حوري هاي بهشتي
لطفا آياتي از قرآن كه در اون ها در مورد حوري هاي بهشتي صحبت كرده و تفاسيرشون رو بذارين... و در موردشون توضيح بدين..
در قرآن كريم برای زنان بهشتى )حوریه های بهشتی( ویژگی هایی ذکر شده است که عبارتند از : 1- پاکی و پاکیزگی : وَ لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيها خالِدُونَ (1)؛ وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ (2) ؛ لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ ... (3) همسران آن جهان ، بر خلاف بسيارى از زيبا رويان اين جهان هيچ نقطه تاريك و منفى در جسم و جان آنها نيست و از هر عيب و نقصى پاك و پاكيزه اند.(4( 2- دارای چشمان سیاه و درشت : كَذلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ(5)؛ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ(6) ))حور)) جمع ((حوراء)) و ((احور)) به كسى مى گويند كه سياهى چشم او كاملا مشكى و سفيدى آن كاملا شفاف است !. ))عين )) (بر وزن چين ) جمع ((اعين )) و ((عيناء)) به معنى درشت چشم است . از آنجا كه زيبائى انسان بيش از همه در چشمان او است ، در اينجا چشمان زيباى حور العين را توصيف مى كند.(7) 3- پوشیده و مستور بودن:وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ(8)و همسرانى از حورالعين دارند.( از شدت صفا) همچون مرواريد در صدف پنهان هستند ! ))حور)) چنانكه قبلا نيز گفته ايم جمع ((حوراء)) و ((احور))، به كسى مى گويند كه سياهى چشمش كاملا مشكى و سفيديش كاملا شفاف است . و ((عين )) جمع ((عيناء)) و ((اعين )) به معنى درشت چشم است ، و از آنجا كه بيشترين زيبائى انسان در چشمان او است روى اين مساءله مخصوصا تكيه شده است . بعضى نيز گفته اند كه ((حور)) از ماده ((حيرت )) گرفته شده ، يعنى آنچنان زيبا هستند كه چشمها از ديدن آنها حيران مى شود. ))مكنون )) به معنى پوشيده است ، و در اينجا منظور پوشيده بودن در صدف است ، زيرا مرواريد به هنگامى كه در صدف قرار دارد و هيچ دستى به آن نرسيده از هميشه شفافتر و زيباتر است ، بعلاوه ممكن است اشاره به اين معنى باشد كه آنها از چشم ديگران كاملا مستورند، نه دستى به آنها رسيده ، و نه چشمى بر آنها افتاده است !(9) 4- فقط به همسران خود عشق می ورزند . یا پر ناز و کرشمه هستند. فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ ...(10) زنانی که جز به همسران عشق نمى ورزند. ؛ وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ. (11) و نزد آنها همسرانى است كه جز به شوهران خود عشق نمى ورزند و چشمانى درشت (و زيبا) دارند. ))طرف )) ((بر وزن حرف )) به معنى پلك چشمها است ، و از آنجا كه به هنگام نگاه كردن پلكها به حركت در مى آيد كنايه از نگاه كردن است ، بنابراين تعبير به ))قاصرات الطرف (( اشاره به زنانى است كه نگاهى كوتاه دارند، يعنى فقط به همسرانشان عشق مى ورزند، و اين يكى از بزرگترين امتيازات همسر است كه جز به همسرش نينديشد و به غير او علاقه نداشته باشد.(12( در تفسير ((قاصرات الطرف (( احتمالات متعددى داده شده كه در عين حال قابل جمع است . نخست اينكه : آنها تنها به همسران خود نگاه مى كنند، چشم خود را از همه چيز برگرفته ، و به آنان مى نگرند. ديگر اينكه : اين تعبير كنايه از اين است كه آنها فقط به همسرانشان عشق مى ورزند، و جز مهر آنها مهر ديگرى را در دل ندارند كه اين خود يكى از بزرگترين امتيازات يك همسر است كه جز به همسرش نينديشد و جز به او عشق نورزد. تفسير ديگر اينكه آنها چشمانى خمار دارند، همان حالت مخصوصى كه در بسيارى از اشعار شعرا به عنوان يك توصيف زيبا از چشم مطرح است البته معنى اول و دوم مناسبتر به نظر مى رسد هر چند جمع ميان معانى نيز بى مانع است . كلمه عين (بر وزن مين ) جمع عيناء به معنى زن درشت چشم است .(13) 5- از هر نظر دوشیزه و پاک هستند. ... لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (14).... هيچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته است . كلمه ((طمث )) كه فعل ((لم يطمث )) از آن مشتق شده ، به معناى ازاله بكارت و نكاحى است كه با خونريزى همراه باشد. و معناى آيه اين است كه : حوريان بهشتى دست نخورده اند، و قبل از همسران هيچ جن و انسى ازاله بكارت از ايشان نكرده .(15) 6- مانند یاقوت و مرجان هستند. كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ(16) آنها همچون ياقوت و مرجانند! به سرخى و صفا و درخشندگى ((ياقوت )) و به سفيدى و زيبائى شاخ ((مرجان(( كه هنگامى كه اين دو رنگ (يعنى سفيد و سرخ شفاف ) به هم آميزند زيباترين رنگ را به آنها مى دهند. ))ياقوت )) سنگى است معدنى و معمولا سرخ رنگ ، و مرجان حيوانى است دريائى شبيه شاخه هاى درخت كه گاه به رنگ سفيد و گاه قرمز يا رنگهاى ديگر است ، و در اينجا ظاهرا منظور نوع سفيد آن است .(17) در صفاى رنگ و بهاء و تلالو چون ياقوت و مرجانند، (لبها چون ياقوت و چهره چون مرجان( (18) 7- دارای حسن سیرت و حسن صورت هستند. فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ ...(19) و در آن باغهاى بهشتى زنانى هستند نيكو خلق و زيبا. زنانى كه جمع ميان ((حسن سيرت )) و ((حسن صورت )) كرده اند، چرا كه ((خير)) غالبا در مورد صفات نيك و جمال معنوى به كار مى رود و ((حسن )) غالبا در زيبائى و جمال ظاهر. در رواياتى كه در تفسير اين آيه وارد شده صفات نيك بسيارى براى همسران بهشتى شمرده شده كه مى تواند اشاره اى به صفات عالى زنان دنيا نيز باشد، و الگوئى براى همه زنان محسوب شود، از جمله خوش زبان بودن ، نظافت و پاكى ، آزار نرسانيدن ، نظرى به بيگانگان نداشتن و مانند آن . خلاصه اينكه تمام صفات كمال و جمالى كه در يك همسر مطلوب است در آنها جمع است ، و آنچه خوبان همه دارند آنها تنها دارند، و به همين دليل قرآن در يك تعبير كوتاه و پرمعنى از آنها به عنوان ((خيرات حسان )) تعبير كرده است .(20) 8- فقط به همسرانشان تعلق دارند. حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ(21) حوريانى كه در خيمه هاى بهشتى مستورند. ((حور)) جمع ((حوراء)) و ((احور)) به كسى مى گويند كه سياهى چشمش كاملا مشكى و سفيدى آن كاملا شفاف است ، و گاه به زنان سفيد چهره نيز اطلاق شده است . تعبير به ((مقصورات )) اشاره به اين است كه آنها تنها تعلق به همسرانشان دارند و از ديگران مستور و پنهانند.(22( ))حوريان مقصور در خيمه هايند))، معنايش اين است كه : از دست برد اجانب محفوظند، زنانى مبتذل نيستند، كه غير شوهران نيز ايشان را تماشا كنند.(23) 9- داشتن پاکی و ظرافت بدن : كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (24 )گوئى (از لطافت و سفيدى ) همچون تخم مرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است . ( در این آيه توصيف ديگرى براى همين همسران بهشتى بيان كرده و پاكى و قداست آنها را با اين عبارت بيان مى كند: بدن آنها از شدت پاكى و ظرافت و سفيدى و صفا همچون تخم مرغهائى است كه نه دست انسان آن را لمس كرده و نه گرد و غبارى بر آن نشسته ، بلكه در زير بال و پر مرغ پنهان و پوشيده مانده است ! )كانهن بيض مكنون .( بيض جمع بيضه به معنى تخم مرغ است (هر نوع مرغ )، و مكنون از ماده كن (بر وزن جن ) به معنى پوشيده و مستور است .(25) 10- همتای هسران خود هستند. وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ(26) و نزد آنان همسرانى است كه تنها چشم به شوهرانشان دوخته اند و همگى هم سن و سالند. و كلمه اتراب به معناى اقران است . مى خواهد بفرمايد: همسران بهشتى همتاى شوهران خويشند، نه از جهت سن با آنان اختلاف دارند، و نه از جهت جمال . ممكن هم هست مراد از ((اقران )) اين باشد كه مثل شوهران خويشند، هر قدر شوهران نور و بهائشان بيشتر شود، از ايشان هم حسن و جمال بيشتر مى گردد. (27) 11- آفرینشی نو دارند. إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (28) ما آنها را آفرينش نوينى بخشيديم . اين جمله ممكن است اشاره به همسران مؤ منان در اين دنيا باشد كه خداوند آفرينش تازه اى در قيامت به آنها مى دهد، و همگى در نهايت جوانى و طراوت و جمال و كمال ظاهر و باطن وارد بهشت مى شوند كه طبيعت بهشت طبيعت تكامل و خروج از هر گونه نقص و عيب است . و اگر منظور حوريان باشد خداوند آنها را آفرينش نوينى بخشيده به گونه اى كه هرگز گرد و غبار پيرى و ناتوانى بر دامان آنها نمى نشيند. ممكن است كه تعبير به انشاء، اشاره به هر دو نيز بوده باشد. (29) 12-همواره بکر هستند. فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً(30) و همه را بكر قرار داده ايم . و شايد اين وصف هميشه براى آنها باقى باشد، چنانكه بسيارى از مفسران به آن تصريح كرده اند و در روايات نيز به آن اشاره شده ، يعنى با آميزش ، وضع آنها دگرگون نمى شود. (31) و معناى اين فرمود: ((فجعلنا هن ابكارا)) اين است كه : ما زنان بهشتى را هميشه بكر قرار داده ايم ، به طورى كه هر بار كه همسران ايشان با آنان بياميزند ايشان را بكر بيابند.(32) 13-فصیح و خوش زبان هستند.عُرُباً أَتْراباً(33) همسرانى كه به همسرشان عشق مى ورزند و خوش زبان و فصيح و هم سن و سالند. ((عرب )) جمع ((عروبة )) (بر وزن ضرورة ) به معنى زنى است كه وضع حالش حكايت از محبتش نسبت به همسر و مقام عفت و پاكيش مى كند، زيرا ((اعراب )) (بر وزن اظهار) به همان معنى آشكار ساختن است ، اين واژه به معنى فصيح و خوش سخن بودن نيز مى آيد، و ممكن است هر دو معنى در آيه جمع باشد.(34) 14- بسیار جوان هستند. وَ كَواعِبَ أَتْراباً(35) و حوريانى بسيار جوان و هم سن و سال . ((كواعب )) جمع ((كاعب )) به معنى دوشيزه اى است كه تازه برآمدگى سينه او آشكار شده ، و اشاره به آغاز جوانى است ، و ((اتراب )) جمع ((ترب )) (بر وزن حزب ) به معنى افراد هم سن و سال است ، و بيشتر در مورد جنس مؤ نث به كار مى رود، و به گفته بعضى در اصل از ترائب به معنى دنده هاى قفسه سينه گرفته شده كه شباهت زيادى با هم دارند.(36) جمله ))كواعب اترابا(( به معناى كنيزانى شبيه به هم است ، كه در خدمت اهل بهشتند، و در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) در معناى جمله ((ان للمتقين مفازا)) آمده كه امام فرمود: متقين كراماتى دارند، و در معناى ))كواعب اترابا ((فرمود: يعنى دختر نورس .(37)
------------------------------------------------
(1)- بقره/ 25 .
(2)- آل عمران/ 15.
(3)- نساء/ 57
(4)- تفسير نمونه ،ج2 ،ص 461.
(5)- دخان/ 54 .
(6)- طور/ 20 .
(7)- تفسير نمونه ،ج21 ،ص 212.
(8)- واقعه/ 22-23.
(9)- تفسير نمونه ،ج23 ، ص 215.
(10)- رحمن/56.
(11)- صافات/48.
(12)- تفسير نمونه ،ج 23 ،ص 169.
(13)- تفسير نمونه ،ج 19 ،ص 56-55.
(14)- رحمن/56 و رحمن/ 74.
(15)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 19 ،ص 185
(16)- رحمن/58.
(17)- تفسير نمونه ،ج 23 ،ص 170.
(18)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 19 ،ص 185.
(19)- رحمن/70.
(20)- تفسير نمونه جلد 23 صفحه 183-182.
(21)- رحمن/72.
(22)- تفسير نمونه ،ج 23 ،ص 183.
(23)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 19 ،ص 187.
(24)- صافات/49.
(25)- تفسير نمونه ،ج 19 ،ص 57-55.
(26)- ص/ 52.
(27)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 17 ،ص 333.
(28)- واقعه/35.
(29)- تفسير نمونه ،ج 23 ،ص 224.
(30)- واقعه/36.
(31)- تفسير نمونه ،ج 23 ،ص 224.
(32)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 19 ،ص 213.
(33)- واقعه/37.
(34)- تفسير نمونه ،ج 23 ،ص 224.
(35)- نباء/ 33.
(36)- تفسير نمونه جلد 26 صفحه 49-48.
(37)- ترجمه تفسير الميزان ،ج 20 ،ص 286.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید