قرآن و محدوده حجاب

image: 
آیاتی در قرآن وجود دارد که اندازه و حدود حجاب را گفته باشد؟

آیاتی در قرآن وجود دارد که اندازه و حدود حجاب را گفته باشد؟ همین طور اندازه و حدود آن به طور دقیق و کامل؟ همین طور حجاب کامل چادر در قرآن هست؟

در آیه 31 سوره مبارکه«نور» اندازه و حدود حجاب خانم ها بیان شده است: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ...»؛ و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا...(1) در این آیه شریفه محدوده حجاب به لحاظ زینت های آشکار و پنهان و حدود پوشش، مشخص شده است. و سنت و روایات وارده نیز به تبیین دقیق این محدوده پرداخته است. برای درک بهتر مفاهیم و محدوده حجاب باید لغات آیه بدرستی معنا و شرح شوند: خمار با بررسی کتب لغت می توان گفت که خمار وسیله ای برای پوشش سرزنان بوده است. خلیل بن احمد فراهیدی می گوید: «"خمر" وسیله ای است که با آن ظرف را می پوشانند.»(2) راغب اصفهانی اصل آن را پوشاندن اشیاء می داند و می نویسد: «خِمار وسیله ای است که با آن چیزی را می پوشانند. ولی عرفاً مختص به چیزی شده که زن سرخود را با آن می پوشاند. جمع آن خُمُر است.»(3) طریحی نیز ضمن اینکه به معنای فوق تصریح کرده، علت نامیده شدن مقنعه به «خمار» را چنین بیان می دارد: «وجه تسمیه مقنعه به خمار بدین لحاظ است که سر به وسیله آن پوشیده می شود. "اختمرت المرئة" یعنی زن مقنعه اش را پوشید و سرش را پوشاند.»(4) جیب مرحوم طبرسی جیوب را به معنای گریبان ها گرفته و می گوید: «جیوب، به عنوان کنایه از صدور (سینه ها) آورده شده است، زیرا گریبانها روی سینه ها را می پوشاند.»(5) طریحی نیز با اینکه جیب را گریبان معنا کرده است اما افزوده است که: «می توان جیب را سینه معنا کرد.»(6) زینت خلیل بن احمد «زین» را نقیض «شین» دانسته و در تعریف زینت می گوید: «زیبایی نقیض زشتی است ... و زینت به هر چیزی که به واسطه آن، آراستگی صورت گیرد اطلاق می شود.»(7) ابن منظور نیز زینت را مطلق زیبایی معنا می کند و می گوید: « "لایبدین زینتهن" یعنی زنان زینت باطنی (مثل گردنبند، خلخال و باز و بند و النگو) را آشکار نکنند، اما لباس و صورت زینت ظاهری است.»(8) بنابراین زینت در معنای اصلی خود مفهومی عام است که هم به زیبایی ها و آرایه های طبیعی و هم به آرایه های عارضی و آراستنی اطلاق می گردد. شیخ طبرسی در تفسیر«لایبدین زینتهن» می گوید: منظور از اینکه می گوید زینت خود را آشکار نکنند، این است که مواضع زینت را همراه زینت برای غیر محرم ظاهر و آشکار ننمایند و ابزار و وسایل زینت، مورد نظر نیست. چرا که نظر به خود زینت ها(اگر در غیر موضع زینت باشد) بلا اشکال است. علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان متذکر همین مطلب شده اند.(9) زینتهای آشکار در تفسیر نمونه آمده است: «در روایات متعددى که از ائمه اهل بیت( علیهم السلام) نقل شده نیز، زینت باطن به (گردنبند) "دملج" (بازوبند) "خلخال" (پاى برنجن همان زینتى که زنان عرب در مچ پاها مى‏ کردند) تفسیر شده است. و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به انگشتر و سرمه و مانند آن تفسیر شده، مى ‏فهمیم که منظور از زینت باطن نیز خود زینت هایى است که نهفته و پوشیده است.»(10) استاد مطهری در کتاب مسئله حجاب می گویند: «در اینکه پوشاندن وجه و کفین لازم نیست، ظاهرا در میان تمام علمای اسلامی اعم از شیعه و سني اختلافي نيست.»(11) در روايات نيز استثناء وجه و كفين به صراحت آمده است از جمله اين روايت: مسعدة بن زراره قال: «سمعت جعفراً و سئل عما تظهر المراه من زينتها قال( علیه السلام) الوجه و الكفين.»(12) مسعده بن زراره از حضرت صادق(علیه السلام) نقل مي كند كه: «من شنيدم وقتي از حضرت درباره زينتي كه زن مي تواند آشكار كند سؤال شد، فرمود، چهره و دو دست تا مچ.» بديهي است مواردي كه به عنوان استثناء در پوشش مطرح گرديده (چهره و دو دست تا مچ) در صورتي است كه زينتي به آن اضافه نشده باشد. و اگر چهره و دو دست نيز به هر نوعي زينت داشته باشند پوشاندن آنها واجب است. پس نتیجه اینکه در آیه 31 سوره مبارکه نور بیان شده که زنان مسلمان باید کلیه زینت های خویش به جز وجه و کفین را از نامحرم بپوشانند و باید روسری یا مقنعه خویش را – که سر با آن پوشانده می شود - بر روی سینه بیاندازند. چادر در قرآن کریم «قاموس قرآن» پس از آنکه تعابیر و تعاریف لغت شناسان را در مورد «جلباب» بیان نموده است می گوید: «با این قرائن و آنچه از کتب لغت نقل گردید، می توان گفت جلباب ملحفه و لباس بالایی و چادر مانند است، نه فقط روسری و خمار.»(13) در«مصباح المنیر» فیومی نیز آمده است: «الجلباب ثوب أوسع مِن الْخمار؛ جلباب لباس گسترده تر از خمار است.»(14) لذا "جلباب" قرآنی در اندازه و کارکرد، عملا همان چادر است.

پی نوشت ها:

1. نور/31.

2. شهید مطهری، مساله حجاب، انتشارات صدرا، چاپ مکرر، 1368، ص 63به نقل از العین.

3. راغب اصفهانی، المفردات،ص159.

4. طریحی، مجمع البحرین، ج3،ص292.

5. طبرسی، مجمع البیان، به تصحیح فضل الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372، چاپ 3، ج 7، ص 138.

6. مجمع البحرین، پیشین، ج 2، ص 28.

7. فراهیدی، العین، ج 7، ص 387.

8. ابن منظور، لسان العرب، ج 6، ص 130.

9. مجمع البیان، پیشین، ص 138؛ طباطبایی، ترجمه المیزان، ترجمه موسوی، جامعه مدرسین- دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374، چاپ 5، ج 29، ص 163.

10. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371، چاپ دهم، ج‏14، ص 436- 445.

11. مسئله حجاب، پیشین، ص 226.

12. شیخ حر عاملی، بتحقیق و تصحیح موسسه آل البیت علیهم السلام، نشر موسسه آل البیت علیهم السلام، قم 1409 ق، ج 20، ص 202.

13. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ذیل ماده جلبب.

14. فیومی، مصباح المنیر، ذیل ماده جلبب.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید