كرات آسمانى در قرآن
آيا در قرآن كريم راجع به كرات آسمانى كه فعلا دانشمندان تا حدودى موفّق به تسخير آن شده اند تذكّرى داده شده يا نه و آيا توفيق بيشتر در اين باره پيدا خواهند نمود يا خير؟
«وَ مِنْ ءَايَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ » و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آن چه از جنبندگان در آن ها منتشر نموده.(1) «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ مِن دَابَّةٍ » تمام آنچه در آسمانها و زمين از جنبندگان وجود دارد، براى خدا سجده مىكنند.(2) «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَن فِيهِنَّ» آسمان هاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مىگويند.(3) «وَ مِنْ ءَايَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ » (4) کلمه "دابه" به معنی "جنبندگان"، و کلمه "فیهما" به وجود موجودات زنده در کرات دیگر تصریح می کند. از نكات قابل ملاحظهاى كه از اين آيه استفاده مىشود اين است كه دلالت بر وجود انواع موجودات زنده در آسمانها دارد، گرچه هنوز دانشمندان به صورت قاطعى در اين زمينه قضاوت نمىكنند، همين قدر سربسته مىگويند: در ميان كواكب آسمان به احتمال قوى ستارگان زيادى هستند كه داراى موجودات زندهاند. ولى قرآن با جمله "وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ" (آنچه در آسمان و زمين از جنبندگان گسترده است)، با صراحت اين حقيقت را اعلام مىدارد كه در پهنه آسمان نيز جنبندگان زنده فراوان است.(5) فخر رازى (ازمفسران اهل سنت) در تفسیر آیه مورد بحث مى گوید: بعید نیست گفته شود كه خداوند در آسمان ها انواعى از موجودات زنده آفریده است كه راه مى روند، همانندانسان ها بر روى زمین. (6) در حديث معروفى از امير مؤمنان حضرت على علیه السلام نقل شده است كه فرمودند: "لهذه النجوم التي في السماء مدائن مثل المدائن التي في الأرض مربوطة كل مدينة بعمود [إلى عمود] من نور"؛ اين ستارگانى كه در آسمان است شهرهايى همچون شهرهاى زمين دارد، هر شهرى با شهر ديگر (هر ستارهاى با ستاره ديگر) با ستونى از نور مربوط است. (7) «وَسَخَّرَلَكُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا» و همه آنچه رادرآسمان هاست و آنچه را در زمین است از سوی خود برای شما مسخّر و رام کرد. (5) معنای تسخیر: " تسخير" در فرهنگ قرآن به دو معنى آمده است: يكى در خدمت منافع و مصالح انسان بودن (مانند تسخير خورشيد و ماه)؛ و ديگرى زمام اختيارش در دست بشر بودن (مانند تسخير كشتىها و درياها). و اين كه بعضى پنداشتهاند كه اين آيات اشاره به اصطلاحى است كه امروز براى تسخير داريم (مانند تسخير كره ماه بوسيله مسافران فضايى) درست به نظر نمىرسد، زيرا در بعضى از آيات قرآن مىخوانيم "وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً"(9) كه نشان مىدهد همه آنچه در آسمانها و همه آنچه در زمين است مسخر انسان است، در حالى كه مىدانيم مسافرت فضانوردان به همه كرات آسمانى قطعا محال است. آرى در قرآن بعضى آيات ديگر داريم كه ممكن است اشاره به اين نوع تسخير باشد، نظیر آیه: «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ» ای جمعیت جن و انس! هر گاه به راستی میخواهید از مجازات و کیفر الهی برکنار مانید اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، و از حیطه قدرت او خارج شوید، ولی هرگز قادر بر این کار نیستید مگر با نیرویی الهی، و چنین نیروی الهی نیز در اختیار شما نیست. (10) بعضی با توجه به جمله "لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ" (نمیتوانید بگذرید مگر با قدرت و نیرو) آن را اشاره به مسافرت های فضایی بشر دانستهاند که قرآن شرط آن را داشتن سلطه علمی و صنعتی بر این کار دانسته است. این احتمال نیز داده شده که هم ناظر به رستاخیز باشد، و هم ناظر به دنیا، یعنی نه در اینجا قادرید بدون قدرت در اقطار آسمان نفوذ کنید، و نه در آنجا، منتها، در اینجا وسیله محدودی در اختیار شما قرار دارد، اما در آنجا هیچ وسیلهای نیست. بعضی نیز تفسیر چهارمی برای آن گفتهاند که منظور نفوذ فکری و علمی در اقطار آسمانها است که با قدرت استدلال برای بشر امکانپذیر است. تفسیر اول از همه مناسبتر به نظر میرسد، و مؤید آن بعضی از اخباری است که در منابع اسلامی در این زمینه نقل شده است. (11) قابل توجه: باید توجه داشت که قرآن کتابی است هدایتگر و راهنما کننده انسانها به سوی سعادت و کمال، و هر آن چه انسان برای هدایت بدان نیاز دارد، در این کتاب آسمانی بیان شده است. بنابر این بایستی به قرآن به عنوان مجموعه ای از ارزشها و تعالیم الهی که هدایت کننده انسان هستند نگریست، البته اگر هم در قرآن به تناسب به موضوعات و مسائل علمی، داستان و سرگذشت اقوام گذشته، خلقت آسمانها و زمین و ستارگان و ... اشاره نموده، به جهت آن نکته هدایتگری و پیامی الهی بوده که برای هدایت و راهنمایی انسان مورد نیاز بوده است. لذا اگر چه قرآن از جنبه های مختلف از جمله از نظر علمی دارای اعجاز است ولی نباید از قرآن انتظار داشت این مباحث علمی را بطور کامل و با همه جزئیات مانند کتب درسی بیان نماید؛ زیرا هدف قرآن چیز دیگری است.
__________
(1) شوری، 29.
(2) نحل، 49.
(3) اسراء، 44.
(4) شوری، 29.
(5) تفسير نمونه، ج20، ص 439.
(6) مفاتيح الغيب، ج27، ص 599، ذیل آیه فوق.
(7) تفسير قمي، ج2، ص 218.
(8) جاثیه، 13.
(9) جاثيه، 13.
(10) الرحمن، 33.
(11) تفسير نمونه، ج10، ص 357؛ و ج 23، ص 147 به بعد.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید