سقف آسمان
در مورد آیه شریفه قرآن که می فرماید: «وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً»؛ این که آسمان سقف دارد به چه معناست؟
در تفسیر آیه فوق سه نظر تفسیری بیشتر مطرح است: ـ منظور از سقف محفوظ ،حفظ آسمان از شیاطین است ـ منظوراین است که از ریزش و فرو ریختن مصون است ـ این سقف، جو زمین است که زمین را از شهاب باران و اشعه های مضر خورشیدی حفط می کند. مرحوم علامه در«المیزان» و مرحوم طبرسی در «مجمع البیان» نظر اول، علامه آیت الله جوادی آملی نظر دوم و مفسران نمونه بر نظر سومند. البته مرحوم طبرسی مصون بودن از ریزش را هم بعنوان نظر بعدی، مطرح کرده اند. استاد جوادی آملی ذیل آیه 32 سوره مبارکه انبیاء چنین آورده اند: «دربارهٴ سقفِ محفوظ كه فرمود: «وَجَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَّحْفُوظاً» هم احتمال آن است كه از ريزش و فرود آمدن محفوظ است كه در سورهٴ مباركهٴ «فاطر» اين معنا تأييد ميشود؛ در آنجا دارد كه خداوند نميگذارد كه فرو بريزد…در سورهٴ مباركهٴ «فاطر» آيهٴ 41 به اين صورت است: «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا»؛ نميگذارد اينها از بين بروند و متلاشي بشوند.»(1) و مرحوم علامه در المیزان می فرمایند: «گويا مراد از اين كه فرمود آسمان را سقفي محفوظ كرديم، اين باشد كه آن را از شيطان ها حفظ كرديم؛ هم چنان كه در جاي ديگر فرموده: «و حفظناها من كل شيطان رجيم»(2) امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان آورده اند: «و ما آسمان را نيز بر فراز سر شما انسان ها برافراشتيم و آن را سقفى محفوظ قرار داديم كه به وسيله شهاب ها از ورود و نفوذ شيطان ها به آن، و يا از سقوط بر زمين، مصون و محفوظ است.»(3) در تفسیر نمونه هم آورده اند: «منظور از آسمان در اينجا ...جوى است كه گرداگرد زمين را گرفته، و ضخامت آن صدها كيلومتر، طبق تحقيقات دانشمندان مى باشد؛ اين قشر ظاهرا لطيف- كه از هوا وگازها تشكيل شده- به قدرى محكم و پرمقاومت است كه هر موجود مزاحمى از بيرون به سوى زمين بيايد نابود مى شود، و كره زمين را در برابر بمباران شبانه روزى سنگ هاى شهاب - كه از هر گلوله اى خطرناكترند - حفظ مى كند. بعلاوه اشعه آفتاب كه داراى قسمت هاى مرگبارى است به وسيله آن تصفيه مى شود، و از نفوذ اشعه كشنده كيهانى كه از بيرون جو، به سوى زمين سرازير است جلوگيرى مى كند. آرى اين آسمان سقف بسيار محكم و پايدارى است كه خدا آن را از انهدام حفظ كرده است.»(4)
پی نوشت ها:
1. بنیاد اسراء، تفسیر آیه 32 سوره انبیاء، جلسه 24.
2. طباطبایی، ترجمة الميزان، ترجمه موسوی، جامعه مدرسین- دفتر انشارات اسلامی، قم، 1374، چاپ 5، ج 14، ص 394.
3. طبرسی، مجمع البیان، به تصحیح فضل الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372، چاپ 3، ج7، ص74.
4. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371، چاپ دهم، ج 13، ص 399.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید