سالک و تجلیات اسماء حسنی

image: 
از جمله مسائلی که در مقام سلوک برای سالک به وجود می آید تجلیات اسماء حسنی و صفات حضرت حق در وجود سالک است لطفا در مورد چگونگی این تجلیات توضیحاتی بفرمایید.

از جمله مسائلی که در مقام سلوک برای سالک به وجود می آید تجلیات اسماء حسنی و صفات حضرت حق در وجود سالک است لطفا در مورد چگونگی این تجلیات توضیحاتی بفرمایید.

تجلیات اسماء و صفات در اوایل سلوک، شروع می شود، ولکن به لحاظ اینکه هنوز آن صفا و طهارت لازم در قلب و سرّ سالک محقق نگشته، و قابلیت و صلاحیت کافی را به دست نیاورده، از آن تجلیات در حد بسیار ضعیفی برخوردار می‌‌ گردد.
در ادامه، سالک با مجاهدت های پی گیر و با حصول صفا و طهارت لازم، از تجلیات اسماء و صفات الهی در حد بالاتری برخوردار گشته، و آثار تجلیات را در وجود خود می یابد. قلب سالک به اندازه ای که از نقش اغیار و رسوم خودی پاک گردیده، به همان اندازه هم صلاحیت تابش انوار اسماء و صفات حق را یافته است.
تجلیات اسماء و صفات حضرت حق در وجود انسان، به تناسب کنار رفتن حجاب هاست. با کنار رفتن حجاب ها از روح انسان، و به عبارتی با کنار رفتن حجابها از قلب یا دل، اسماء الهی و صفات او در قلب انسان تجلی می کند.
سالکین الی الله، گاهی به قدر منزلت خویش مظهر و مجلای قسمتی از اسماء الهی بوده و بعضی از آنان مظهر و مجلای اسماء دیگری از اسماء الهی می باشند. در بعضی اسم «علیم»، در دیگری «حلیم»، در بعضی اسم «خبیر» و در بعضی اسم «سمیع» و...

توجه به این حقیقت هم لازم است که تجلیات اسماء برای همه سالکین الی الله پیش نمی آید، برای برخی از سالکین، تجلیات و آثار آن ها در حیات ظاهری آنان معلوم نمی شود، آن هم نه به جهت قصور یا تقصیر در مقام عبودیت و نه به جهت تنزل از مقام و منزلتی که نزد خدای متعال داشت بلکه باز به لحاظ اسراری که در این بین هست.
هر اسمی از اسماء و هر صفتی از صفات الهی که در وجود سالک الی الله تجلی می کند، در هر مرتبه ای از مراتب تجلی آن، به تناسب همان مرتبه، آثار این تجلی در وجود وی ظاهر می گردد.
مثلا در مقام تجلی اسم «بصیر»، در وجود سالک به تناسب مرتبه تجلی سالک از دید بالاتر و برتری برخوردار می گردد، و می بیند آنچه را که قبلا نمی دید و آن چه را که دیگران نمی بینند.

یکی دیگر از معانی تجلیات اسماء و صفات، تجلیات مقام ربوبی با اسماء و صفات مختلف برای سالک الی الله است، که عنایات الهی به اقتضای ربوبیت آن ها را ایجاب می نماید، این تجلیات در حقیقت، تجلیات حق با اسماء و صفات مختلف است در مقام ربوبیت. یعنی تربیت سالک و تکمیل او و پیش بردن و جذب نمودن و حرکت دادن او، و بالاخره بالا بردن و به مقصد رسانیدن او، تا در نهایت سالک را به آرزویش که لقاء و فناء فی الله است می رساند.
حق تعالی در این زمینه می فرماید:
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (1) یعنی خدای متعال ولایت می کند آنانی را که ایمان آورده اند، و با ولایت خود آن ها را از ظلمت ها بیرون می آورد و به عالم نور می رساند و آن ها که کفر ورزیدند، اولیاء آن ها شیطان و جنود او هستند، که با ولایت خود آن ها را از عالم نور بیرون می آورند و به ظلمت ها وارد می سازند و آنها یاران آتش بوده و در آتش به طور همیشه خواهند بود.»
این تجلی در حقیقت تجلی اسم «رب» است. مقام ربوبی به منظور تربیت سالک گاهی در جلوه «هادی» گاهی در جلوه «تواب»، گاهی در جلوه «جبار» و گاهی در جلوه دیگری برای او تجلی می کند،و همین طور گاهی با اسماء «جمال» گاهی با اسماء «جلال»، گاهی با اسم«قابض» و گاهی با اسم «باسط» بر او جلوه می کند. در هر کدام از این تجلیات و به مقتضای هریک از آن ها، سالک از حالات و خصوصیات به خصوص برخوردار شده و وظایف جدیدی داشته و مجاهدات خاصی دارد. ناگفته پیداست که حقیقت امر در مقام عمل روشن می شود و آن چنان که هست معلوم و مشهود می گردد.(2)

پی نوشت ها:
1. بقره/257
2. برای اطلاع بیشتر ر. ک: شجاعی، محمد، مجموعه مقالات، سروش، تهران1385، صص260-291.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: