صفات و روحیات قریش

image: 
روحيات عرب و صفات عمومى قريش چگونه بوده است؟

روحيات عرب و صفات عمومى قريش چگونه بوده است؟ اگر چه این سوال به پاسخ بسیار مفصل نیاز دارد و مطالعه بیشتر می طلبد ولی روحیات اعراب جاهلی را می توان در عناوین زیر خلاصه کرد: 1. نظام قبیلگی؛ این سنت تاجایی بود که هر فرد قبیله حاضر بود هر نوع فداکاری و ایثار را در راه قبیله بپذیرد. از اینرو است که حفظ نسب و اصالت قبیلگی از ارزش خاصی نزد اعراب برخوردار بود. آنان برای حفظ این ارزش ناچار بودند نسب خود را حفظ کنند.(1) 2. تعصب؛ در بین اعراب جاهلی برخی روحیات متعصبانه مذموم وجود داشت که بدان ها می بالیدند، و از آن جمله روحیه انتقام از خانواده و قبیله قاتل بود. آنان تشنه انتقام بودند و در این مسیر به غیر از به مجازات رسیدن خود قاتل راضی نمی شدند، و بدیهی بود که بخشش و گذشت را عار بدانند. 3. خرافات؛ تاریخ، برای مردم شبه جزیره، خرافه و افسانه های زیادی ضبط كرده است، و نویسنده كتاب «بلوغ الارب فی معرفه احوال العرب»(2) بیشتر آن ها را در همان كتاب با یک سلسله شواهد شعری و غیره گرد آورده است. انسان پس از مراجعه به این كتاب و غیر آن، با انبوهی از خرافات روبرو می گردد كه مغز عرب جاهلی را پر كرده بود. و این رشته های بی اساس، یكی از علل عقب افتادگی این ملت، از ملل دیگر بود. بزرگ ترین سد، در برابر پیشرفت آیینِ اسلام، همان افسانه ها بود؛ و از این جهت پیامبر با تمام قدرت می كوشید كه آثار «جاهلیت» را ـ كه همان افسانه و اوهام بود ـ از میان بردارد. هنگامی كه «معاذ بن جبل» را به یمن اعزام نمود، به او چنین دستور داد: «وَ اَمِت اَمرَ الجاهِلیهِ الا ما سَنَّهُ الاِسلامُ وَ اَظهَر اَمرَ الاِسلامِ كُلَّه صغیرَه و كبیرَه»؛ یعنی ای معاذ، آثار جاهلیت و افكار و عقاید خرافی را، از میان مردم نابود كن، و سنن اسلام (کوچک و بزرگش) را كه همان دعوت به تفكر و تعقل است، زنده نما.(3) 4. زنده بگور کردندختران؛ «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَت‏»؛ روز قیامت روزی است كه از دختران زنده به گور شده سئوال می شود!»(4) امیرمؤمنان (علیه السلام) در یكی از خطبه های خود، اوضاع عرب پیش از اسلام را چنین بیان می كند: «خداوند، محمد (صلی الله علیه و آله) را بیم دهنده جهانیان، و امین وحی و كتاب خود، مبعوث نمود در حالی كه شما گروه عرب در بدترین آئین و بدترین جاها به سر می بردید. در میان سنگلاخ ها و مارهای كر (كه از هیچ صدایی نمی رمیدند) اقامت داشتید. آب های لجن را می آشامیدید، و غذاهای خشن (مانند آرد هسته خرما و سوسمار) می خوردید، و خون یكدیگر را می ریختید، و از خویشاوندان دوری می كردید، بتها در میان شما سر پا بود، از گناهان اجتناب نمی نمودید.(5) ولی در عین حال در سرایندگی شعر تبحّر داشتند و سخت مهمان نواز بودند. در میان عرب شعر و خطابه، اهمیت و رواج فوق‌ العاده­ ای داشته است، به گونه­ ای که حتی شاعران ماهر هر قبیله از افتخارات آن قبیله به شمار می ­رفتند.(6) آنان شعر را وسیله ­ای برای ثبت اوضاع و اخبار مهم خود قرار می ­دادند.(7)

____________

(1) آلوسی، ابو الفضل شهاب الدین محمود؛ بلوغ الارب، تحقیق محمد بهجة الاثری، قاهره، دارالکتب الحدیثة، 1992م، الطبعه الاولی، ج 1 ص 140.

(2) نویسنده سید محمد آلوسی، ج 2، ص 286 ـ 369.

(3) تحف العقول، ص 25؛ سیره ابن هشام، ج 3، ص 412.

(4) تكویر/ 8.

(5) نهج البلاغه، خطبه 26.

(6) احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی؛ قم، منشورات الشریف الرضی، 1414ه.ق، الطبعه الاولی، ج 1، ص 262.

(7) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، جامعه بغداد، 1413ه.ق، الطبعه الاولی،ج 1، ص 73 ـ 70.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: