بیعت همه حضار در غدیر با علی (عليه السّلام)
آیا تمام کسانی که در غدیر حاضر بودند، بدون استثناء با حضرت علی بیعت کردند؟ آیا این کار با توجه به انبوه جمعیت عملا ممکن بوده است؟ اهل سنت در این باره چه می گویند؟
مرحوم علامۀ امینی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف «الغدیر»(1) حدیث تهنیت را از طریق اهل سنت بیان نموده اند و 60 نفر از علمای عامه را ذکر می کنند که این واقعه را در کتب خود آورده اند.ایشان در این رابطه می نویسند(2): محمّد بن جرير طبرى در كتاب الولايه(3)، حديثى را با اسناد خود از زيد بن ارقم تخريج كرده است كه در آخرش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) فرموده اند: «اى جماعت مردم! بگوئيد ما از جانب نفس خودمان، عهد و پيمان داديم و با زبانهاى خود ميثاق نهاديم و با دست های خود مصافحه نمودیم به بيعت و پذيرش با تو اى پيامبر كه: ولايت على (علیه السلام) را به اولادمان و به اهل عشيره مان برسانيم و ادای حق كنيم كه هيچ گاه به جاى ولايت على (علیه السلام)، بدل و عوضى نجوئيم و بر اين عهد استوار باشيم! و تو اى پروردگار، شاهد و گواه بر ما هستى! و كافى است كه خداوند شهيد حاضر و گواه باشد. آن چه را كه من به شما گفتم، بگوئيد! و بر على (علیه السلام) به عنوان امير و پيشواى مؤمنين سلام كنيد و بگوئيد: سپاس و حمد، مختص خداوندى است كه ما را به امر ولايت هدايت كرد و اگر خداوند ما را هدايت نمى كرد، هيچ گاه ما چنان نبوديم كه بتوانيم هدايت شويم. خداوند از هر سر و صدائى خبر دارد و هر نفس خائنی را مى شناسد، پس هر كس كه اين عهد و ميثاق را بشكند، شكست بر نفس خودش وارد ساخته است، و هر كس كه وفا كند به آن چه كه خداوند با او پيمان نهاده است، پس خداوند البته به او اجر و پاداش عظيمى عنايت مى كند. بگوئيد، آن چه را كه خداوند را از شما راضى مى كند و اگر كفران نمائيد، پس خداوند از شما بى نياز است»!. زيد بن ارقم گويد: در اين جا مردم (که ظهور در همه مردم حاضر دارد) مبادرت مى كردند به گفتار «سَمِعْنَا وَ أطَعْنَا عَلَى اللَهِ وَ رَسُولهِ بِقُلُوبِنَا»؛ شنيديم و با جان هايمان امر خدا و رسولش را پذيرفتيم و گردن نهاديم.(4) ـ بيعت أبو بكر و عمر با أمير المؤمنين (عليه السّلام) به ولايت اولين كسانی كه با پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) مصافقه نمودند (دست دادند به عنوان بيعت و پذيرفتن پيمان) ابو بكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير و سپس باقى مهاجران و انصار بودند، و سپس باقى مردم پيوسته بيعت مى كردند تا نماز ظهر و عصر را با هم در يک زمان به جاى آوردند، و اين مصافحه و بيعت مردم به طول انجاميد، تا آن كه پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نماز مغرب و عشاء را با هم در يک زمان به جای آوردند و تا ثلث از شب كه سپرى شد پيوسته به طور پى در پى بيعت و مصافحه صورت مى گرفت. أحمد بن مُحمد طَبَرىّ شهير به خليلى در كتاب «مناقب على بن ابى طالب» ـ كه در سنه 411 در قاهره تاليف شده است ـ از طريق شيخ خود، محمّد بن ابى بكر بن عبد الرحمن اين روايت را آورده است و در آن روايت گويد: مردم براى بيعت نمودن با على (علیه السلام) بر يكديگر پيشى مى گرفتند و مى گفتند: «شنيديدم و با جان هايمان و دل هايمان و زبان هايمان و با تمام اعضاء و اجزاء بدنمان اطاعت كرديم و پذيرفتيم آن چه را كه خداوند و رسول او به ما امر كردند. سپس برای بیعت نمودن با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) ازدحام نمودند... .» و مولوی وَلِىُّ اللَهِ لَكْهَنُوى در كتاب «مرآت المؤمنين» در ذكر حديث غدير گويد: عمر پس از اين با على (علیه السلام) ديدار كرد و گفت: «هَنِيئاً يَا ابْنَ أبِى طَالِبٍ. أصْبَحْتَ وَ أمْسَيْتَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ»؛ گوارا باشد أى پسر ابو طالب! صبح كردى و شب كردى، در حالى كه آقاى من و آقاى هر مرد مؤمن و هر زن مؤمنه هستى. «و كان يهنى أمير المؤمنين كل صحابى لاقاه»؛ و هر صحابى كه أمير المؤمنين را ديدار مى كرد، به او تبرکك و تهنيت مى گفت. و مورّخ ابن خاوند شاه ـ متوفى 903 ـ بعد از بيان داستان غدير گويد: سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خيمه اى مختص به خودش نشست و امر كرد تا امير المؤمنين على (عليه السلام) در خيمه ديگر بنشيند و امر كرد تا عموم مردم على (علیه السلام) را در خيمه خودش تهنيت گويند و چون مردان از تهنيّت گفتن فارغ شدند، پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) زن هاى خود را (امهات المؤمنين) را امر كرد تا اين كه به نزد على (علیه السلام) در خيمه او بروند و تهنيت گويند. آن ها رفتند و تهنيت گفتند و از كسانى كه از صحابه كه على (عليه السلام) را تهنيت گفت، عمر بن خطاب بود كه مى گفت: «هَنِيئاً لَكَ يَا ابْن أبى طَالِبٍ أصْبَحْتَ مَوْلَاىَ وَ مَوْلَى جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤمِنَاتِ».(5) و مورّخ غياث الدين (متوفى سنه 942) در «حبيب السير»(6) گويد: و پس از آن امير المؤمنين (علیه السلام) به امر پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) در خيمه ديگرى مختص به خودش نشست، مردم براى ملاقات و زيارت او مى رفتند و او را تهنيت مى گفتند و در ميان آن ها عمر بن خطاب بود كه گفت: «َبخ بخٍّ يَا ابْنَ ابِيطَالِبٍ! أصْبَحْتَ مَوْلَاىَ وَ مَوْلَى كُلَّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ!»، و سپس پيغمبر زن هاى خود را (امهات المؤمنين را) امر كرد تا بر على وارد شوند و تهنيت گويند.(7) بنابر این؛ آن چه از تصریح و ظاهر اخبار بر می آید بیعت عمومی مردم بوده است، و عدم بیعت نیز تخلف از دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) محسوب می شده. بنابر این حتی افرادی که جزو اولین کسانی بودند که بیعت خود را شکستند با امام بیعت نمودند.
ــــــــــــــــــــ
(1) الغدیر، ج 1، ص 274.
(2) الغدیر، ج 1، ص 274.
(3) در رابطه با ابن جریر طبری و کتاب الولایه به این لینک مراجعه شود:
http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfv...spx?bookid=803. (4) «معاشر الناس؟ قولوا: أعطيناك على ذلك عهدا عن أنفسنا و ميثاقا بألسنتنا و صفقة بأيدينا نؤديه إلى أولادنا و أهالينا لا نبغي بذلك بدلا وأ نت شهيد علينا و كفى بالله شهيدا، قولوا ما قلت لكم، و سلموا على علي بإمرة المؤمنين، وقولوا: الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما كنا لنهتدی لولا أن هدانا الله، فإن الله يعلم كل صوت و خائنة كل نفس فمن نكث فإنما ينكث على نفسه و من أوفى بما عاهد عليه الله فسيؤتيه أجرا عظيما، قولوا ما يرضي الله عنكم فإن تكفروا فإن الله غنی عنكم. قال زيد بن أرقم: فعند ذلك بادر الناس بقولهم: نعم سمعنا و أطعنا على أمر الله و رسوله بقلوبنا، و كان أول من صافق النبي (صلى الله عليه و آله) و عليا: أبو بكر و عمر و عثمان و طلحة و الزبير و باقی المهاجرين و الأنصار و باقی الناس إلى أن صلى الظهرين فی وقت واحد و امتد ذلك إلى أن صلى العشائين في وقت واحد و أوصلوا البيعة و المصافقة ثلثا. و رواه أحمد بن محمد الطبری الشهير بالخليلی فی كتاب ( مناقب علي بن أبي طالب ) المؤلف سنة 411 بالقاهرة من طريق شيخه محمد بن أبی بكر بن عبد الرحمن و فيه: فتبادر الناس إلى بيعته و قالوا: سمعنا و أطعنا لما أمرنا الله و رسوله بقلوبنا و أنفسنا و ألسنتنا و جميع جوارحنا ثم انكبوا على رسول الله و على علی بأيديهم، وكان أول من صافق رسول الله أبو بكر و عمر و طلحة و الزبير ثم باقي المهاجرين و الناس على طبقاتهم و مقدار منازلهم إلى أن صليت الظهر و العصر في وقت واحد و المغرب و العشاء الآخرة في وقت واحد، و لم يزالوا يتواصلون البيعة و المصافقة ثلثا، و رسول الله كلما بايعه فوج بعد فوج يقول: الحمد لله الذي فضلنا على جميع العالمين، و صارت المصافقة سنة و رسما و استعملها من ليس له حق فيها.
(5) روضه الصفا، ج 1، جزء دوم، ص 173.
(6) حبیب السیر، ج 1، جزء سوم، ص 144.
(7) الغدیر، ج 1، ص 270 الی 272.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید