نامه در دوران غیبت کبری

image: 
در زمان غیبت کبری چگونه می توان نامه ای نوشت تا به دست امام زمان (علیه السلام) برسد؟

در زمان غیبت کبری چگونه می توان نامه ای نوشت تا به دست امام زمان (علیه السلام) برسد؟ آیا راهی هست یا تمام تشرفات و نوشته ها در زمان غیبت صغری بوده است؟

از غیبت صغری، امکان ارتباط حضوری، فراهم نبود و فقط از طریق واسطه (نائبان خاص) و یا مکاتبه از طریق نواب اربعه، ارتباط امکان پذیر بود.
از زمان غیبت کبری، همین مقدار ارتباط نیز فراهم نبود و شیعیان و بطور کلی همه انسان ها، از توفیق ارتباط با حضرت حجت (علیه السلام) محروم شدند.
البته توقیعاتی (متن نوشته هایی که منتسب به حضرت است و یا ایشان آن را تایید کرده اند) از حضرت در زمان بعد از غیبت صغری، مطرح شده است مثل دو توقیع معروف امام زمان (علیه السلام) به «شیخ مفید(ره)» که تقریبا هشتاد سال پس از غیبت صغری است؛ گرچه این توقیعات از نظر سندی و نقل روایی (سلسله راویان و اتصال به معصوم) مرسل و ضعیف است ولی ادله و قرائنی وجود دارد که مورد استناد علماء و بزرگان است.
مطلب دیگر؛ در زمان غیبت کبری، برخی از انسان های والا مقام، توفیق تشرف به محضر امام زمان (علیه السلام) و یا خادمان آن حضرت، برایشان فراهم می شود؛ ولی این تشرف، خیلی به ندرت و در شرائط خاصی است، در ثانی هیچ امکان و اختیاری برای انسان ها نیست و همه چیز آن (زمان و مکان شرفیابی و...) یکطرفه و خارج از اختیار و اطلاع انسان است.
لازم به ذکر است، ادعای چنین ارتباطی، قابل اثبات نیست و نمی توان آن را از مدعی پذیرفت؛ الا افراد خاصی که از اعتبار و وثاقت خاصی برخوردار باشند که علی القاعده، ایشان نیز معمولا چنین تشرفاتی را عیان نمی کنند.
نکته:
با توسل به حضرت حجت (علیه السلام) و استفاده از ادعیه و زیارات، می توان به ساحت مقدس آن حضرت، ادای احترام و عرض ارادت نمود.

مطلب دیگر؛ عریضه نویسی
عریضه نویسی، یکی از راه های ارتباطی با امام معصوم (علیه السلام) است؛ این به امام زمان (علیه السلام) و دوران غیبت کبری، اختصاص ندارد.
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند کسی که رزقش کم شده یا زندگی برایش سخت شده یا حاجت مهمی دارد، در رقعه سفیدی (کاغذ سفیدی) بنویسد و آن را هنگام طلوع خورشید، در آب جاری بیندازد. قبل از نوشتن حاجتش، مطالب ذیل را بنویسد:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ الْمَلِكِ الْحَقِّ [الْجَلِيلِ‏] الْمُبِينِ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ إِلَى الْمَوْلَى الْجَلِيلِ سَلَامٌ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْقَائِمِ سَيِّدِنَا وَ مَوْلَانَا صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ رَبِّ إِنِّي‏ مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ الْخَوْفُ فَاكْشِفْ ضُرِّي وَ آمِنْ خَوْفِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ نَبِيٍّ وَ وَصِيٍّ وَ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اشْفَعُوا لِي يَا سَادَاتِي بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنَّ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ فَقَدْ مَسَّنِيَ الضُّرُّ يَا سَادَاتِي وَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فَافْعَلْ بِي يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا»[به جای کذا و کذا، حاجت را بنویس](1)
در روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) آمده است که در کاغذ سفیدی بعد از «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» بنویس:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَيْكَ وَ أَعْظَمِهِمْ لَدَيْكَ وَ أَتَقَرَّبُ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِمَنْ أَوْجَبْتَ حَقَّهُ عَلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ مُحَمَّدٍ الْمَهْدِيِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ اكْفِنِي شَرَّ كَذَا وَ كَذَا» [به جای کذا و کذا، حاجت را بنویس]
سپس آن را در داخل گِل قرار داده (دور آن را گِل گرفته) و در آب جاری یا آب چاه بینداز؛ خداوند تعالی، فرج و گشایش می دهد.(2)
در روایت دیگری آمده که این مطلب را بر روی کاغذ بنویس و آن را در آب بینداز:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ إِلَى الْمَوْلَى الْجَلِيلِ رَبِّ إِنِّي‏ مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ‏ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اكْشِفْ هَمِّي وَ فَرِّجْ عَنِّي غَمِّي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»(3)

پی نوشت ها:
1. كفعمى، المصباح للكفعمي(جنة الأمان الواقية)، ناشر: دار الرضي(زاهدي) ـ قم‏، چاپ 1405ق، چاپ دوم‏، ص 402 و 403؛ كفعمى، البلد الأمين و الدرع الحصين‏، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏ ـ بيروت‏، 1418 ق‏، چاپ اول‏، ص 157.
2. المصباح، پیشین، ص 403؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، پیشین، ص 157.
3. البلد الأمين و الدرع الحصين، پیشین، ص 157.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: