حضرت ادریس (ع)
در داستان حضرت ادریس (ع) آمده که حضرت ادریس (ع) بعد از عروجی که به بهشت داشتند وقتی آن جا را میبینند دیگر حاضر به بازگشت نمی شوند و بعد از مدتی شیطان نزد مردم قوم ایشان رفته و آن ها را تشویق به ساختن مجسمه حضرت می کند که بعد از آن بت پرستی بینشان رایج می شود... دآیا این مطلب واقعیت دارد؟
طبق نقل بسيارى از مفسران ، ادريس جد پدر نوح است و با چهار واسطه به شیث پسر حضرت آدم می رسد.{1}. نام او در تورات (اخنوخ ) و در عربى (ادريس ) ميباشد که بعضى آن را از ماده درس مى دانند، زيرا او اولين کسى بود که با قلم خط نوشت ، او علاوه بر مقام نبوت ، به علم نجوم و حساب و هيئت احاطه داشت ، و نخستين کسى بود که طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت . در مورد اين پيامبر بزرگ قرآن تنها دو بار - آنهم با اشاره هاى کوتاه سخن گفته است ، يکى در آيات 56و57 سوره مریم و ديگرى در سوره انبياء آيه 85 و 86 و در روايات مختلف شرح مبسوطى در باره زندگى او نوشته اند که نمى توان همه آنها را معتبر دانست. {2}. یکی ا زمباحث اختلافی در مورد حضرت ادریس این است که آیا آن حضرت از دنیا رفته است یا اینکه مانند حضرت عیسی(ع) به آسمان عروج کرده و هنوز زنده است.این اختلافات در تفسیر آیات 56و 57 سوره مریم نشأت گرفته است،چرا که در این آیات خداوند متعال می فرماید: وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيا(3): و در اين کتاب، از ادريس (نيز) ياد کن، او بسيار راستگو و پيامبر (بزرگي) بود. وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيا(4): و ما او را به مقام والايي رسانديم. خداوند متعال در آیه 57 به مقام بلند پايه او اشاره کرده مى گويد:«و رفعناه مکانا عليا». در اينکه منظور، عظمت مقام معنوى ادريس يا بلندى مکان حسى او است در ميان مفسران گفتگو است ، بعضى همانگونه که ما انتخاب کرديم آن را اشاره به مقامات معنوى و درجات روحانى اين پيامبر بزرگ ميدانند، و بعضى معتقدند که خداوند ادريس را همچون مسيح به آسمان برد و تعبير (مکانا عليا) را در آيه فوق اشاره به همين مى دانند. ولى اطلاق کلمه (مکان ) به مقامات معنوى ، امرى متداول و معمول است در سوره يوسف آيه 77 مى خوانيم يوسف به برادران خود که کار خلافى انجام داده بودند گفت : انتم شر مکانا (شما از نظر مقام و منزلت بدترين مردميد).{5}. در تفسیر المیزان در ذیل همین آیات،بعد از ذکر چند روایت درباره عروج حضرت ادریس به آسمان،می گوید: «هیچ نقاد با بصیرت شک نمی کند در اینکه این روایات از اسرائیلیاتی است که دست جعالان حدیث آن را در میان روایات ما وارد کرده است،برای اینکه با هیچ یک از موازین علمی و اصول مسلم دین سازگاری ندارد.{6}. بنابراین اصل عروج و رفتن آن حضرت به آسمان ثابت نیست.
پی نوشتها:
1- تاریخ انبیا،سید هاشم رسولی محلاتی،ص55
2- تفسیر نمونه،ج13ص102
3- سوره مريم،آیه56
4- سوره مريم،آیه57
5- تفسیر نمونه،ج13ص98-99
6- المیزان،علامه طباطبایی،ج14ص94
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید