قرآن را بگشا، اولين آيه اي كه در آغاز صفحه دست راست مي بيني، عمل كن.»(1) 2 ـ از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سوره ي توحيد را بخوان. سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: "اللَّهُمَّ إِنِّي تَفَأَّلْتُ بِكِتَابِكَ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَيْكَ فَأَرِنِي مِنْ كِتَابِكَ مَا هُوَ الْمَكْتُومُ مِنْ سِرِّكَ الْمَكْنُونِ فِي غَيْبِك"؛ يعني: خدايا به كتاب تو تفأل مي زنم، و بر تو توكل مي كنم و از كتابت آنچه را كه در نهان غيب تو، پوشيده شده به من بنمايان. پس از اين دعا، قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحه ي سمت راست، مقصود خود را به دست آور.»(2) اما درباره استخاره سه ديدگاه وجود دارد: 1. ديدگاه افراطي: كه اين ديدگاه از آنِ كساني است كه عقل را محدود دانسته و مشورت را نيز رايزني با عقل هاي محدود تلقي مي كنند. از نظر اين گروه در همان ابتداي كار بايد به سراغ تسبيح يا قرآن رفت و از خداوند راه صحيح و خير را طلب نمودو نيازي به مشورت با افراد با تجربه و كاردان وجود ندارد. 2. ديدگاه تفريطي: اين ديدگاه به كلي منكر استخاره است. 3. ديدگاه معتدل: كه صاحبان آن معتقدند با توجه به جايگاه عقل و مشورت، استخاره عين خرد ورزي است. بسياري از روايات وجود دارد كه در آنها استخاره مورد تأييد و سفارش امامان معصوم (عليهم السلام) واقع شده است که ذکر شد. چند نکته: 1 - استخاره هيچگاه جاى انديشه و مشورت را نمى گيرد. بلكه استخاره پس از انديشه و مشورت است. يعنى ما هر كارى را كه مى خواهيم انجام بدهيم، ابتداء بايد پيرامون آن انديشه كنيم و سود و زيان آن را بسنجيم و در مرحله دوم با كسانى كه در آن موضوع صاحب نظر هستند، مشورت كنيم و آنگاه يكى از دعاهايى كه در استخاره وارد شده است، تلاوت كنيم و اگر تحير ما برطرف نشد، با قرآن استخاره كنيم. 2 - خواندن دعاى استخاره براى هر كارى توصيه شده است، زيرا خير ما به دستان خداوند متعال است و ما در هر كارى بايد از خداوند خير خود را بخواهيم. استخاره با قرآن نبايد به صورت عادت و روش دائمى دربيايد و جايگزين انديشه و مشورت و تحقيق شود. 3 - چنان كه در انجام واجبات و ترك محرمات، استخاره نبايد كرد، در كارهايى كه عقل آنها را تأييد مى كند و همه شواهد و قرائن به خوبى آن گواهى مى دهند، نيز نبايد استخاره با قرآن كرد. بله خواندن دعاهاى استخاره در اين موارد نيز مناسب است و توصيه شده است. زيرا در دعا، ما خود و كار خود را به خداوند متعال مى سپاريم و خير خود را از خداوند متعال درخواست مى كنيم. 4 - بايد توجه داشت كه استخاره به معناى طلب خير از خداوند متعال است، اما تفأل به معناى فهم عاقبت كارهاست. به اين دليل در روايتى از تفأل زدن به قرآن نهى شده است: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ: لَا تَتَفَأَّلْ بِالْقُرْآنِ» (3) امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: به قرآن تفأل نزنيد. با توجه به معنی و شرایط استخاره فرق آن با طالع بینی مشخص می شود. فالگيري و طالع بینی كه نوعاً كار افراد شياد است، هيچ مستند شرعي ندارد و از نظر اسلام صحيح نيست. آنها معمولاً با بيان مسائل كلي كه قابل انطباق با روحيات مختلف است، يا با بيان يك سري مطالب متشابه سعي در جلب نظر مشتريان و مريدان خويش را دارند. يا بر اثر حدسيات چيز هايي را بيان ميكنند كه به صورت اتفاق برخي از آنها واقع ميشود و انسانها خيال ميكنند كه پيشگوييهاي آنها قطعي بوده است. علم به امور مربوط به آینده، یکی از انواع علم غیب است که در قرآن منحصر به ذات خدای متعال شده است و تنها کسانی که خدای متعال بخواهد، می توانند از آن بهره هایی ببرند. حتی قرآن از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله) احاطه و اشراف به علوم غیبی را نفی می کند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرماید که اگر علم غیب داشتم، اوضاع و احوالی متفاوت می داشتم: «قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ» بگو: من مالك سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غیب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى كردم، و هیچ بدى (و زیانى) به من نمى رسید.(4) البته شکی نیست که در مواردی خدای متعال علم غیب را به برگزیدگانش می دهد. اما آیا طالع بینان مدعی اخذ علم غیب از خدا هستند یا می گویند که آن را از وضعیت ستارگان می فهمند؟ «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول»؛ داناى غیب اوست و هیچ كس را بر اسرار غیبش آگاه نمى سازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزیده.(5)
پی نوشت ها:
1. مجلسي، محمد باقر، مفاتيح الغيب، چاپ اول، بيروت، دارالكتب العلميه، 1411، ص 42.
2. نوري، مستدرك الوسائل، آل البيت 1408، چاپ اول، ج 4، ص 305.
3. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، آل البیت، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ـ قم، 1409 ق، ج 6، ص 233.
4. اعراف/ ۱۸۸. 5. جن/ ۲۶ و ۲۷.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید