کلمه ای از حق سبقت گرفته؟

image: 
 منظور از کلمه ای که در ازل از حق سبقت یافته چیست؟ کدام کلمه است که از حق سبقت یافته؟

خداوند متعال در آیه شریفه 19 از سوره یونس می فرماید: «و ما كان الناس الا امة وحدة فاختلفوا و لو لا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم فيما فيه يختلفون»منظور از کلمه ای که در ازل از حق سبقت یافته چیست؟ کدام کلمه است که از حق سبقت یافته؟
«وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فيما فيهِ يَخْتَلِفُونَ»؛ (در آغاز) همه مردم امّت واحدى بودند سپس اختلاف كردند و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سريع آنان) از قبل صادر نشده بود، در ميان آن ها در آن چه اختلاف داشتند داورى مى‏ شد (و سپس همگى به مجازات مى‏ رسيدند).(1) ـ برخی آیات مشابه: «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفي‏ شَكٍّ مِنْهُ مُريبٍ»(2) «وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى»(3) «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلينَ»(4) «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفي‏ شَكٍّ مِنْهُ مُريبٍ»(5) ـ «كلمه» در قرآن به چند معنى آمده است: 1. لفظ و سخن: «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ»(6) «كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً»(7) كه مراد كلام كفر آميز است. 2. عيسى (عليه السلام): «إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْيَمَ»(8) «إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ»(9) «أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‏ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ»(10) 3. وعده: «وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ»(11) مراد از «كلمه» در اين جا چنان كه گفته ‏اند وعده است، وعده به تاخیر عذاب تا روز قیامت. در آيات (انعام، 115؛ اعراف، 137؛ يونس، 33؛ هود، 110) نيز كلمه به معنى وعده است، بعضى وعده عذاب، بعضى وعده رحمت، و بعضى وعده مهلت.(12) «وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فيما فيهِ يَخْتَلِفُونَ»(13) مقتضاى امت واحد بودن اين است كه همه بر يک دين باشند، كه قطعا آن دين، دين توحيد بوده، ولی آن ها اختلاف کرده و به دو گروه موحد و مشرک تقسیم شدند. مقتضاى اين اختلاف اين بود كه خداوند بين آنان حكم کرده و اهل باطل را هلاك و اهل حق را نجات دهد. لكن قبلا قضاى الهى چنین رقم خورده بود كه هر دو گروه در انتخاب راه آزاد باشند، و اين قضاى الهى مانع هلاکت اهل باطل شد. در این آیه، از آن قضای الهی به «کلمه» تعبیر شده، و آن همان فرمانى است كه خداوند هنگام هبوط آدم (علیه السلام) به زمين، صادر فرمود: «وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ»؛ و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى خواهد بود(14).(15) بنا بر این: «کلمه» معانی مختلفی دارد که یکی از آن ها، وعده الهی است. و مراد از «کلمه» در این آیه، وعده الهی به مهلت دادن و تأخیر عذاب تا روز قیامت است. این وعده الهی، ازلی است و از همان ابتدای هبوط حضرت آدم (علیه السلام)، رقم خورده است لذا مقدم است بر این حکم الهی که در اختلاف دو گروه موحد و مشرک، مقتضای حکم الهی، هلاکت اهل باطل است. «كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» = وعده الهی به مهلت دادن و تأخیر عذاب تا روز قیامت. توجه: این «کلمه» بر حضرت حق سبقت نگرفته و اصلا چنین چیزی معنا ندارد، بلکه این کلمه، وعده الهی است که ازلی بوده و مقدم بر احکام بعدی است، لذا بر احکام بعدی سبقت گرفته و مقدم است، پس نسبت به آن ها ازلی است. به بیان دیگر؛ معنای «مِنْ رَبِّكَ» یعنی کلمه و وعده ای که از سوی خداوند صادر شده که از احکام ازلی و ابتدایی است و مقدم بر احکام بعدی است.

_________

(1) یونس/ 19.

(2) هود/ 110.

(3) طه/ 129.

(4) صافات/ 171.

(5) فصلت/ 45.

(6) توبه/ 74.

(7) كهف/ 5.

(8) نساء/ 171.

(9) آل عمران/ 45.

(10) آل عمران/ 39.

(11) يونس/ 19.

(12) قاموس قرآن، ج ‏6، ص 140؛ ذیل واژه کلمه.

(13) یونس/ 19.

(14) بقره/ 36.

(15) ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏10، ص 43.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید