جبران غیبت

image: 
اگر در گذشته غیبت کسی را کرده باشم اما امکان حلالیت طلبیدن نبوده چه کنم؟

اگر در گذشته غیبت کسی را کرده باشم اما امکان حلالیت طلبیدن به خاطر در دسترس نبودن، کدورت پیش آمدن و یا فراموش کردن وجود نداشته باشد چه وظیفه ای دارم؟ راهکار ترک غیبت را نیز بیان نمایید.

غيبت از جمله گناهاني است كه مشتمل بر دو حق يعني حق الله و حق الناس مي باشد. يعني غيبت كننده از دو جهت مديون است: اول نسبت به خداي تعالي كه مخالفتش را مرتكب شده و دوّم اين كه: نسبت به كسي كه آبرويش به وسيله غيبت مورد حمله قرار گرفته است. لذا كسي كه مي خواهد از اين گناه توبه كند بايد هر دو جهت را جبران نمايد.
انسان براي اداي حق الله بايد از غيبت توبه كند ولي براي حق الناس در صورتي كه مفسده اي به همراه نداشته باشد، بايد از طرف مقابل حلاليت بطلبد.
در باره توبه از گناه غيبت، روايات مختلفي نقل شده است، بعضي از احاديث استغفار را كافي دانسته و برخي ديگر رضايت طرف را لازم شمرده اند. در حديثي پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «هر كس حقي از برادر ديني بر عهده دارد (آبرو يا مال) بايد از او رضايت بخواهد پيش از فرا رسيدن روزي كه درهم و دينار يافت نمي شود و براي رضايت صاحب حق از حسنات غيبت كننده به غيبت شده داده مي شود. و اگر كار نيكي نداشته باشد از گناهان غيبت شده بر گناهان غيبت كننده افزوده مي گردد».(1)
پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) در حديثي مي فرمايند: «گناه غيبت از زنا سخت تر است. سئوال شد علتش چيست؟ رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: زيرا زنا كار توبه مي كند و خدا توبه اش را مي پذيرد ولي غيبت كننده توبه مي كند امّا خدا توبه اش را نمي پذيرد تا طرف مقابلش او را حلال كند».(2)
امّا در مقابل رواياتي از معصومين (عليهم السلام) نقل شده كه استغفار را كافي دانسته است. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: «از پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مورد كفاره غيبت سئوال شد حضرت فرمود: براي كسي كه او را غيبت كرده اي، هرگاه يادت آمد، استغفار كن».(3)

وجه جمع اين دو دسته از روايات اين است كه: رواياتي كه مي گويد تنها استغفار كافي است مربوط به مواردي است كه شخص غيبت شده از غيبت خبر ندارد يا به سبب مرگ يا مسافرت از دسترس خارج شده است. اين مضمون روايتي است كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه فرمودند: «اگر غيبت كسي را كردي و او باخبر شد بايد از او طلب حليت كني ولي اگر مطلع نشد برايش طلب مغفرت كن».(4)
دليل اين حكم اين است كه: اگر شخص غيبت شده اطلاع نداشته باشد طلب حليت از او به منزله خبر دادن و موجب برانگيختن فتنه و بر افروختن آتش كينه است.
امّا در صورتي كه فرد غيبت شده از محتواي غيبت اطلاع پيدا كند و در نتيجه دلگير و آزرده شود، انسان بايد با طلب حلاليت، آثار روحي و رواني كار خود را از بين ببرد و با تمام وجود سعي كند تا كدورت به وجود آمده را از بين ببرد و غم و غصه را از دل او بزدايد.
نتيجه آن که:
اگر غيبت شده زنده است و از غيبتي كه درباره او شده خبر ندارد و گمان مي رود مراجعه به او براي رضايت دادن موجب عداوت و كينه مي شود و فتنه و فساد به بار مي آورد، غيبت كننده به وي مراجعه نمي كند. و در عوض براي او بسيار استغفار مي كند و مكرر از پيشگاه خداوند درخواست عفوش را مي نمايد. و هم چنين اگر غيبت شده فرد بي گذشتي بود، چنان چه غيبت كننده به او مراجعه كرد و فرد غيبت شده او را مشمول عفوش قرار نداد اينجا هم غيبت كننده بايد براي فردي كه غيبت او را انجام داده است از خداوند طلب عفو و آمرزش كند. اين استغفار ها در صفحه حسنات آن دو گروه ثبت مي شود، و موجب مي گردد كه غيبت شدگان از غيبت كنندگان عفو و اغماض نمايند.

تامل در آثار منفي غيبت میتواند از این گناه بازدارنده باشد:

الف) غيبت اعمال نيك را از بين مي‌برد. امام صادق (عليه السّلام) فرمود: «الغيبةُ حرامٌ علي كل مسلمٍ و اِنّها لتأكل الحسنات كما تأكل النار الحطب؛ غيبت كردن براي هر مسلماني حرام است و همان گونه كه آتش هيزم را مي‌ سوزاند و از بين مي‌ برد، غيبت نيز كارهاي نيك انسان را از بين مي‌ برد.»(5)
ب) غيبت دين و ايمان انسان را از بين مي برد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «تأثير غيبت در دين و ايمان انسان از خوره در جسم او سريعتر است».(6)
ج) غيبت مانع قبولي اعمال است. رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) در ضمن حديثي می فرماید: «مأموراني كه از سوي خداوند مقرر شده تا مراقب اعمال انسان باشند،‌ اعمال نيك بندگان را به آسمان بالا مي‌ برند ولي فرشته‌ اي كه بايد اعمال را قبول كند و مورد تأييد قرار دهد، مي‌ گويد: اين عمل نيك را به صورت صاحبش بزنيد زيرا من از طرف پروردگارم مأموريت يافته‌ ام كه نگذارم عمل نيك غيبت كنندگان از من بگذرد و به سوي پروردگارم برود».(7)
د) غيبت كننده از بهشت محروم است.(8)

یکی دیگر از شیوه های دوری از غیبت دوری از عوامل زمینه ساز آن است. در قرآن کريم بدگماني و تجسس زمينه ساز غيبت معرفي شده است.
خداوند متعال مي فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضا؛ اي کساني که ايمان آورده ايد از بسياري از گمان ها درباره ديگران خودداري کنيد و در امور آنها تجسس نکنيد و غيبت انها را ننماييد».(9)
اين آيه شريفه به خوبي گام هايي را که شيطان براي آلوده کردن انسان به غيبت بر مي دارد، به تصوير کشيده است. غيبت با بدگماني و بددلي به ديگران آغاز مي شود. اما چون فرد شواهد و اطلاعات کافي براي بدگماني خود ندارد به تجسس روي مي آورد تا به آنچه گمان کرده مطمئن شود. و سپس شروع به برملا کردن عيبها و اشتباهات آن فرد مي کند. بنابراين براي پرهيز از غیبت دیگران باید از سوء ظن و کنجکاوي و تجسس در باره ديگران خودداري کرد.

پی نوشت ها:
1. نراقي، محمد مهدي، جامع السعادات، منشورات جامعه النجف، چاپ دوّم، ج2، ص310.
2. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن(1104ق)، وسائل الشیعة، قم، موسسه آل البیت، ج12، ص284.
3. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج2، ص357.
4. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج72، ص242.
5. فيض كاشاني، المحجة البيضاء، انتشارات اسلامي، چاپ پنجم، بي‌تا، ج 5، ص 255.
6. نراقي، محمد مهدي، جامع السعادات، منشورات جامعه النجف، چاپ دوّم، ج2، ص304.
7. عاملي، امين، كشف الريبة، چاپ دمشق، بي‌تا، ص 6.
8. دیلمی، حسن بن محمد(841 ق)، اعلام الدین فی صفات المومنین، قم، موسسه آل البیت(علیهم السلام)، ص401.
9. حجرات/ 12.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: