عواقب سخن چینی در قیامت
سخن چینی از گناهان بزرگی است که غیر از عواقب فردی و اجتماعی که در دنیا برای انسان و افراد جامعه دارد در آخرت هم دچار عذاب های سختی خواهد شد که قابل وصف نیست.
پرسش:
با توجه به قبیح بودن صفت سخنچین، در قیامت برای این افراد چه عواقب و پیامدهای در روایات بیانشده است؟
پاسخ:
اعمال و رفتار انسان دارای آثاری است که برخی از آنها محدود به این دنیا و برخی از آنها در آخرت نمود پیدا میکند؛ آثاری که برای اعمال انسان وجود دارد هم شامل رفتارهای نیک انسان و هم شامل رفتارهای نکوهیده وی میشود. یکی از رفتارهای نکوهیده که در آیاتی از قرآن کریم نیز به آن پرداختهشده (1) و در آخرت دارای اثر بوده و صاحب آن گرفتار میشود، گناه سخنچینی است.
در اینجا به بیان عواقب و آثار زیانبار سخنچینی از دیدگاه روایات اهلبیت علیهمالسلام پرداخته میشود.
1. از بین رفتن اعمال نیک و محکوم شدن به کفر
همانگونه که برخی از اعمال نیک باعث از بین رفتن گناهان میشود، (2) برخی از گناهان مانند سخنچینی نیز مانع از اثرگذاری اعمال نیک میشود. از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله دراینباره چنین نقلشده است: «أربَعَهٌ تُفسِدُ الصَّومَ و أعمالَ الخَیرِ: الغیبَهُ، وَالکَذِبُ، وَالنَّمیمَهُ، وَالنَّظَرُ إلَی الأَجنَبِیِّ»؛ (3) چهار چیز، روزه و کارهای نیک را خراب میکند: غیبت، دروغ، سخنچینی و نگاه به نامحرم.
البته روایاتی از این قبیل که درباره فاسدشدن اعمال توسط برخی گناهان صادرشده به معنای باطل بودن آن عمل نیست؛ بلکه به معنای از دست دادن پاداشهایی است که برای بالاترین درجات آن عمل در نظر گرفتهشده و بهرهمندی از ثوابهای کمتر است. در روایات نسبت به سخنچینی علاوه بر فاسد کردن اعمال نیک، همانند برخی از گناهان بسیار بزرگ، از آن تعبیر به کفر شده و صاحبان آن گناهان، کافر خواندهشدهاند که البته کفر در اینجا به معنای کفر اصطلاحی نبوده؛ بلکه نشانگر بزرگی آن گناه است. امام صادق علیهالسلام در حدیثی از پدران بزرگوار خود از امیر مؤمنان علیهالسلام نقل کرد که پیامبر صلیالله علیه و آله در وصیت خود به آن حضرت چنین فرموده است: «یَا عَلِیُّ کَفَرَ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ عَشَرَهٌ الْقَتَّاتُ وَ...»؛ (4) ای علی به خدا سوگند از این امت ده نفر به خداوند بلندمرتبه کفر ورزیدهاند (که یکی از آنها) سخنچین و... است.
2. داخل نشدن در بهشت
یکی از دیگر آثار سخنچینی ممنوعیت از ورود سخنچین به بهشت است. در روایتی از امام صادق علیهالسلام چنین نقلشده است: «ثَلَاثَهٌ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ السَّفَّاکُ لِلدَّمِ وَ شَارِبُ الْخَمْرِ وَ مَشَّاءٌ بِنَمِیمَهٍ»؛ (5) سه گروه هستند که داخل در بهشت نمیشوند؛ کسی که خونریز باشد و شرابخوار و سخن چنین. در وصیت پیامبر صلیالله علیه و آله به امام علی علیهالسلام که پیشتر نیز بخشی از آن نقل شد، رسول گرامی اسلام به نقل از خداوند متعال، نه گروه را محروم از بهشت دانسته است: ِ «یَا عَلِیُّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ... ثُمَّ قَالَ لَهَا تَکَلَّمِی فَقَالَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ قَدْ سَعِدَ مَنْ یَدْخُلُنِی قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا یَدْخُلُهَا مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ لَا نَمَّامٌ و...»؛ (6) ای علی خداوند متعال بهشت را آفرید ... سپس به او فرمود سخن بگو، پس گفت: خدایی جز خداوند یکتا که زنده و پاینده است وجود ندارد؛ هرکسی که داخل در من شود رستگار است. خداوند بلندمرتبه فرمود به عزت و جلالم سوگند، کسی که بر نوشیدن شراب مداومت داشته و سخنچین و... داخل در آن (بهشت) نمیشوند. در روایت دیگری از امام صادق چهار گروه محروم از بهشت دانسته شدهاند: «أَرْبَعَهٌ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ الْکَاهِنُ وَ الْمُنَافِقُ وَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ الْقَتَّاتُ وَ هُوَ النَّمَّام»؛ (7) چهر گروه داخل در بهشت نمیشوند؛ پیشگو و منافق و دائمالخمر و قتات که همان سخنچین است.
3. عذاب شدن در قبر و قیامت
روایات درباره عذاب شدن سخنچین متفاوت است. تعدادی از روایات خبر از عذاب شدن شخص در قبر و برخی دیگر به عذاب شدن در قبر و پس از قبر خبر دادهاند و برخی نیز به عذاب شدن سخنچین در آخرت تصریح کردهاند. در روایتی از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله درباره تأثیر سخنچینی در عذاب قبر، چنین آمده است: «عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ مَرَّ بِقَبْرَیْنِ یُعَذَّبَانِ فَقَالَ إِنَّهُمَا لَیُعَذَّبَانِ وَ مَا یُعَذَّبَانِ فِی کَبِیرٍ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَکَانَ لَا یَتَنَزَّهُ مِنَ الْبَوْلِ وَ أَمَّا الْآخَرُ فَکَانَ یَمْشِی بِالنَّمِیمَه»؛ (8) از پیامبر صلیالله علیه و آله نقلشده که ایشان از کنار دو قبر گذر کردند، پس فرمودند: آن دو نفر (اکنون) عذاب میشوند و آنچه به آن عذاب میشوند کار دشواری نیست، اما یکی از آن دو، کسی است که از ادرار خودداری نمیکرد و اما دیگری کسی است که در پی سخنچینی میرفت. در روایت دیگری از آن حضرت در وصیت به امیر مؤمنان علیهالسلام درباره عذاب قبر انسان سخنچین اینگونه نقلشده است: «یَا عَلِیُّ احْذَرِ الْغِیبَهَ وَ النَّمِیمَهَ فَإِنَّ الْغِیبَهَ تُفَطِّرُ وَ النَّمِیمَهَ تُوجِبُ عَذَابَ الْقَبْر»؛ (9) ای علی از غیبت کردن و سخنچینی بپرهیز پس بهدرستی که غیبت سبب افطار روزه و سخنچینی موجب عذاب قبر است.
از امیر مؤمنان علیهالسلام نیز اینچنین نقلشده است: «عَذَابُ اَلْقَبْرِ یَکُونُ فِی اَلنَّمِیمَهِ وَ اَلْبَوْلِ وَ عَزَبِ اَلرَّجُلِ عَنْ أَهْلِهِ»؛ (10) عذاب قبر در (سه چیز)؛ سخنچینی، (خودداری از) ادرار و دور بودن مرد از عیالش است. در این روایات تنها به بیان عذاب قبر اکتفا شده بود، اما در روایت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله که آخرین خطبه آن حضرت در مدینه بود و در آن عِقاب بسیاری از اعمال بیانشده درباره سخنچینی چنین آمده است: «مَنْ مَشَى فِی نَمِیمَهٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ نَاراً تُحْرِقُهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ شُجَاعاً تِنِّیناً أَسْوَدَ یَنْهَشُ لَحْمَهُ حَتَّى یَدْخُلَ النَّار»؛ (11) کسی که برای سخنچینی بین دو نفر حرکت کند، خداوند بر او در قبرش، آتشی را مسلط میفرماید که او را تا روز قیامت میسوزاند و زمانی که از قبرش بیرون میآید، مار بزرگ سیاهی را بر او مسلط میکند که گوشت او را میخورد تا داخل جهنم شود.
پس طبق این روایت، سخنچین از داخل قبر و خارج از آن تا روز قیامت گرفتار عذاب است. در وصایای آن حضرت به ابوذر نیز چنین آمده است: «یَا أَبَا ذَرٍّ صَاحِبُ النَّمِیمَهِ لَا یَسْتَرِیحُ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْآخِرَهِ»؛ (12) ای ابوذر شخص سخنچین در آخرت از عذاب خداوند بلندمرتبه در آسایش نخواهد بود.
همچنین امام صادق علیهالسلام از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله درباره سختی عذاب سخنچین، چنین روایت نموده است «أَرْبَعَهٌ یُؤْذُونَ أَهْلَ النَّارِ عَلَى مَا بِهِمْ مِنَ الْأَذَى... فَیَقُولُ أَهْلُ النَّارِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ مَا لِهَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَهِ قَدْ آذَوْنَا عَلَى مَا بِنَا مِنَ الْأَذَى فَرَجُلٌ مُعَلَّقٌ عَلَیْهِ تَابُوتٌ مِنْ جَمْرٍ وَ رَجُلٌ تَجْرِی أَمْعَاؤُهُ صَدِیداً وَ رَجُلٌ یَسِیلُ فُوهُ قَیْحاً وَ دَماً وَ رَجُلٌ یُأْکَلُ لَحْمُهُ... ثُمَّ یُقَالُ لِلَّذِی یُأْکَلُ لَحْمُهُ مَا بَالُ الْأَبْعَدِ قَدْ آذَانَا عَلَى مَا بِنَا مِنَ الْأَذَى فَیَقُولُ إِنَّ الْأَبْعَدَ کَانَ یَأْکُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِیبَهِ وَ یَمْشِی بِالنَّمِیمَهِ»؛ (13) چهار گروه هستند که دوزخیان علاوه بر عذاب و شکنجههاى خود، از عذاب آن چهار گروه نیز آزار میبینند... دوزخیان به یکدیگر میگویند: این چهار گروه چه کردهاند که ما باوجود عذاب و شکنجههاى خود، از عذاب آنان نیز رنج میبریم؟ مردى [از آن چهار گروه] در تابوتى از آتش گداخته آویخته و مردى دیگر رودههایش بیرون ریخته و آن را با خود مىکشد و مردى از دهانش چرک و خون جارى است و دیگرى گوشت خود را مىخورد... سپس به آنکه گوشتش را مىخورد گفته میشود: این دورمانده از رحمت خدا، چه کرده که با همه عذابهایی که داریم، از او نیز در آزاریم؟ گویند: بهراستی این دورمانده از رحمت با غیبت، گوشت مردم را مىخورد و در پی سخنچینی مىرفت.
4. محشور شدن به شکل حیوانات
در روایتی از امام زینالعابدین علیهالسلام در پاسخ به شخصی که نزد ایشان سخنچینی کرد چنین نقلشده است: «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ نَقَلَهَ النَّمِیمَهِ هُمْ کِلَابُ النَّار»؛ (14) آیا ندانستهای که نقلکنندگان سخنچینی، سگهای جهنم هستند؟ در روایتی از پیامبر صلیالله علیه و آله در پاسخ به معاذ بن جبل از تفسیر آیه شریفه﴿ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً﴾؛ (15)
نیز چنین نقلشده است: «یُحْشَرُ عَشَرَهُ أَصْنَافٍ مِنْ أُمَّتِی أَشْتَاتاً قَدْ مَیَّزَهُمُ اللَّهُ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ بَدَّلَ صُوَرَهُمْ بَعْضُهُمْ عَلَى صُورَهِ الْقِرَدَهِ وَ بَعْضُهُمْ عَلَى صُورَهِ الْخَنَازِیرِ وَ ... فَأَمَّا الَّذِینَ عَلَى صُورَهِ الْقِرَدَهِ فَالْقَتَّاتُ مِنَ النَّاسِ»؛ (16) ده طایفه از امّت من بهطور پراکنده محشور میشوند که خداوند آنها را از میان مسلمانان، تمییز داده و صورت برخی از آنها را به شکل میمون و برخى را بهصورت خوک تغییر داده است و... امّا آنهایی که بهصورت میموناند، سخنچینان از مردماند.
نتیجه:
سخنچینی یکی از گناهان بسیار بزرگ است که علاوه بر پیامدهای دنیوی، در آخرت نیز صاحب آن به گرفتاریهایی مانند از بین رفتن اعمال نیک او و وارد نشدن در بهشت و عذاب شدن در قبر و سایر مواقف قیامت و محشور شدن به شکل سگ و میمون، مبتلا میشود.
پینوشتها:
1. سوره قلم آیه 11؛ سوره همزه آیه 1؛ سوره مسد آیه 4.
2. سوره هود آیه 114.
3. مشکینی اردبیلی، علی، تحریر المواعظ العددیه، قم، الهادی، ۱۳۸۲، ص ۳۳۱.
4. ابنبابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دوم، 1413 ق. ج ص 356.
5. همو، الخصال، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ اول، 1362 ش. ج 1، ص 180.
6. همو، من لا یحضره الفقیه، همان. ج 4، صص 355 و 356.
7. همو، الامالی، تهران، چاپ ششم، کتابچى، 1376 ش. ص 404.
8. ابن مطهر حلى، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، چاپ اول، 1982 م. ص 453.
9. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1404 ق.ص 13.
10. ابنبابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داورى، چاپ اول، 1385 ش. ج ۱، ص ۳۰۹.
11. همو، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، چاپ دوم، دارالشریف الرضی للنشر، قم، 1406 ق. ص 284.
12. طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، قم، الشریف الرضى، چاپ: چهارم، 1412 ق. ص 470.
13. ابنبابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، همان. ص 248.
14. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412 ق. ج 1، ص 118.
15. سوره نبأ آیه 18.
16. طبرسى، فضل بن حسن، مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، تحقیق: محمدجواد بلاغى، تهران، انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، 1372 ش.
ج10، ص 642.