علائم قطعی ظهور
با توجه به پنج علائم حتمی برای ظهور، ترتیب وقوع آن ها چگونه است؟
ترتیب واحد و یکسانی در روایات وارده از معصومین (علیهم السلام) ترسیم نشده است و روایات مختلف هستند؛ ولی با توجه به روایات ذیل، می توان احتمال داد ترتیب وقایع نزدیک به ظهور که به نظر می رسد در یکسال مانده به ظهور، همه محقق شده و از علائم حتمی هم محسوب می شوند، بدین ترتیب است:
1. خروج یمانی و خروج سفیانی (در ماه رجب)
2. صیحه آسمانی (در ماه رمضان)
3. خسف بیداء
4. قتل نفس زکیه (15 شب قبل از ظهور)
به این روایات توجه فرمایید:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ الْخُرَاسَانِيِّ وَ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَيْسَ فِيهَا رَايَةٌ بِأَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِ يَهْدِي إِلَى الْحَق»؛
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: خروج سه کس، خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمی کند.(1)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ: خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الْمُنَادِي يُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ»؛ از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: پنج چیز (علائم) قبل از قیام قائم (علیه السلام) است: خروج یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، خسف بیداء و کشته شدن نفس زکیه.(2)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ أَمْرَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ»؛ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: سفیانی، از علائم حتمی است و خروج آن در ماه رجب است.(3)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: الصَّيْحَةُ الَّتِي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَكُونُ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ لِثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مَضَيْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ»؛ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: صیحه آسمانی که در ماه رمضان است، در شب جمعه، بیست و سوم ماه رمضان است.(4)
«سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ (علیه السلام) يَقُولُ لَيْسَ بَيْنَ قِيَامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَيْنَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَة»؛ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: بین ظهور مهدی (علیه السلام) و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست.(5)
سؤال و جواب
ممکن است گفته شود: با این توصیفات که در روایات آمده، می توان محاسبه کرد که ظهور شاید ۶ سال دیگر باشد زیرا شب جمعه آن، ۲۳ ماه رمضان می شود.
در جواب باید گفت: این گونه محاسبه کردن صحیح نیست و نمی توان آن را پذیرفت؛ زیرا در روایات معصومین (علیهم السلام) به ما تعلیم داده شده که ظهور، مانند قیامت، ناگهانی است و کسی غیر از خداوند متعال، از آن آگاه نیست.
«أَنَّ النَّبِيَّ (صلی الله علیه و آله) قِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَتَى يَخْرُجُ الْقَائِمُ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ قَالَ مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً»؛ به پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله) گفتند: اى رسول خدا! قائم از فرزندان شما كى خروج مى كند؟ فرمودند: مَثل او مَثل قيامت است، كسى جز خداوند وقت آن را معلوم نمی كند، اين مطلب در آسمان ها و زمين گران آمده، به طور ناگهانى به سوى شما خواهد آمد.(6)
ممکن است پرسیده شود، با وجود علائم حتمی ظهور، چگونه ظهور می تواند ناگهانی باشد؟
در جواب باید گفت: اصل «بداء» را نباید فراموش کرد، یعنی در عین این که این امور از علائم حتمی معرفی شده اند ولی با حاصل شدن بداء، مسئله صورت دیگری پیدا می کند.
از طرفی ممکن است در اصل این علائم حتمی، بداء حاصل نشود بلکه در زمان و یا مدت آن ها بداء حاصل شود، مثلا در تعیین شب 23 رمضان برای صیحه آسمانی و یا در مدت زمان خروج سفیانی و یا در مدت فاصله بین قتل نفس زکیه با ظهور، بداء حاصل شده و تغییر ایجاد شود.
بنابر این؛
نمی توان تعیین وقت نمود و در روایات هم نهی شده و اهل بیت (علیهم السلام) نیز می فرمودند ما تعیین وقت نمی کنیم(7)؛ لذا باید گفت علم آن نزد خداوند متعال است و به غیر از خداوند متعال، کسی زمان ظهور را نمی داند.
پی نوشت ها:
1. طوسى، الغيبة، محقق/مصحح: تهرانى و ناصح، ناشر: دار المعارف الإسلامية ـ قم، 1411 ق، چاپ اول، ص 446.
2. ابن بابویه (صدوق)، كمال الدين و تمام النعمة، انتشارات اسلامیه، ج 2، ص 649، ح 1.
3. همان، ج 2، ص 650، ح 5.
4. همان، ح 6.
5. همان، ج 2، ص 649، ح 2.
6. خزاز رازى، كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر، محقق/مصحح: حسينى كوهكمرى، ناشر: بيدار ـ قم، 1401ق، بی نوبت، ص 277؛ كمال الدين و تمام النعمة، پیشین، ج 2، ص 373.
7. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج 1، ص 368.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید