تبيين آیات

image: 
تبیین در آیات زیر به چه معنی است؟

تبیین در این آیات به چه معنی است؟ بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل/44) وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (نحل/64) وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ (آل‌عمران/187)

«وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ‏ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏» و ما اين ذكر [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند! (1) اين آيه دلالت دارد بر حجيت قول رسول خدا (ص) در بيان آيات قرآن و تفسير آن، چه آن آياتى كه نسبت به مدلول خود صراحت دارند و چه آنهايى كه ظهور دارند، و چه آنهايى كه متشابهند، و چه آنهايى كه مربوط به اسرار الهى هستند، بيان و تفسير رسول خدا (ص) در همه آنها حجت است. (2) شايد آيه اشاره به دو نوع وحى داشته باشد، يك وحى كه قرآن است و براى همه‏ى مردم، و يك وحى كه براى تفسير و بيان قرآن است و مخصوص پيامبر. يعنى ما به سوى تو ذكر فرستاديم تا تفسير قرآنى را كه براى مردم نازل شده بيان كنى.(3) «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‏...» و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند و به بهاى كمى فروختند و چه بد متاعى مى‏خرند؟! (4) آيه فوق گرچه در باره دانشمندان اهل كتاب (يهود و نصارى) وارد شده ولى در حقيقت اخطارى به تمام دانشمندان و علماى مذهبى است كه آنها موظفند در تبيين و روشن ساختن فرمانهاى الهى و معارف دينى بكوشند و خداوند از همه آنها پيمان مؤكدى در اين زمينه گرفته است. توجه به ماده" تبيين" كه در آيه فوق به كار رفته نشان مى‏دهد كه منظور تنها تلاوت آيات خدا و يا نشر كتب آسمانى نيست، بلكه منظور اين است، حقايق آنها را عريان و آشكار در اختيار مردم بگذارند تا به روشنى همه توده‏ها از آن آگاه گردند، و به روح و جان آنها برسند، و آنها كه در تبيين و توضيح و تفسير و روشن ساختن مسلمانان كوتاهى كنند، مشمول همان سرنوشتى هستند كه خداوند در اين آيه و مانند آن براى علماى يهود بيان كرده است.( 5) در ادامه لازم به ذکر است که "تبیین" به معنای روشن و آشکار نمودن، شرح و توضیح دادن، نشان دادن، پیچیدگی مسأله را روشن و آشکار ساختن، و ... است. یکی از وظایف پیامبران و رهبران الهی تبیین مراد الهی و روشن نمودن دستورات الهی برای مردم است تا مراد و مقصود واقعی خداوند بطور روشن و واضح به انسان ها برسد. بنابر روایات متواتر از جمله حدیث متواتر ثقلین، حداقل جایگاهی که برای اهلبیت علیهم السلام، طبق این حدیث به اعتراف شیعه و سنی اثبات می شود، جایگاه و شأن تفسیری اهلبیت است. آنان بدون شک وارث علم پیامبر اکرم(ص) بوده و بیش از هر کسی از مراد واقعی خداوند آگاه بوده و می توانند تفسیر و برداشت صحیح از آیات و کلام الهی داشته و دیگران را به آن سمت راهنمایی کنند. أوّلين مفسّر: علم تفسير همزمان با نزول قرآن از طريق پيامبر أكرم(ص) آغاز شده و أوّلين مفسّر و مبيّن قرآن شخص حضرت خاتم(ص) بوده و اصولا تفسير و تبيين آيات قرآن وظيفه و رسالتي بود كه از ناحيه حقّ تعالى بر عهده آن حضرت گذاشته شده است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (6) «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ» (7) مفسّر دوّم‏: در مرحله دوّم، پس از نزول آيات قرآن، خود قرآن است كه مفسّر و مبيّن كامل و مطمئن، آيات قرآن خواهد بود، و اين تفسير و مفسّر على الدّوام زنده و جاويد بوده و راهگشا در بيان معارف قرآن است. و اين حقيقت را قرآن يادآورى كرده، از آنجا كه قرآن بيانگر همه معارف و روشنگر همه تاريكى‏ها بوده و خود نور است و نور ذاتا روشن بوده و مظهر غير است. «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ» (8) «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ» (9) آنچه بيانگر همه چيز است بيانگر خودش هم خواهد بود. مفسّر سوّم‏: در مرحله سوّم، مفسّر حقيقى قرآن، أهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام هستند، چه اينكه آنان باب علوم اوّلين و آخرين بوده، و وارثان علم نبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، و ثقل اكبر در حقيقت و ثقل أصغر در ظاهر و ظهور، هستند. عن الصادق عليه السّلام: "نحن ولاة أمر اللّه و خزنة علم اللّه و عيبة وحي اللّه"؛ ما ولىامر خدا و گنجينه علم خدا و صندوق وحى خدائيم.(10) عن الباقر عليه السّلام: "نحن خزّان علم اللّه و نحن تراجمة وحي اللّه"؛ ما گنجینه داران علوم خداوندیم، ما معدن های وحی خداوندیم (11). (12) منصوربن حازم گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: ... از مردم در مورد حجت‏ بعد از رسول خدا(ص) پرسيدم. آنها گفتند: قرآن. ولى من به آنها تذكر دادم كه قرآن بدون سرپرست و قيم كفايت نمى‏كند، چرا كه گروه هاى ‏مختلف از جمله مرجئه، قدريه و حتى زنادقه كه به قرآن ايمان هم‏ ندارند براى سخن خويش به قرآن استدلال مى‏كنند و روى همين جهات‏ است كه گفتم قرآن نياز به سرپرستى دارد كه هر چه در مورد آن‏ بفرمايد حق باشد و در اين ميان كسانى چون ابن مسعود و عمر و حذيفه به عنوان سرپرست معرفى شدند، اما من سوال كردم كه آيا تمام قرآن را مى‏دانستند؟ در جواب گفتند: خير، تنها على بود كه آگاه به تمام قرآن بود. من گفتم: پس‏شهادت مى‏دهم كه على(ع) قيم و سرپرست قرآن است و پيروى از او واجب و پس از رسول خدا(ص) حجت ‏بر مردم است و آنچه در مورد قرآن ابراز عقيده كند حق است. امام صادق(ع) پس از شنيدن سخنان او و استدلال زيبا و محكم وى ‏او را باگفتن «رحمك الله‏» ستود و دعايش كرد. (13) در روایتی حضرت علی علیه السلام ‏مى‏فرمايند: "هذا القرآن إنما هو خط مستور بين الدفتين لاينطق بلسان و لابد له من ترجمان" اين قرآن جز خطوطى كه ميان دو جلد نگاشته شده، چيزى نيست، به زبان سخن نمى‏گويد، ناچار بايد ترجمانى داشته‏ باشد. (14)

__________

(1) نحل، 44.

(2) ترجمه الميزان، ج‏12، ص 380.

(3) تفسير نور، ج‏6، ص 400.

(4) آل عمران، 187.

(5) تفسير نمونه، ج‏3، ص 206.

(6) نحل، 44.

(7) مائده، 15.

(8) نحل، 89.

(9) أنعام، 59.

(10) اصول كافى جلد 1 ص 192 حديث 1.

(11) همان، حديث 3.

(12) ر.ک: تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم، ج‏1، ص 131و 132.

(13) اصول کافی، ج 1، ص 168.

(14) نهج البلاغه، خطبه 125.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید