همراهی برخی یهودیان با مشرکان

image: 
منظور از این که «به کسانی که از کتاب بهره ای داده شدند» چیست؟

در آیه ۵۱ نساء، منظور از این که «به کسانی که از کتاب بهره ای داده شدند» چیست؟ آن ها چرا به جبت و طاغوت باور می کنند، در حالی که از کتاب خدا بهره مند شده اند؟ این چه بهره مندی از کتاب است که به کافران می گویند شما از مؤمنان راه یافته تر هستید؟!

«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا سَبيلاً»؛ آيا نديدى كسانى را كه بهره ‏اى از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با اين حال)، به «جبت» و «طاغوت» [بت و بت ‏پرستان‏] ايمان مى‏ آورند، و درباره كافران مى‏ گويند: «آن ها، از كسانى كه ايمان آورده‏ اند، هدايت يافته ‏ترند»؟!(1)

منظور از «الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ» عالمان و بزرگان یهود و نصاری هستند که اهل کتاب بوده و از کتب آسمانی (تورات و انجیل) آگاهی و اطلاع داشته اند.

با مطالعه شأن نزول، بسیاری از سؤالات شما پاسخ داده می شود.

شأن نزول
دو شأن نزول نقل شده است:
اول: «عكرمه» می گويد: «ابو برزه»، در جاهليت سحر مى‏ كرد و مردم مسلمان به او مراجعه مى ‏كردند و رغبت نشان مى‏ دادند، از اين جهت، آيه نازل شد.
دوم: اکثر مفسران گفته ‏اند بعد از جنگ احد، يكى از بزرگان يهود به نام «كعب بن اشرف» به اتفاق هفتاد نفر از يهوديان به سوى مكه آمد، تا با مشركان مكه بر ضد پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) هم پيمان شوند و پيمانى را كه با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) داشتند بشكنند. «كعب» به منزل «ابوسفيان» وارد شد و ابوسفيان او را گرامى داشت و يهود در خانه‏ هاى قريش به طور پراكنده ميهمان شدند.
يكى از اهل مكه به «كعب» گفت: شما اهل كتابيد و محمد نيز داراى كتاب است، حقيقت اين است كه ما احتمال مى ‏دهيم اين كار توطئه ‏اى باشد كه براى از بين بردن ما چيده شده است، اگر مى‏ خواهيد با شما هم پيمان شويم نخستين شرط آن اين است كه در برابر اين دو بت (اشاره به دو بت بزرگ كردند)، سجده كنيد و به آن ها ايمان بياوريد؛ آنان چنين كردند.
سپس «كعب» به اهل مكه پيشنهاد كرد كه سى نفر از شما و سى نفر از ما به كنار خانه كعبه برويم و شكم‏ هاى خود را بر ديوار خانه كعبه بگذاريم و با پروردگار كعبه عهد كنيم كه در نبرد با محمد كوتاهى نكنيم؛ اين برنامه نيز انجام شد.
پس از آن، ابوسفيان رو به كعب كرده، گفت: تو مرد دانشمندى هستى و ما بيسواد و درس نخوانده!، به عقيده تو، ما و محمّد، كدام به حق نزديكتريم، كعب گفت: آئين خود را براى من كاملا تشريح. كن ابوسفيان گفت: ما براى حاجيان، شتران بزرگ قربانى مى‏ كنيم، و به آن ها آب مى ‏دهيم، ميهمان را گرامى می داريم، و اسيران را آزاد كرده، و صله رحم به جا مى ‏آوريم، و خانه پروردگار خود را آباد نگه مى ‏داريم، و بر گرد آن طواف مى ‏كنيم، و ما اهل حرم خدا سرزمين مكه ‏ايم، ولى محمّد از دين نياكان خود دست برداشته، و قطع پيوند خويشاوندى كرده، و از حرم خدا و آئين كهن ما بيرون رفته، و آئين محمد آئينى است تازه و جدید.
كعب گفت: به خدا سوگند آئين شما از آئين محمد بهتر است!، در اين هنگام آيات فوق نازل شد و به آن ها پاسخ گفت.(2)

بیان مفسران
در تفسیر «نمونه» آمده:
اين آيه با توجه به شان نزول آن، يكى ديگر از صفات ناپسند يهود را منعكس مى‏ كند كه آن ها براى پيشبرد اهدافشان، چنان سازشكارى با هر جمعيتى نشان مى‏ دادند كه حتى براى جلب نظر بت ‏پرستان در برابر بت هاى آن ها سجده مى ‏كردند و آن چه را كه در باره عظمت اسلام و صفات پيامبر (صلی الله علیه و آله) ديده يا خوانده بودند زير پا مى ‏گذاشتند، و حتى براى خوش ‏آيند بت ‏پرستان، آئين خرافى و مملو از ننگ آن ها را بر اسلام ترجيح مى ‏دادند، با اين كه اهل كتاب بودند و قدر مشتركشان با اسلام به مراتب بيش از بت ‏پرستان بود.(3)
علامه طباطبایی(ره) می گوید:
در اين آيه از اهل كتاب تعبير كرده به (كسانى كه بهره ‏اى از كتاب دارند)، تا مذمت و سرزنش از آن ها دل‏ نشين ‏تر باشد، چون ايمان علماى اهل كتاب به جبت و طاغوت با اين كه عالم به كتاب خدا هستند، رسواييش بيشتر از طاغوت ‏پرستى يک يهودى و يا نصاراى جاهل به كتاب خدا است.(4)

نکته:
لازم به ذکر است، باز هم در باره اهل کتاب و بیراهه رفتن و مذمت آن ها، آیات مشابه داریم که در آن ها نیز همین تعبیر بهره مندی از کتاب، در باره آن ها به کار رفته است؛ توجه فرمایید:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ يُريدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبيل‏»؛ آيا نديدى كسانى را كه بهره ‏اى از كتاب (خدا) به آن ها داده شده بود، (به جاى اينكه از آن، براى هدايت خود و ديگران استفاده كنند، براى خويش) گمراهى مى ‏خرند، و مى ‏خواهند شما نيز گمراه شويد؟(5)
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِلى‏ كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَريقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُون‏»؛ آيا نديدى كسانى را كه بهره‏ اى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى دعوت شدند تا در ميان آن ها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى مى ‏گردانند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟(6)

پی نوشت ها:
1. نساء: 4/ 51.
2. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏3، ص 92.
3. مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج ‏3، ص 417.
4. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج ‏4، ص 598.
5. نساء: 4/ 44.
6. آل عمران: 3/ 23.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید