قرآن و خبرهای غیبی
یکی از راه های اثبات اعجاز قرآن خبرهاى غيبى قرآن است. در قرآن کدام خبر غیبی آمده است؟ آیا این اخبار مربوط به زمان بعد از نزول قرآن هست یا قبل از آن؟
اخبار غیبی می تواند خبر از گذشته، حال و یا آینده، و یا حتی خبر دادن از ضمیر و آن چه در دل افراد است باشد. قرآن کریم نسبت به برخی وقایع که در آینده رخ خواهد داد، خبرهای غیبی و پیشگویی هایی دارد که همه آن ها تحقق یافتند. در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود: 1. پيشگويى در باره جنگ بدر «وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ»؛ و به ياد آريد، هنگامى را كه خداوند به شما وعده داده بود كه يكى از دو گروه [كاروان قريش يا لشكر مسلح آن ها] نصيب شما خواهد بود، شما دوست داشتيد كه كاروان براى شما باشد ولى خداوند مىخواهد، حق را با كلمات خود تقويت و ريشه كافران را قطع كند.(1) در این آیه شریفه به مؤمنين وعده غلبه و پيروزى بر دشمن و از بين رفتن كفار را داد. قابل توجه این که مسلمانان در آن روز از نظر تعداد لشكر و وسايل جنگ، ضعيف و در اقليت بودند، تا جايى كه در ميان آنان تنها دو نفر سواره و بقيه همه پياده بودند، در حالی که در برابر آنان كفار در اكثريت و از نيروى بيش ترى برخوردار بودند. كفار آن چنان داراى نيرو و قدرت بودند كه مؤمنين از جنگ با آنان در ترس و وحشت به سر مى بردند ولى خداوند در اين آيه اراده خويش را به مسلمانان اطلاع داده است كه او مى خواهد حق را بر باطل پيروز گرداند و به وعده اش وفا نمود و مسلمانان را بر دشمنان پيروز ساخت. 2. پيشگويى در هزيمت دشمن نيرومند «أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»؛ يا مى گويند: ما جماعتى متحد و نيرومند و پيروزيم ولى بدانند به زودى جمعشان شكست مى خورد و پا به فرار خواهند گذاشت.(2) اين آيه از شكست مشركين و از پاشيده شدن اجتماعاتشان خبر مى دهد. اين جريان نيز در جنگ بدر واقع گرديد، آن گاه كه ابو جهل اسب خويش را جلو راند و در پيشاپيش لشكر خويش قرار گرفت و گفت: ما امروز از محمد و يارانش انتقام خواهيم گرفت. ولى خداوند او را هلاك و جمعيتش را متفرق ساخت. اين جريان در موقعى به وقوع پيوست كه مسلمانان در اقليت بودند و كسى نمى توانست، باور كند كه سيصد و سيزده مردى كه هيچ گونه وسايل جنگ در اختيارشان نبود، بر يك لشكر انبوه و نيرومند غالب شوند. 3. پيشگويى در سرنوشت دشمنان پيامبر «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»؛ آن چه را كه مأمور هستى، آشكارا بيان كن و از مشركان روى گردان! ما [خطر] استهزا كنندگان را از تو رفع خواهيم نمود، همانانى كه به خدا شرك مى ورزند و آنان به زودى [از نتايج اعمالشان] اطلاع خواهند يافت.(3) اين آيه شريفه در مكه، در اوايل دعوت اسلامى نازل گرديد زمانی که قریش، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مسخره می کردند و مى گفتند: اين همان است كه خيال مى كند پيامبر است و جبرئيل همراه او است. در اين هنگام اين آيه شريفه نازل گرديد و پيروزى رسول خدا و كمک هاى غيبى و نیز خذلان و شكست استهزا کنندگان را اعلام نمود. كسى در آن زمان تصور نمى كرد روزى خواهد آمد كه قريش شوكت و عزت خويش را از دست دهند و نفوذ و قدرت آنان با پيروزى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از بين برود. 4. پيشگويى در باره پيروزى اسلام بر تمام اديان ديگر «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ اوست كه پيامبرش را با هدايت و آيين حق به سوى مردم فرستاد تا دين وى را بر تمام دين ها پيروز گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.(4) اين آيه شريفه هنگامى نازل گرديد كه اسلام هنوز در جزيره عربستان رواج كامل پيدا نكرده بود. اين آيه از پيروزى جهانى اسلام و از برترى و غلبه آن بر تمام اديان و ملل دنيا خبر داد. قابل توجه است که بخش عظيمى از این وعده تحقق يافت و تحقق كامل آن با ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) خواهد بود. 5. پيشگويى در باره جنگ ايران و روم «غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ»؛ روم در نزديك ترين سرزمين شكست خورد ولى پس از مغلوب شدن به زودى پيروز و غالب خواهد گرديد.(5) در آن زمان، ایرانیان آتش پرست بودند و رومیان، خداپرست و مسیحی. در جنگ بین ایران و روم، رومیان شکست خوردند و ایرانیان پیروز شدند. انتشار شکست رومیان خدا پرست (مسیحی) در برابر ایرانیان آتش پرست، بت پرستان مکه را خوشحال کرد. آیه شریفه نازل شد و خبر از پیروزی رومیان در آینده داد. آن چه اين آيه خبر داده بود، در مدت کمتر از ده سال واقع گرديد و روم بر ايران غالب شد و سپاه روم وارد سرزمين فارس گرديد. 6. پيشگويى در سرنوشت ابولهب «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ»؛ بريده باد هر دو دست ابو لهب [و مرگ بر او باد]، همان طور هم خواهد بود. آن چه از ثروت و اولاد به دست آورده است، به حال وى سودى نخواهد بخشيد، به زودى وارد آتش شعله ور دوزخ مى شود. [و نيز] همسرش در حالى كه هيزم كش [دوزخ] است و در گردنش طنابى است، از ليف خرما!(6) اين سوره كه در حال حيات ابو لهب نازل گرديده است، از داخل شدن او و همسرش به آتش دوزخ خبر مى دهد و از اين آيه چنين استفاده مى شود كه آنان تا زنده هستند، اسلام را نخواهند پذيرفت و در عناد و لجاجت خويش باقى خواهند ماند و يک سرنوشت شوم و ذلت بارى در انتظار آن ها است. همان طور كه قرآن پيش بينى كرده بود، آن دو نفر در حال كفر و بى دينى از اين جهان رخت بربسته و مستوجب عذاب ابدى گرديدند. در دنيا به ذلت و نكبت و در آخرت به عذاب الهى مبتلا شدند.(7) ممکن است کسی از فرق و وجه تمایز پیش گویی های قرآنی با پیشگویی های افرادی مانند نوسترآداموس و ... بپرسد، که در جواب باید گفت پیشگویی با آینده نگری و پیش بینی کردن فرق دارد. پیشگویی قرآن، بدون سابقه و بدون تکیه بر امور عادی است بلکه متکی بر وحی و غیب است، ولی پیش بینی و آینده نگری، مبتنی و بر اساس شواهد و قرائن است. پیشگویی قرآن، قطعی و یقینی است، ولی کسی که پیش بینی و آینده نگری می کند، بر اساس حدس و گمان است. لذا هر چقدر هم حدسی قوی باشد، باز یقینی و قطعی نیست. پیشگویی قرآن، صادق است و تخلف بردار نیست کما این که این پیشگویی ها محقق شده است، ولی پیش بینی و آینده نگری های زیادی هست که اصلا محقق نشده و کذب بوده است. لازم به ذکر است شواهد می تواند شواهد و علوم طبیعی باشد یا غیر طبیعی مثل علوم غریبه. پیش بینی های نوستر آداموس اگر هم بر اساس شواهد و علوم طبیعی نیست ولی از علم غیر طبیعی مثل علوم غریبه و ... کمک گرفته است کما این که در همان زمان هم از طرف کلیسا محکوم به جادوگری و ... شد. در حالی که پیشگویی های قرآن که بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شده نه بر اساس شواهد طبیعی و نه بر اساس علوم غیر طبیعی است زیرا علوم غیر طبیعی نیاز به آموزش و تعلیم دارد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد کسی آموزش ندیده اند. بهترین دلیل بر اثبات یک چیز، وقوع آن است. یعنی هر وعده ای که خداوند داده محقق شده است و این می رساند که وعده های خداوند تخلف بردار نیست و قطعی و یقینی است. لذا باید گفت یقین پس از شک و بعد از تحقق وعده ها، حاصل می شود یعنی بعد از این که همه وعده ها واقع شدند، شک تبدیل به یقین می شود. در حالی که پیش بینی های اشخاص، موارد خلاف زیادی دارد و این گونه نیست که همه همان طور که او پیش بینی کرده واقع بشود. لذا یقین آور نیست. ضمنا عبارت های کتاب نوستر آداموس مبهم است و نمی توان مدعی شد آن چه واقع شده، دقیقا همانی بوده که او در ذهن داشته است. توجه به بداء هم باید داشت لذا با تحقق بداء، دیگر آن گونه که او پیش بینی کرده واقع نخواهد شد. در حالی که وقتی خدا می فرماید به پیامبر که این را بگو، دقیقا همان واقع شده و می شود.
_________
(1) انفال/ 7.
(2) قمر/ 44 و 45.
(3) حجر/ 94 – 96.
(4) صف/ 9.
(5) روم/ 2 و 3.
(6) لهب/ 1- 4.
(7) ر.ک: آیت الله خویی، البیان فی تفسیر القرآن، القرآن و الاخبار بالغیب، ص 67.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید