قرآن و اوقات نمازها
خداوند در آیه 103 سوره نساء می فرمایند: «إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً» نماز بر مؤمنان در وقت هاى معين واجب گشته است. وقت نمازها و نیز وقت نماز جمعه کدام است؟ در تعیین نماز وسطی اختلاف است. برخی از محدثین نماز وسطی را نماز جمعه می دانند که در وسط نمازهای فجر و عشا است. در آیه «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ ...»(هود/ 114)، چرا نمی توانیم بگوییم "طرفان النهار" و یا "طرفین النهار"؟ اگر معنی "طرفی النهار" دو طرف و یا دو جانب روز است چرا مفسران در خصوص مصداق این عبارت این قدر اختلاف دارند؟
ابتدا برخی از آیات که به اوقات نمازها اشاره دارند، ذکر می شوند: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»؛ نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب] برپا دار و همچنين قرآن فجر [نماز صبح] را چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است.(1) «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ»؛ در دو طرف روز، و اوايل شب، نماز را برپا دار.(2) «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى»؛ در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد.(3) «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذكر خدا بشتابيد.(4) ـ اوقات نمازها «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»(5) "دلوك" از نظر لغت، به معنى ميل است، و آن مايل شدن آفتاب از وسط آسمان نسبت به آن محل است، به عبارت ديگر، مراد از آن وقت ظهر است.(6) "غسق" به معنى ظهور تاريكى شب و يا به معنى ظلمت شديد است.(7) در روایات بسیاری که از معصومین وارد شده، "دلوک" به همان وقت زوال شمس و موقع ظهر، و "غسق اللیل" نیز به نیمه شب، معرفی شده است، لذا روایات، اوقات نمازها را با توجه به آیات قرآن تببین نموده اند: راوی از امام باقر (علیه السلام) می پرسد آیا پنج نمازی که خداوند در روز و شب واجب کرده است، در قرآن نیز بیان شده اند؟ امام فرمودند: بله، خداوند به پیامبر فرمود: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ»، و دلوک شمس زوال آن است، و خداوند در فاصله زمانی زوال شمس تا تاریکی شب، چهار نماز قرار دارد و آن ها را بیان و توقیت نموده است. و غسق اللیل، نیمه شب است. سپس خداوند فرمود: «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»، پس این پنجمین آن ها است.(8) نکته: این آيه شریفه (اسراء، 78) از آياتى است كه به وقت نمازهاى پنجگانه اشاره اجمالى مى كند، و با انضمام به ساير آيات قرآن در زمينه وقت نماز، و روايات فراوانى كه در اين رابطه وارد شده، وقت نمازهاى پنجگانه دقيقا مشخص مى شود. بعضى از آيات قرآن تنها اشاره به يک نماز كرده، مانند: «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى»(9)، كه نماز وسطى، طبق تفسير صحيح همان نماز ظهر است. و گاهى اشاره به وقت سه نماز از نمازهاى پنجگانه كرده، مانند: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ»(10)، كه "طرف النهار" اشاره به نماز صبح و مغرب و "زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ" اشاره به نماز عشا است. و گاهى اوقات هر پنج نماز را اجمالا بيان مىكند، مانند: «لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ»(11) به هر حال جاى ترديد نيست كه جزئيات اوقات نمازهاى پنجگانه در اين آيات بيان نشده، بلكه مانند بسيارى ديگر از احكام اسلامى تنها به كليات قناعت شده و شرح آن در سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان راستين آمده است.(12) بنابر این، آيه شريفه از اول ظهر تا نصف شب را شامل مى شود، و نمازهاى واجب يوميه كه در اين قسمت از شبانه روز بايد خوانده شود چهار نماز است، ظهر و عصر و مغرب و عشاء؛ و با انضمام نماز صبح كه جمله: "و قُرْآنَ الْفَجْرِ" دلالت بر آن دارد نمازهاى پنجگانه يوميه كامل مى شود.(13) مؤید این برداشت، روايتى است كه از امام صادق (علیه السلام)، در باره اين آيه نقل شده است. طبق اين روايت، امام فرمودند: «خداوند چهار نماز را واجب ساخته است كه اول وقت آن ظهر و آخر آن نصف شب است. دو نماز، اول وقتشان از ظهر تا غروب و يكى قبل از ديگرى است، و دو نماز، اول وقتشان از غروب خورشيد، تا نصف شب و يكى قبل از ديگرى است.»(14) بنابر این؛ آیه شریفه «لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ»(15)، به نمازهای پنج گانه (ظهر، عصر، مغرب، عشاء و صبح) اشاره دارد. ـ «صلاة الوسطی» «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى»؛ در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد.(16) كلمه "وسطى" مؤنث "اوسط" (ميانه تر) است، و منظور از "صلاة وسطى" نمازى است كه در وسط نمازها قرار مى گيرد و از كلام خداى تعالى استفاده نمى شود كه منظور از آن چه نمازی است؛ تنها سنت است كه آن را تفسير مى كند. درست است که در مراد از "صلاة وسطی" اختلاف است ولی بنا بر نظر مشهور و با توجه به روایات وارده، روشن می شود که مراد از "صلاة وسطی" نماز ظهر است. قرائن مختلفى در دست است كه منظور از "صلاة وسطی"، همان نماز ظهر است زيرا: نماز ظهر در وسط روز انجام مىشود. شأن نزول آيه نيز گواهى مى دهد که مراد نماز ظهر است. روايات متعددى نیز از معصومين (علیهم السلام) نقل شده که بر آن تاكيد دارند. ـ وجه تاکید بر نماز وسطی: مراد از "صلاة وسطی"، نماز ظهر است؛ شاید به جهت آن که: ـ در وقت كثرت مشغله واقع شده و لازم است امر دنيا و آخرت را جدى گرفت، لذا فارق شدن از دنیا و پرداختن به نماز، در آن زمان، فضیلت بیشتری دارد.(17) ـ در وسط روز و وقت زوال شمس واقع شده كه وقت آن برای نماز، مشقت و سختی بیشتری دارد پس افضل است.(18) ـ چون نماز ظهر، اولین نمازى است كه واجب شد، و زوال ظهر، وسط روز و ساعت استجابت دعاء است.(19) ـ تاكيد روى اين نماز به خاطر اين بوده كه بر اثر گرمى هواى نيمروز تابستان، يا گرفتاری هاى شديد كسب و كار، نسبت به آن كمتر اهميت مى دادند، آيه فوق اهميت نماز وسطى(ظهر)، و لزوم محافظت بر آن را مورد تاكيد قرار داده است.(20) ـ اشاره به وقت نماز جمعه: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّه»(21) در این آیه، به تشریع نماز جمعه اشاره شده، و و وقت آن نیز همان زمانی است که نماز ظهر خوانده می شود، یعنی در روزهای دیگر نماز ظهر خوانده می شود و در روز جمعه، به جای نماز ظهر، نماز جمعه خوانده می شود؛ پس وقت آن ها یکی است. به بیان دیگر این که "صلاة وسطی" نمازی است که در وسط روز خوانده می شود، در روزهای دیگر، منظور از آن، نماز ظهر است و در روز جمعه، منظور از آن، نماز جمعه است. علامه طباطبایی در این زمینه چنین می آورند: از همان روایاتی که نماز وسطی را نماز ظهر بیان می کنند، استفاده مى شود که ائمه معصومین (علیهم السلام) ظهر و جمعه را يک نوع گرفته اند، و عبارت از نماز نيمه روز كه در جمعه به صورتى و در غير جمعه به صورتى ديگر خوانده مى شود دانسته اند، نه اين كه مانند نماز صبح و ظهر دو نوع نماز و مربوط به دو وقت باشد.(22) در ادامه به این روایت توجه نمایید: شخصی از امام حسن عسکری (علیه السلام) سوال کرد: آیا وقت نمازهای پنج گانه سنتی از سنت های رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است یا در کتاب خدا نازل شده است؟ حضرت فرمودند: خدا تو را رحمت کند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هیچ چیزی را سنت نکرد مگر این که خداوند به او دستور داده و از سوی خدا نازل شده است. اما اوقات نماز ها نزد ما اهل البیت به همان صورتی است که خداوند بر رسولش واجب کرده و آن نماز ها، پنجاه و یک رکعت است در شش وقت(پاورقی: نماز جمعه در وقت نماز ظهر اقامه می شود، لذا شش نماز واجب خواهیم داشت اما هم چنان اوقات نمازها پنج وقت خواهد بود)، که من بر اساس کتاب خدا آن ها را برایتان روشن می کنم: «أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ»(23) که دو طرف روز نماز صبح و نماز عصر قرار دارد، و تزلیف شب یعنی زمانی ما بین عصر و عشاء که وقت نماز مغرب است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ»(24) که تا این جا خداوند وقت نماز صبح و وقت نماز ظهر و نماز عشاء پایانی را ذکر کرده است، چرا که لباس ها در آورده نمی شوند مگر بعد از آن نماز [پس این آخرین نماز خواهد بود] و هم چنین خداوند فرموده است: «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ»(25) که همه مردم همنظر هستند که زمان شتاب به سوی این ندا در روز جمعه، همان زمان شتاب به سوی نماز ظهر است. سپس خداوند فرموده: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ»(26) پس خداوند بیان اوقات نمازها و نماز عشاء را دوباره تاکید کرده است، چرا که غسق اللیل یعنی تیرگی شب. این بود زمان نمازهای پنج گانه.(27) ـ آیه ای دیگر؛ «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ»؛ در دو طرف روز، و اوايل شب، نماز را برپا دار.(28) اختلاف مفسران در مراد از «طرفی النهار» می تواند به خاطر روایات مختلف باشد. البته مشهور شیعه ـ بر اساس روایات وارده از معصومین ـ مراد از "طرفی النهار"، را نمازهای صبح و مغرب می دانند؛ ولی مشهور اهل سنت بر این عقیده اند که مراد نمازهای صبح و عصر است. هم چنین این اختلاف می تواند از جهت تعریف "نهار" (روز)، و تعیین محدوده روز، باشد. و نیز این که مراد از طرفین، دو طرف بیرونی روز مراد است یا دو طرف درونی آن. در این که مراد از روز و شروع آن را چه موقع بدانیم، و نیز دو طرف آن چیست، و آیا دو طرف بیرونی مراد است یا دو طرف داخلی، اختلاف است. لذا این گونه نیست که عالمان و مفسران بر آن متفق باشند. برخی شروع روز را از طلوع فجر و برخی از طلوع آفتاب می دانند. برخی دو طرف روز را حد فاصل فجر تا ظهر، و سپس ظهر تا غروب می دانند. برخی دو طرف بیرونی را لحاظ می کنند و برخی دو طرف داخلی روز را. لذا برخی دو طرف روز را اشاره به نماز صبح و مغرب، و پاسی از شب را اشاره به نماز عشاء می دانند. لذا می گویند این آیه به وقت سه نماز اشاره دارد.(29) که البته روایات نیز بیشتر همین را بیان می کنند.(30) برخی نیز دو طرف روز را صبح و عصر دانسته، و پاسی از شب را اشاره به نماز مغرب و عشاء می دانند.(31) عده ای نیز با تعریفی که از روز و دو طرف آن دارند، آیه را اشاره به همه نمازهای پنجگانه می دانند. می گویند نهار دو طرف دارد كه يكى از اول فجر تا ظهر، ديگرى از ظهر تا غروب است و نمازهايى كه در اين دو طرف خوانده مى شوند عبارتند از نماز صبح و ظهر و عصر؛ "زلف" هم كه به معنى نزديكی هاى شب است شامل وقت نماز مغرب و عشاء است. به برخی از این اقوال در ذیل همین آیه شریفه در تفسیر "مجمع البیان" اشاره شده است.(32) ـ نکته ادبی: «طَرَفَيِ النَّهارِ»، ظرف است و منصوب، نصب آن هم به "یاء" است یعنی تثنیه آن طرفین می شود که در حال اضافه، نون آن افتاده است(33)، در حال اضافه، نون تأنیث، جمع و نون تنوین می افتد. بنا بر این، "طرف" چون ظرف است منصوب می باشد و نصب آن با الف نیست بلکه با یاء است، یعنی تثنیه آن، طرفین می شود؛ و چون مضاف واقع شده است، نون آن افتاده و تبدیل به "طرفی" شده است. چند مثال قرآنی: «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ»(34)، که "یدان" بوده و در اثر اضافه، نون تثنیه حذف شده است. «إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ»(35)، که "مرسلون" بوده و در اثر اضافه، نون جمه حذف شده است. «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ»(36)، که "خالق" به کل، اضافه شده و تنوین آن در اثر اضافه، حذف شده است. ـ جمع بین نمازها: جمع میان نمازهاى ظهر و عصر یا نماز مغرب و عشا در یک وقت، مانعى ندارد، هر چند جداخواندن آن ها افضل و بهتر است. ما معتقدیم اجازه جمع از سوى پیامبر (صلی الله علیه و آله) براى ملاحظه حال اشخاصى كه در زحمتند داده شده است. روایاتی از خود اهل سنت در این زمینه هست كه پیامبر گاهی بدون عذر نماز خود را در سه وقت خوانده اند، تا جواز آن را اعلام كنند. مثلا، در صحیح "ترمذى" از ابن عباس چنین نقل شده: «جمع رسول الله (صلی الله علیه و آله) بین الظهر و العصر، و بین المغرب و العشاء بالمدینة من غیر خوف و لا مطر، قال: فقیل لابن عباس ما اراد بذلك؟ قال: اراد ان لا یحرج امته»؛ یعنی پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در شهر مدینه بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع كردند، در حالى كه نه ترسى بود و نه بارانى. از ابن عباس پرسیدند: منظور حضرت از این كار چه بود؟ گفت: براى این بود كه امت خود را به زحمت نیفكند ـ یعنى در مواردى كه جدا ساختن موجب زحمتى شود، از این ترخیص استفاده كنند.(37) مخصوصا در عصر و زمان ما كه زندگى اجتماعى شكل پیچیده اى به خود گرفته و مقید بودن به پنج وقت جداگانه نماز ممكن است سبب شود كه در نماز، به خصوص در نماز جماعت، سستی شود، استفاده از این ترخیص پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى تواند سبب پایدارى بیشتر در امر نماز ـ به خصوص نماز جماعت ـ شود.
__________
(1) اسراء/ 78.
(2) هود/ 114.
(3) بقره/ 238.
(4) جمعه/ 9.
(5) اسراء/ 78.
(6) المفردات في غريب القرآن، ص 317؛ قاموس قرآن، ج 2، ص 352، واژه دلک.
(7) المفردات في غريب القرآن، ص 606؛ قاموس قرآن، ج 5، ص 98.
(8) الكافي، ج 3، ص 271.
(9) بقره/ 238.
(10) هود/ 114.
(11) اسراء/ 78.
(12) تفسير نمونه، ج 12، ص 222.
(13) ترجمه الميزان، ج 13، ص 241.
(14) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 6، ص 671.
(15) اسراء/ 78.
(16) بقره/ 238.
(17) تفسير أحسن الحديث، ج 1، ص 449؛ تفسير الكاشف، ج 1، ص 367.
(18) تفسير اثنا عشري، ج 1، ص 426.
(19) أطيب البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 487.
(20) تفسير نمونه، ج 2، ص 207.
(21) جمعه/ 9.
(22) ر.ک: ترجمه الميزان، ج2، ص 390.
(23) هود/ 114.
(24) نور، 58.
(25) جمعه/ 9.
(26) اسراء/ 78.
(27) مستدرک الوسائل، ج 1، ص 121، باب اوقات الصلوات الخمس.
(28) هود/ 114.
(29) تفسير نمونه، ج 9، ص 265.
(30) کافی، ج 3، ص 271، حدیث 1.
(31) ترجمه الميزان، ج 11، ص 77.
(32) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 5، ص 306.
(33) ر.ک: إعراب القرآن، نحاس، ج 2، ص 187.
(34) مسد/ 1.
(35) قمر/ 27.
(36) زمر/ 62.
(37) سنن ترمذى، جلد1، صفحه 354، باب 138- سنن بیهقى، جلد3، صفحه 167.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید