قرآن و نیاز به مفسران

image: 

پرسش:

چرا آیات قرآن جوری هست که میگن هرکس متناسب عقل و درکش میفهمه و نیاز به مفسر هست؟ چرا قرآن به زبان ساده‌تری که همه بتونن بفهمن نازل نشده؟

پاسخ:

قرآن کریم کتاب هدایت و راهنمای انسان به‌سوی سعادت و کمال و آخرین کتاب آسمانی است؛ ازاین‌رو تا قیامت، دیگر هیچ کتاب آسمانی نمی‌آید و همین قرآن کریم است که برای همه انسان‌ها در همه دوران‌ها، هدایتگر و راهنمای به‌سوی کمال و سعادت است. این از اعجاز الهی قرآن کریم است که می‌تواند برای همه انسان‌ها با تمام تفاوت در فهم و درکی که دارند، هدایتگر باشد و برای همه دوران‌های حیات بشر، قابل‌استفاده و کاربردی باشد؛ در ادامه مطالب، این موضوع بیشتر روشن می‌شود.

 فهم قرآن دارای مراتب است.
کاملاً طبیعی است که کتب تخصصی به‌ویژه کتب مقدس که مضامین ملکوتی را در قالب الفاظ و عبارات مادی بیان می‌کنند، به علت نارسا و ناکافی بودن این الفاظ در رساندن مفهوم و مراد کامل گوینده، نیاز است تا تبیین و تفسیر شوند تا برای همگان و در همه سطوح، قابل‌فهم و قابل‌استفاده باشد. قرآن کریم نیز چنین است. معارف قرآن کریم از جهت ظهور و خفا و نیز آسانی و سختی فهم آن، در سه رتبه و سطح قرار دارند:

یک‌مرتبه آن بی‌نیاز از تفسیر است و هرکسی درصورتی‌که به زبان عربی آشنا باشد می‌تواند آن معارف را از قرآن فراگیرد.
مرتبه دوم که بخش عمده‌ای از معارف را در برمی‌گیرد، نیازمند تفسیر است. فهمیدن آن معارف بلند، برای بسیاری از افراد هرچند از ادبیات عرب هم بهره زیادی داشته باشند دشوار است. برای فهم و درک این معارف از الفاظ و آیات قرآن، یا باید خود شخص مقدمات لازم برای توانایی تفسیر را طی کرده و دانش و شرایط لازم برای تفسیر را کسب نماید، یا از تفاسیر معتبر مفسران مورد اعتماد بهره گیرد.
مرتبه سوم معارف قرآن که در مرتبه والاتری قرار دارد، با کمک تفسیر مفسران و یا تحصیل مقدمات و شرایط لازم نیز قابل‌دسترسی نیست و فهم آن ویژه راسخان در علم (پیامبر اکرم  صلی الله علیه و اله و معصومین علیهم‌السلام) است. تنها راه پی بردن به آن معارف بلند، استفاده از شرح و تفسیر معصومین است؛ بنابراین، بخش عمده‌ای از قرآن کریم نیازمند تفسیر است.

دسته‌بندی مذکور در روایات هم مطرح‌شده است؛ به این روایت توجه فرمایید: «کِتَابُ اللَّهِ عَلَی أَرْبَعَهِ أَشْیاءَ: عَلَی الْعِبَارَهِ وَ الْإِشَارَهِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ؛ فَالْعِبَارَهُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَهُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِیاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِیاءِ»؛ کتاب خدا چهار بخش است: عبارات، اشارات، لطائف و حقائق. عبارات برای عوام، اشارات برای خواص، لطائف برای اولیای الهی و حقایق برای انبیاء است.(1)

بنابراین همگان می‌توانند متناسب با معرفتی که دارند سطحی از معارف قرآن را بفهمند، ولی فهم قرآن مراتب دارد و مراتب بالاتر و نیز بطون و حقایق قرآن را همگان نمی‌توانند بفهمند و نیاز به تفسیر مفسران برای فهم اشارات و لطایف قرآنی و در سطحی بالاتر تفسیر و تأویل معصومان دارند.

 نیاز از جانب انسان است نه قرآن خداوند متعال بر همه‌چیز قادر است، ولی این نقص از جانب انسان است که ظرفیت و محدودیت دارد. در قرآن کریم معارف عالیه در قالب الفاظ زمینی قرارگرفته‌اند و همین امر باعث می‌شود که به تفسیر نیازمند باشیم؛ کما اینکه انسان کامل (معصوم) هیچ ابهامی نسبت به قرآن ندارد و این سایر انسان‌ها هستند که در فهم قرآن، نیازمند تبیین و تفسیر هستند. به‌بیان‌دیگر؛ قرآن در حقیقت و واقعیت، هیچ ابهامی ندارد و محدودیت فهم و درک انسان است که نمی‌تواند آن مفاهیم بلند را درک کند و نیازمند تبیین است.

قرآن کریم؛ جامع، کامل، همگانی و جهانی
قرآن کریم به‌عنوان آخرین و کامل‌ترین کتاب الهی، هدایتگر و راهنمای انسان به‌سوی سعادت و کمال است و تا قیامت، برای همه انسان‌ها در همه دوران‌ها، این نقش راهنما و هدایتگری را دارد. این از اعجاز الهی قرآن کریم است که می‌تواند برای همه انسان‌ها با تمام تفاوت در فهم و درکی که دارند، هدایتگر باشد و از طرفی برای همه دوران‌های حیات بشر، قابل‌استفاده و کاربردی باشد.

اهمیت این موضوع وقتی آشکار می‌شود که توجه کنیم مخاطب قرآن، در دوره‌های مختلف حیات بشری، همه در یک سطح از فهم و درک نیستند و نیاز هدایتی همه هم یکسان و در یک سطح و یک موضوع نیست؛ افزون بر اینکه با پیشرفت علم و دانش، آگاهی و فهم انسان‌ها نیز رشد می‌کند و می‌توانند متناسب با نیاز هدایتی عصر و زمان خود، برداشت‌ها و تفسیرهای جدید و نو از قرآن داشته باشند، زیرا قرآن کریم برای همه انسان‌ها و در همه دوران‌ها، متناسب با نیاز هدایتی آن‌ها، راهنما و هدایتگر است.

یک متن ساده و عادی هیچ‌گاه نمی‌تواند با این سطح از تفاوت در مخاطبان و نیز عصر و زمان‌های متفاوت، پاسخگوی نیازهای هدایتی آن‌ها باشد، بلکه حتماً نیاز است متنی اعجازگونه باشد تا علاوه بر متناسب بودن با فهم و درک هر مخاطبی، نیازهای هدایتی هر عصر و زمانی را تأمین کند و برای همه انسان‌ها با همه تفاوت‌ها و ظرفیت‌های وجودی مختلف، قابل‌استفاده و کاربردی باشد. اگر غیر از این بود، فقط مخاطبان خاص یا اندکی به قرآن مراجعه می‌کردند و دیگر قرآن کتابی هدایتگر برای همه انسان‌ها نبود و یا برای همه دوران‌ها و برای همه بشریت، راهنما و کاربردی و قابل‌استفاده نبود.

نتیجه
مخاطبان قرآن کریم، همه انسان‌ها در همه دوران‌ها هستند و از طرفی سطح فهم و درک مخاطبان، باهم بسیار متفاوت است، علاوه بر اینکه در هر عصر و زمانی، با توجه به پیشرفت‌ها و تغییرات هر عصر و زمانی، نیاز هدایتی انسان‌ها متناسب با همان زمان، متفاوت است؛ لذا یک متن ساده و عادی نمی‌توان پاسخگوی عموم مخاطبان بوده و نیاز هدایتی آن‌ها را برآورده سازد.
این تنها قرآن کریم است که هرکسی بادل آماده و با هر ظرفیت وجودی که دارد وقتی به آن مراجعه کند، قرآن برای او سودمند است و به نسبت ظرفیتش از قرآن بهره‌مند می‌شود.
این اعجاز قرآن کریم است که در عین اینکه مضامینی بسیار متعالی و والا دارد، در عین حال برای همه انسان‌ها با همه تفاوت‌ها و ظرفیت‌ها، در همه زمان‌ها کاربردی بوده و قابل‌استفاده است و هدایتگر است. اگر غیر از این بود دیگر معجزه، کامل، همگانی و جهانی نمی‌شد.

مطالعه بیشتر 
مطالعه کتاب «آشنایی با قرآن» از شهید مطهری و کتاب «قرآن در اسلام» از علامه طباطبایی مفید هستند.

کلیدواژه‌ها
قرآن، نیاز به تفسیر، جامعیت قرآن، همگانی بودن قرآن، مراتب فهم قرآن، فهم قرآن.

پی‌نوشت:
1. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار (ط بیروت)، ج۸۹، ص۱۰۳.