قرآن و سحر
در قرآن به سحر و استفاده از آن برای جدایی زن و شوهر و یا در سوره های ناس و فلق اشاره شده ولی به نحوه ی ابطال آن اصلا اشاره نشده است. چرا خداوند طرح مشکل کرده ولی حل مشکل را مستقیما مطرح نکرده است؟ و اصلا چرا خداوند اجازه ی چنین ظلمی را می دهد؟ در این زمینه چند نکته عرض می کنم: 1. بخشی از سحر، واقعیت دارد، کما این که قرآن می فرماید: «وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ»؛ سليمان هرگز (دست به سحر نيالود؛ و) كافر نشد؛ ولى شياطين كفر ورزيدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى دادند، مگر اينكه از پيش به او مى گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)»(1) 2. بخشی از سحر، توهّم و خیال است و واقعیت ندارد؛ کما این که قرآن در باره ساحران فرعون، می فرماید: «فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»؛ در اين هنگام طناب ها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى رسيد كه حركت مى كند.(2) «فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ»؛ و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم بندى كردند و ترساندند.(3) 3. قرآن از وجود حقیقتی به نام سحر، خبر داده است و فلسفه و حکمت وجود سحر، مثل وجود شیطان، هوای نفس و... است که در اصل، خیر است و برای امتحان انسان است: «لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»؛ (اينها همه) بخاطر آن است كه خداوند (مى خواهد) ناپاك را از پاك جدا سازد.(4) «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»؛ چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همانگونه كه شما هستيد واگذارد؛ مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد.(5) 4. خداوند اجازه ظلم نداده و خودش نیز ذره ای طلم نمی کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره اى ستم نمى كند.(6) 5. انسان مختار است و سوء استفاده از امکاناتی که خداوند به او داده است، معنایش راضی بودن خداوند به آن نیست، زیرا خداوند راه خیر و شر را معرفی کرده و از طریق عقل، فطرت، ارسال پیامبران، ارسال کتب آسمانی و...، همه تذکرات لازم را داده است: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»؛ ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس.(7) 6. غالب مواردی که امروزه به اسم سحر، جادو، طلسم، بخت گشایی و... مطرح است، همه شیادی و دروغ است و برای منافع مادی و کلاه برداری است؛ لذا نباید فریب این حرف ها را خورد. بسیاری از چیزهایی كه ما آن ها را جادو و سحر می نامیم، القاهای روحی و روانی است كه به جهت پذیرش ما، تاثیرگذار شده است. ما می توانیم با اتكال به خدا و با پناه بردن به او، از تأثیر های روحی و روانی در امان باشیم. «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ»؛ و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مى كند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مى رساند.(8) نکته مهم: (محاسبه ای منطقی و ساده) خداوندی که علیم و حکیم است: «وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ»(9) و انسان را به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه خود در روی زمین آفریده: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً»(10) و همه چیز را هم برای انسان و در خدمت او قرار داده است: «وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعا»(11)؛ چگونه ممکن است اختیار انسان ها را بدهد به دست افراد نالایق و شیطان صفتی که از طریق سحر و...، زندگی دیگران را به هم ریخته و آرامش و آسایش را از آنان سلب کنند. چنین چیزی از انسان با انصاف، به دور است؛ چه رسد به انسان مؤمن و بالاتر از آن، چه برسد به خداوندی که حکیم و علیم است. بنابر این: صرف خبر دادن قرآن از وجود حقیقتی به عنوان سحر، هیچگاه به معنای جواز سوء استفاده از سحر و یا جواز ظلم در حق دیگران نیست. سحری که توسط دو ملک (هاروت و ماروت) آموزش داده شده، برای مقابله با سحر شیاطین و شیطان صفتان بود، لذا جنبه مفید آن مد نظر بوده است. مثل خیلی از امکاناتی که به انسان داده شده و انسان می تواند از آن امکان، به نحو صحیح و یا از آن در راه نادرست استفاده کند. از طرفی خواندن برخی آیات و سوره های قرآن و همراه داشتن آن، ادعیه و توسلات و یا کارهایی مثل صدقه دادن و... توسط معصومین (علیهم السلام) برای مبارزه با سحر شیطان صفتان، توصیه شده است.(12) افزون بر این که همانند همه چیز، سحر هم تحت سیطره قدرت الهی است و ساحر با داشتن علم سحر، از دایره قدرت الهی خارج نبوده و بدون اراده خدا قادر به انجام کاری نیست و به کسی نمی تواند ضرری برساند: «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ ولى هيچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند.(13)
__________
(1) بقره/ 102.
(2) طه/ 66.
(3) اعراف/ 116.
(4) انفال/ 37.
(5) آل عمران/ 179.
(6) نساء/ 40.
(7) انسان/ 3.
(8) طلاق/ 3.
(9) نساء/ 26.
(10) بقره/ 30.
(11) جاثیه/ 13.
(12) شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، بخش باقیات الصالحات.
(13) بقره/ 102.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید