پیامبران و ترس
در قرآن آمده است که وقتی خداوند به موسی فرمان داد به سوی فرعون برو، گفت می ترسم؟ آیا اصولا درست است که پیامبر خدا در راه اجرای فرمان خدا بترسد؟
پیامبران در راه تبلیغ امر الهی از هیچ چیز واهمه ای ندارند و جز از خدا نمی ترسند: «الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى بِاللَّهِ حَسيباً»؛ همان كسانى كه پيام هاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند. و خدا براى حسابرسى كفايت مى كند.(1) پیامبران از غیر خدا خشیتی ندارند اما ممکن است دچار خوف بشوند لذا در برخی آیات، «خوف» را به انبياء هم نسبت داده است ولى خشیت از غير خدا را از ايشان نفى كرده است. خوف یعنی مقدمات دوری از شری را فراهم کردن، اما خشیت یعنی تأثر قلبی و اضطراب درونی؛ آن چه با فضیلت شجاعت منافات دارد، خشیت [و تشویش درونی از غیر خدا] است و نه خوف [و دوری از آسیب دیدن].(2) در آیه مورد بحث، موسای کلیم بیم آن دارد که مبادا به خاطر کار شکنی های فرعون، نتواند هدفش را به مقصد نهایی برساند لذا به درگاه الهی عرضه داشت: «رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ»؛ پروردگارا من از آن بيم دارم كه مرا تكذيب كنند.(3) یعنی از این می ترسم که فرعون و یارانش، با جار و جنجال و تكذيب هاى خود، مرا از صحنه بيرون كنند و نتوانم رسالتی که بر دوش من گذاشته ای را به آخر برسانم. فرعون و دار و دسته اش، آن قدر بر اوضاع مصر مسلط بودند كه احدى ياراى مخالفت با آن ها را نداشت و هر گونه نغمه مخالفى را با شدت و بى رحمى سركوب مى كردند لذا موسای کلیم از خدای متعال، امدادهای بیشتری تقاضا می کند تا بتواند به تکلیفش عمل نماید و خدای متعال هم این امدادها را به او عطا فرمود.(4) پس ترس او، ترس مذموم نبود بلکه حاکی از احساس مسؤولیت در راه انجام کامل رسالتش بود.
ــــــــــــــــــــ
(1) احزاب/ 39.
(2) الميزان، ج 16، ص 324.
(3) شعراء/ 12.
(4) تفسير نمونه، ج 15، ص 196.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید