آغاز نزول قرآن

image: 
آيا نخستين وحى در ماه رمضان بود؟

آيا نخستين وحى در ماه رمضان بود؟
در این زمینه چند مطلب عرض می شود: مطلب اول: مسأله بعثت و نزول قرآن در ماه مبارک رمضان آن چه مشهور است این است که نزول قرآن هم زمان با آغاز بعثت بوده است؛ اما زمان بعثت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) چه زمانی است؟ اهل سنت با توجه به آیات قرآن که نزول قرآن را در ماه رمضان بیان می کند، نتیجه می گیرند که هم بعثت پیامبر و هم آغاز نزول قرآن در ماه رمضان بوده است؛ در حالی که در ظاهر آیات، هیچ اشاره ای به زمان بعثت نشده است لذا از قرآن نمی توان زمان بعثت را ثابت کرد. شیعه با توجه به این که اهلبیت عصمت و طهارت که خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله) هستند و بطور قطع از هر کسی در این زمینه آگاهترند، و با توجه به روایات ایشان، زمان بعثت را در ماه رجب و بیست و هفتم این ماه می داند. «بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَمَّداً (ص) رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ فِي سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ»؛ خداوند متعال، حضرت محمد صلی الله علیه وآله که مایه رحمت برای عالمیان است را در بیست و هفتم از ماه رجب، مبعوث فرمود.(1) بنابر این؛ زمان بعثت غیر از ماه مبارک رمضان است، و آیات دلالت کننده بر نزول قرآن در ماه رمضان، ارتباطی با مسأله بعثت ندارند. مطلب دوم: قرآن چند نزول دارد؟ بنابر نظر مشهور عالمان و دانشمندان تفسیر و علوم قرآن، اعم از شیعه و سنی، قرآن دارای دو نزول است: یکی نزول دفعی، و دیگری نزول تدریجی. جلال الدين سيوطى می گويد: در نحوه انزال قرآن از لوح محفوظ سه قول وجود دارد، که از همه صحيح ‏تر و مشهورتر این است: قرآن به صورت يكپارچه در شب قدر به آسمان دنيا نازل شده و سپس به تدريج در مدت 20 يا 23 يا 25 سال (به حسب اختلافى كه در مدت اقامت پيامبر در مكه بعد از بعثت وجود دارد) نازل گشته است.(2) در رواياتى نیز كه از طرق اماميه (شیعه اثنی عشری) نقل شده، از نزول قرآن به «بيت المعمور» نام برده شده و در بعضى از آن ها گفته شده كه بيت المعمور در آسمان چهارم قرار دارد. البته اين كه آسمان چهارم كجاست و واقعيت بيت المعمور چيست، براى ما روشن نيست؛ ولی آن چه از اين روايات به دست مى ‏آيد این است كه جايى به نام آسمان چهارم و بيت المعمور وجود دارد كه قرآن در شب قدر، آن‏ جا نازل شده است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «نَزَلَ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ»؛ قرآن به صورت یکپارچه، در ماه رمضان به بیت المعمور، نازل شده است.(3) اما نزول تدريجى قرآن كريم: صرف ‏نظر از اين كه از نظر تاريخى، بديهى و قطعى است كه آيات قرآن در زمينه‏ ها و مناسبت ‏هاى مختلف نازل ‏گشته ‏اند، آياتى از قرآن كريم نيز تدريجى بودن نزول را بيان مى ‏كنند: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزيلاً»؛ و قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را بتدريج نازل كرديم.(4) «وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتيلاً»؛ و كافران گفتند: چرا قرآن يك جا بر او نازل نمى ‏شود؟! اين بخاطر آن است كه قلب تو را بوسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم.(5) مطلب سوم: عدم تنافی بین نزول قرآن در مبعث و رمضان کسانی که قائل به یک نزول و آن هم نزول تدریجی برای قرآن هستند ـ مانند آیت الله معرفت ـ در جمع بین این دو موضوع با مشکل رو به رو می شوند. ولی جمع بین این دو موضوع برای مشهور عالمان و مفسران قرآنی که قائل به دو نوع نزول برای قرآن کریم هستند، آسانتر است. به نظر ایشان آغاز نزول تدریجی قرآن از مبعث پیامبر صلی الله علیه وآله بوده، و آن آیاتی که به نزول قرآن در ماه مبارک رمضان اشاره دارند ناظر به نزول دفعی قرآن هستند. لذا هيچ ‏گونه ‏تنافی ‏و تضادى ميان آیات قرآن در چگونگی نزول قرآن نیست، زیرا هر کدام ناظر به نوعى از نزول ‏قرآن است؛ برخی اشاره به نزول دفعی قرآن در ماه مبارک رمضان، و برخی به نزول تدریجی قرآن اشاره دارند که آغاز آن از بعثت بوده است. مطلب چهارم: نظری غیر از نظر مشهور آیت الله معرفت، قائل به یک نزول برای قرآن، و آن هم نزول تدریجی در طی بیست سال (ده سال در مکه و ده سال در مدینه) است؛ لذا ایشان زمان آغاز نزول قرآن را در ماه مبارک رمضان و در شب قدر می داند. ایشان بین مسأله بعثت و نزول قرآن ارتباطی نمی بینند و نزول آیات اولیه سوره علق در آغاز بعثت را، جنبه بشارت دانسته و به عنوان نزول قرآن به حساب نمی آورند. ایشان مؤید خود را روایاتی می دانند که مدت نزول قرآن را 20 سال دانسته اند، نه 23 سال. ایشان قائلند که پس از آیات ابتدایی سوره علق، نزول قرآن به مدت 3 سال (دوران فترت) قطع شد و در این دوران دعوت مخفیانه بود تا این که پس از سه سال و با نزول آیه شریفه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ»(6)، دعوت علنی آغاز شد. لذا بین بعثت و نزول قرآن سه سال فاصله شده و آغاز نزول قرآن در ماه رمضان بوده است.(7) اشکال هایی بر این نظریه وارد شده: 1. سه سال دعوت مخفیانه، منافات با نزول قرآن ندارد. روایاتی هم که به دعوت مخفیانه در ابتدای بعثت اشاره دارند، به نازل نشدن قرآن در این سه سال، اشاره ندارند. 2. روایات دیگری داریم که نزول قرآن را در مدت 23 سال بیان می کند. 3. آیه شریفه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ»(8)، از سوره "حجر" است و این سوره بر اساس ترتیب نزولی که خود ایشان بدان معتقدند، پنجاه و چهارمین سوره نازل شده است لذا قبل از آن و در این مدت باید 53 سوره دیگر نازل شده باشد. و این خو تاییدی بر نزول قرآن در دوران دعوت مخفیانه دارد. 4. برداشت از آیاتی که اشاره به نزول قرآن در ماه رمضان دارد، به اين صورت، كه مراد آن آغاز نزول قرآن است و نه نزول كل قرآن، برداشتى خلاف ظاهر است. 5. ... .(9) ممکن است گفته شود برخی دانشمندان شیعه نزول دفعی را در سنین نوجوانی پیامبر می دانند زیرا حضرت از آغاز بلوغ، بر دین خود بوده اند؛ البته نشانه هایی هم در روایات وجود دارد، از جمله این که در روایات هست که خدای متعال نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را از کودکی تحت تعلیم بزرگترین فرشتگان خود قرار داد. در مقابل این سخن باید گفت این که پیامبر (صلی الله علیه وآله) قبل از بعثت چه دینی داشتند اختلافی است. برخی ایشان را پیرو آئین حضرت ابراهیم (علیه السلام) می دانند، و برخی این قول را ترجیح می دهند كه پیامبر شخصاً برنامه خاصی از سوی خداوند داشته اند كه مطابق آن عمل می ‌كرده اند، و در حقیقت، آن آئین مخصوص ایشان بوده تا این كه سرانجام اسلام کامل ـ به عنوان دین مستقل ـ نازل گشته است. مؤید این كلام سخن حضرت علی (علیه السلام) است كه می ‌فرمایند: «خداوند از آن زمان كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از شیر بازگرفته شد، بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راه های مكارم و طبق اخلاق نیك سوق دهد»(10). مأموریت چنین فرشته ‌ای دلیل بر وجود یک برنامه اختصاصی برای پیامبر(ص) است. نکته: داشتن آیین خاص، معنایش نزول قرآن و نزول کامل شریعت نیست. بله بطور موردی که پیش می آمد، امور به حضرت الهام و مسیر برای ایشان روشن می شد. لذا با این استدلال نمی توان نزول قرآن در قبل از بعثت را اثبات کرد. ممکن است گفته شود اگر قرآن نزول دفعی داشته است چرا پیامبر برای دریافت وحی و جواب به بعضی سوال های مردم، منتظر وحی می شده است؟ هم چنین آیاتی که نسخ شده اند هم کلا می تواند دفعی بودن نزول قران را زیر سوال ببرد؟ در مقابل این سخن باید گفت بنابر نظر مشهور دانشمندان قرآنی، در نزول دفعی قرآن، حقیقت و باطن قرآن است که نازل شده است نه قرآن به صورت آیات. با این مبنا، دیگر نسخ و نزول به تناسب و ... توجیه می شود و وارد نیست. اما بنابر فرضی که بگوییم قرآن در نزول دفعی هم با همین صورت و ترکیب آیاتش نازل شده است باید گفت درست است که پیامبر صلی الله علیه وآله از آیات اطلاع داشته اند ولی جواز ابلاغ نداشته اند، و جواز ابلاغ متوقف بر نزول دوم بوده است. در مورد نسخ نیز باید گفت پیامبر از پیش می دانستند که حکم این آیه موقت است و بعدا نسخ می شود ولی همان طور که عرض شد، جواز ابلاغ منوط به نزول دوم بوده است بنابر این با نظریه نزول دفعی، که نزول حقیقت و باطن قرآن و به تعبیری نور است، نه ترکیب شده از این آیات، نوبت به طرح این موراد نمی رسد.

__________

(1) کلینی، الكافی، ج ‏4، ص 149.

(2) سیوطی، الإتقان في علوم القرآن، ج ‏1، ص 156.

(3) تفسير القمي، ج ‏1، ص 66؛ الكافي، ج ‏2، ص 629.

(4) اسراء/ 106.

(5) فرقان/ 32.

(6) حجر/ 94.

(7) ر.ک: معرفت، التمهيد في علوم القرآن، ج ‏1، ص 108 به بعد؛ علوم قرآنى، ص 61.

(8) حجر/ 94.

(9) ر.ک: جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، ص 83 به بعد.

(10) نهج البلاغه، خطبه 192.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید