منظور از اقوم در آيه 9 سوره اسراء

image: 
منظور از اقوم در آيه 9 سوره اسراء چیست؟

با عنایت به آیه ی (( ان هذا القرآن یهدی للٍتی هی اقوم)) منظور از کلمه اقوم در این آیه چیست ؟ ایا منظور استقامت در دین اسلام است یا به طور کلی استقامت در همه ادیان ؟ آیا این قوام و استقامت اگر در باره دین اسلام است دلیلش خاتمیت پیامبر (ص) در این دین است یا دلائل دیگری دارد ؟
در مورد سوال شما پرسشگر محترم عرض کنم که " اقوم" از ماده" قيام" گرفته شده است، و از آنجا كه انسان به هنگامى كه مى ‏خواهد فعاليت پى‏ گيرى انجام دهد قيام مى ‏كند و به كار مى‏ پردازد از اين نظر قيام كنايه از حسن انجام امور و آمادگى براى فعاليت آمده است، ضمنا" استقامت" كه از همين ماده گرفته شده است و" قيم" كه آنهم از اين ماده است به معنى صاف و مستقيم و ثابت و پا بر جا است. و از آنجا كه" اقوم" صيغه" افعل تفضيل" است به معنى صافتر و مستقيم‏تر و پابرجاتر مى‏ آيد و به اين ترتيب، مفهوم آيه فوق چنين است كه" قرآن به طريقه‏ اى كه مستقيم‏ ترين و صافترين و پابرجاترين طرق است دعوت مى ‏كند". صاف و مستقيم از نظر عقائدى كه عرضه مى ‏كند، عقائدى روشن، قابل درك خالى از هر گونه ابهام و خرافات، عقائدى كه دعوت به عمل دارد، نيروهاى انسانى را بسيج مى‏ كند و ميان انسان و قوانين عالم طبيعت هماهنگى برقرار مى ‏سازد. صافتر و مستقيم‏تر از اين نظر كه ميان ظاهر و باطن، عقيده و عمل، تفكر و برنامه، همگونى ايجاد كرده و همه را به سوى" اللَّه" دعوت مى ‏كند. صافتر و مستقيم ‏تر از نظر قوانين اجتماعى و اقتصادى و نظامات سياسى كه بر جامعه انسانى حكم فرما است كه هم جنبه‏ هاى معنوى را پرورش مى ‏دهد و هم از نظر مادى، تكامل آفرين است. به افراط و تفريط عبادت و همچنين برنامه‏ هاى اخلاقى كه انسان را از هر گونه تمايل به افراط و تفريط و آز و حرص و طمع و اسراف و تبذير و بخل و حسد و ضعف و استكبار رهايى مى ‏بخشد. و بالآخره صافتر و مستقيم‏تر از نظر نظام حكومتى كه برپادارنده عدل است و درهم كوبنده ستم و ستمگران. آرى قرآن هدايت به طريقه و روشى مى ‏كند كه در تمام زمينه‏ ها صافترين و مستقيم‏ترين و ثابت‏ترين طريقه است.(1) در اينجا اين سؤال پيش مى ‏آيد كه مفهوم" افعل تفضيل"، اين معنى را مى ‏رساند كه در مذاهب و اديان موجود اقوام ديگر، اين استقامت و عدالت وجود دارد ولى در قرآن بيشتر است اما با توجه به چند نكته پاسخ اين سؤال روشن مى‏شود، زيرا: اولا اگر طرف مقايسه اديان آسمانى ديگر باشد، بدون شك آنها نيز هر كدام در زمان و عصر خود آئينى مستقيم و صاف و پا بر جا بودند، ولى طبق قانون تكامل، هنگامى كه به مرحله نهايى يعنى مرحله خاتميت برسيم، آئينى وجود خواهد داشت كه صافترين و پابرجاترين است. ثانيا اگر طرف مقايسه غير مذاهب آسمانى باشد باز هم افعل تفضيل در اينجا مفهوم دارد زيرا مكتب هاى ديگر مى ‏كوشند كه سهمى از استقامت و صافى را داشته باشند ولى در مقايسه با اشتباهاتشان و در مقايسه مجموع آنها با قرآن روشن ميشود كه اين آئين از همه مستقيم ‏تر و صافتر و با ساختمان روح و جسم و جان انسان هماهنگتر و به همين دليل پابرجاتر است: ثالثا همانگونه كه سابقا هم اشاره كرده‏ ايم،" افعل تفضيل"، هميشه دليل بر اين نيست كه طرف مقايسه، حتما سهمى از آن مفهوم را دارا است، چنان كه در قرآن مجيد مى ‏خوانيم أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى‏:" آيا كسى كه به سوى حق دعوت مى ‏كند شايسته‏ تر براى رهبرى است يا آن كس كه راهى به حق ندارد مگر اينكه او را رهبرى كنند" (يونس- 35). ضمنا توجه به اين نكته لازم است كه با در نظر گرفتن اين معنى كه يكى از معانى" اقوم" ثابت‏تر و پابرجاتر است، و با در نظر گرفتن اينكه طرف مقايسه در عبارت ذكر نشده و به اصطلاح" حذف متعلق دليل بر عموم است" روشن مى ‏شود كه اين آيه از آياتى است كه اشاره ‏اى به مساله خاتميت اسلام و پيامبر نيز دارد، چرا كه مى‏ گويد اين آئين از همه آئينها ثابت‏تر و پابرجاتر است.(2)

(1)- تفسير نمونه، ج‏12، ص 37

(2)- همان، ص 38

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید