مانع در سهم الارث
حاجب در سهم الارث به چه معناست؟
حاجب و حجب:
حاجب یا حجب از موانع ارث است و به منع و محرومیت مستحق ارث از تمام یا بخشی از آن گفته می شود. حجب بر دو نوع است:(1)
الف) حجب حرمان: (محرومیت کامل از ارث) در حجب حرمان، که در آن وجود وارثی که در میان ورثه به میت نزدیکتر است، حاجب و مانع ارث بردن دیگر وارثان که فرد یا طبقه دورتر هستند، میشود. مثلا پدر، مادر و فرزندان میت (طبقه اوّل)، مانع و حاجب برادران و اجداد میت (طبقه دوم) هستند.
ب) حجب نقصان: در این نوع، به عنوان مثال فرزند یا نوه میت، مانع از این هستند که سهم پدر و مادر میت از یک ششم بیشتر شود.(2)
طبقات ارث:
وارثان میت، چند طبقه هستند. مثلا در طبقه اول، والدین، فرزندان و همسر میت قرار دارند. برادران و خواهران، پدربزرگ و مادربزرگ و برادرزاده ها و خواهرزاده های میت طبقه دوم محسوب می شوند. در طبقه سوم، عموها، عمهها، داییها و خالهها و فرزندان آنان قرار دارند.(3) هر گاه طبقه اول، یا بعضی از آنها در قید حیات باشند، نوبت به طبقه بعدی نمی رسد.(4)
درجات و اصناف ارث در هر طبقه:
علاوه بر اینکه وراث به سه طبقه اصلی تقسیم می شوند، اما هر کدام از طبقات، خود درجه بندی می شود. مثلا در طبقه اول، والدین و فرزندان میت درجه اول هستند، اما نوه ها و نبیره ها، درجه دوم از طبقه اول محسوب می شوند و تا زمانی که درجه اول وجود داشته باشد، نوبت به درجه دوم از همان طبقه نمی رسد. بنا بر این، والدین یا فرزندان میت، نسبت به نوه ها و نبیره ها، حاجب محسوب می شوند. به عبارتی، حاجب فقط یک طبقه نسبت به طبقه بعدی نیست. بلکه در هر طبقه نیز، افراد درجه اول، نسبت به افراد درجه دوم از همان طبقه، حاجب محسوب می شوند.(5) توجه شود تا زمانی که حتی یک فرد از طبقه اول وجود داشته باشد، ولو از درجه دوم آن طبقه باشد، ارث به طبقه دوم وراث نمی رسد.(6)
پی نوشت ها:
1. «المقدمة الثالثة في الحجب الذي هو لغة المنع، و شرعا منع من قام به سبب الإرث بالكلية أو من أوفر نصيبه، و الأول المسمى بحجب الحرمان و الثاني بحجب النقصان، و قد أشار إليهما المصنف بقوله الحجب قد يكون عن أصل الإرث بالكلية و قد يكون عن بعض الفرض»، نجفى، صاحب الجواهر، محمد حسن، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، 43 جلد، دار إحياء التراث العربي، بيروت - لبنان، هفتم، 1404 ه ق، ج 39، ص 75.
2. «[الثاني الحجب عن بعض الإرث] و أما الحجب عن بعض الفرض المسمى بحجب النقصان فاثنان: حجب الولد و حجب الإخوة»، همان، ج39، ص 78.
3. «و على كل حال فلطبقات النسب- عدا الثالثة- أقسام تسمى أصنافا في كل طبقة صنفان: ففي الأولى الأبوان و الأولاد. و في الثانية الاخوة و الأجداد، و أما الثالثة- و هي طبقة اولي الأرحام- فصنف واحد: هم إخوة الآباء و الأمهات و أولادهم»، همان، ج39، ص 8.
4. «و الأقرب من كل صنف يحجب الأبعد عنه دون الآخر، فالأولاد للصلب يحجبون الحفدة، و لا يحجبهم الأبوان، و الجد الأدنى يحجب الأعلى دون أولاد الاخوة، و الاخوة يحجبون أولاد الاخوة دون الصاعد من الأجداد، و العم القريب يحجب البعيد من الأعمام و الأخوال و أولاد العمومة و الخؤولة، و كذا الخال لاتحاد الصنف»، همان، ج39، ص 9.
5. همان، ج 39، ص 9.
6. «و يلحق بذلك [الموانع]، الحجب و هو تارة عن أصل الإرث كما في حجب القريب في كل مرتبة البعيد عنها و إن كان قريبا في الجملة فالأبوان و الأولاد و هم أهل المرتبة الأولى يحجبون الإخوة و الأجداد: أهل المرتبة الثانية، ثم الإخوة و أولادهم و الأجداد و إن علوا يحجبون الأعمام و الأخوال، ثم هم أي الأعمام و الأخوال يحجبون أبناءهم ثم أبناؤهم للصلب يحجبون أبناءهم أيضا»، عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشّٰى - كلانتر)، 10 جلد، كتابفروشى داورى، قم - ايران، اول، 1410 ه ق، ج 8، ص 51.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید