مفرد بودن ارض در همه جای قرآن
چرا در دعای قنوت ... رب السموات السبع و رب الارضین السبع... به زمین های هفت گانه اشاره شده، اما ارض در همۀ جای قرآن مفرد آمده است؟
کلمه ارض 446 بار در قرآن آمده است.(قاموس قرآن ، بیان می کند که ارض 461 بار در قرآن آمد است !!) اما هميشه بلفظ مفرد، در روايت و نهج البلاغه بلفظ جمع ( ارضون، ارضين) نيز آمده است.(1( درست است که " ارض " در تمام قرآن به صورت مفرد آمده و به صورت جمع نیامده است اما در یک آیه از آیات قرآن به هفت زمین اشاره شده است. اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سبْعَ سمَوَتٍ وَ مِنَ الاَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنزَّلُ الاَمْرُ بَيْنهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاط بِكلِّ شىْءٍ عِلْمَا(2) خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز همانند آن را، فرمان او در ميان آنها پيوسته نازل مى شود، تا بدانيد كه خداوند بر هر چيز توانا است و علم او به همه چيز احاطه دارد. در تفسیر این آیه گفته شده است :" و از ظاهر جمله ))و من الارض مثلهن(( بر مى آيد كه مراد از ((مثل )) مثليت عددى است ، يعنى همانطور كه آسمان هفت تا است ، زمين هم مثل آن است.(3) در جواب اینکه چرا ارض در قرآن همواره به صورت مفرد آمده است ، چند احتمال داده شده است: 1. اينكه در قرآن مجيد ارض ، همواره مفرد آمده، باحتمال قوى علتش آن است كه آنچه غير از زمين است نسبت بما آسمان محسوب ميشود مثلا مریخ گر چه في حد نفسه، يك كره و زمين است ولى نسبت بما كه بالاى سر ماست آسمان حساب می شود، على هذا ما را يك زمين بيشتر نيست كه زير پاى ماست.لذاست كه قرآن آنرا همواره مفرد بكار برده است.(4) توضیح بیشتر : همانطور كه در اول گفتيم كلمه ارض در قرآن مفرد استعمال شده ولى در احاديث و نهج البلاغه بصيغه جمع (ارضون و ارضين) نيز بكار رفته است نظير كلمات فرج«لا الهَ الَّا اللَّه رَبُّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الارَضِينَ السَّبْعِ وَ ما فِيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ» (5). ولى چون بعضى از موارد نهج البلاغه صريح است در اينكه مراد از ارضون خشكيهاى روى زمين و باصطلاح هفت اقليم است، بايد بگوئيم كه در احاديث و جاهاى ديگر نهج البلاغه مقصود از آن خشكيهاست كه در گذشته به هفت، تقسيم ميكردند، در نهج البلاغه هست«وَ ركوبها اعناقَ سُهولِ الارَضين. ا لَمْ يَكُونوا ارْباباً فى اقطارِ الارضين. فَهُمْ حُكامٌ عَلَى العالَمينَ وَ مُلُوكٌ فى اطْرافِ الارَضين» (6) جمله اول در باره كوه هاست كه ميفرمايد: كوهها بر گردن همواري هاى زمين سوارند، دوّمى در باره مردمان گذشته است كه فرمود: آيا در اطراف زمين پادشاهان و مالك رقاب نبودند؟ و سومى در خصوص عرب هاست كه به بركت اسلام در اطراف زمين پادشاهان شدند. در اين جاها چنانكه مى بينيم خشكى هاى زمين مقصود است. ما منكر آن نيستيم كه مرّيخ و مشترى و امثال آن نسبت بخود، زمين اند و زمين هاى بيشمار ديگرى در فضاى بيكران وجود دارند.ولى نميتوانيم قبول كنيم كه مراد از زمينهاى هفتگانه، سیارات هفتگانه است، زيرا آنها از هفت بيشتراند، اگر عدد هفت را برداشته و بگويند: كرات و زمينهائي كه در فضاى بيكران بدور خورشيدهاى خود ميچرخند، خارج از شمارند ؛ حرفى نداريم فقط مخالف و نافى اين هستيم كه كسى بگويد مراد از زمين هاى هفتگانه، سيارات منظومه شمسى است، ناگفته نماند، قرآن كريم به زمينى غير از زمين ما نظرى نداشته و غير از آنرا سماء و سموات بحساب آورده است.(7( 2. ارض ، دارای معانی و مصادیق مختلف است، از جمله الف. ارض در لغت به معنای كره خاكی كه انسان بر روی آن زندگی میكند، میباشد. ب. در قرآن كریم، ارض به چند معنا به كار رفته است. مانند: 1. ارض به معنای كره زمین در مقابل آسمان، (80 بار در قرآن آمده است) (8( 2. ارض به معنای قطعات زمین و آبادی. ( مکان های خاصی مانند مصر،مکه،مدینه و ...) (110 بار در قرآن آمده است) (9( 3. ارض به معنای عالم طبیعت و پهنای زمین (260 بار در قرآن آمده است) (10( علت مفرد بودن کلمه ی ارض در قرآن این است که ، در تمامی موارد یاد شده, از کلمه ی ارض معنای مفرد می فهمیم, چه آن جا که منظور کره ی زمین است که فقط یک کره ی زمین وجود دارد, چه آن جایی که منظور مکه است که فقط یک مکه وجود دارد, چه آن جایی که منظور بیت المقدس است و ... لذا بدین جهت کلمه ی ارض همیشه در قرآن مفرد آمده چرا که معنای مراد از آن یک معنای مفرد است.(11) 3.بنا به اعتقاد ما ، روایات معصومین مفسر قرآن هستند. زیرا در قرآن جزئیات آمده است و بسیاری از جزئیات که در قرآن آورده نشده در روایات معصومین بیان شده است. براین اساس روایات که از جمله آن ها دعای قنوتی است که به آن اشاره کردید می تواند مفسر آیاتی باشد که در آنها زمین به صورت مفرد آمده است و نشان دهنده این مطلب باشد که زمین نیز مانند آسمان هفت گانه است
----------------------------------
(1)- قاموس قرآن،ج1،ص59.
(2)- طلاق/12.
(3)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 19 ،ص547-546.
(4)- قاموس قرآن،ج1،ص60.
(5)- وسائل ،ج 4 ،ص 907
(6)- اين كلمات در نهج البلاغه عبده بترتيب ج 1 ص 174- ج 2 ص 177 و ص 179 واقع است.
7. قاموس قرآن،ج1،ص65-67.
(8)- فاطر، آیه 41
(9)- مائده/ 33
(10)- نساء، آیه 101
(11)- سایت اندیشه قم.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید