ارزش حفظ قرآن

image: 
کدام یک از اصحاب پیامبر(ص) در 7 سال توانست سوره بقره را حفظ کند؟ آیا این مطلب درست است که پیامبر(ص) در یکی از جنگ ها جوانی را که سوره بقره را حفظ بود، فرمانده قرار داد؟

کدام یک از اصحاب پیامبر(ص) در 7 سال توانست سوره بقره را حفظ کند؟ آیا این مطلب درست است که پیامبر(ص) در یکی از جنگ ها جوانی را که سوره بقره را حفظ بود، فرمانده قرار داد؟
تا جایی که بنده بررسی کردم، چنین موضوعی درباره اصحاب پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل نشده است. البته در مورد خلیفه دوم عمر بن خطاب در منابع متعدد، برادران اهل سنت این موضوع نقل شده است که ایشان مدت 12 سال تلاش کردند تا سوره بقره را یاد گرفت و بعد از این شتری قربانی کرد: بيهقى در شعب الإيمان، قرطبى در تفسير خود، ابن عساكر در تاريخ مدينه دمشق، ذهبى در تاريخ الإسلام، سيوطى در تنوير الحوالك و الدر المنثور، زرقانى در شرح خود بر موطأ مالك، كتانى در نظام الحكومة و ... نوشته‌ اند: «... عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: " تَعَلَّمَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ الْبَقَرَةَ فِي اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً، فَلَمَّا أَتَمَّهَا، نَحَرَ جَزُورًا»؛ از عبد الله بن عمر نقل شده است كه گفت: عمر بن خطاب، دوازده سال طول كشيد تا سوره بقره را ياد بگيرد، وقتى تمام كرد، شترى را ذبح نمود.(1) مطلب دیگر؛ در عصر نبوی، حفظ قرآن چنان اهمیت داشت که حتی غلامان حافظ نیز بر مردم عادی مقدم شمرده می‌شدند. قرآن کریم بر اساس فرهنگی که در بر دارد، به حافظ خود امتیاز اجتماعی ویژه‌ ای را اعطا می‌ کند، شبیه جایگاهی که علما در عصر حاضر به آن دست می‌ یابند. این جایگاه اجتماعی یکی از عوامل مهم پرداختن به علوم و تحصیل آن در تمام زمان‌ ها بوده است، پس طبیعی است که یکی از عناصر مؤثر در حفظ‌ کردن قرآن کریم نیز باشد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به حفظ قرآن بسیار اهمیت می دادند و تلاش می کردند مسلمانان قرآن را بیاموزند و به کار برند. ایشان همواره سعی می کردند کلام خدا در دل های مؤمنین بنشیند و به آن عمل کنند. پیامبر فرموده است: «نوّروا بیوتکم بتلاوة القرءان؛ خانه های خود را با خواندن قرآن نورانی کنید». یعنی هم خانه هایتان و هم دل هایتان را با خواندن قرآن نورانی کنید. در نزد پیامبر کسانی که در حفظ و قرائت قرآن پیشقدم بودند، بیش تر مورد توجه قرار می گرفتند. رسول گرامی اسلام در اختصاص مسئولیت ها و مناصب اجتماعی و حکومتی نیز نگاه ویژه ای به حافظان قرآن داشتند. به گونه ای که دستور داده بودند هر مسلمانى بيش از ديگران قرآن فراگرفته، گرد آورده يا حفظ كرده است بر ديگران فرمان راند و بر مردگان نماز گذارد.(2) در صحيح ابن خزيمه، بابی وجود دارد با عنوان «استحقاق امامت و پيشوايی به سبب حفظ قرآن، اگرچه غير حافظ قرآن دارای سنّ بالا و شرافت بيشتري باشد». در اين باب روايتی از پيامبر گرامی اسلام (صلی الله عليه وآله) بدين عبارت نقل شده است: روزى پيامبراسلام (صلی الله علیه وآله) جمعى را به سفرى مى فرستاد، از آنان پرسيد: چقدر قرآن مى دانيد؟ يكى از آنان كه از همه جوان تر بود پاسخ داد: من سوره بقره و چند آيه ديگر از قرآن مى دانم. پیامبر فرمود: برويد، اين شخص سرپرست و امير شماست. گفتند: شخصى كه شما مى فرماييد از همه جوانتر است! پيامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: او سوره بقره را مى داند.(3) و نقل شده: پيامبر گرامی اسلام (صلی الله عليه وآله) گروهی از اصحاب را به طرف يمن گسيل نمود و شخصی را كه از همه جوان تر بود، امير آن ها قرار داد. چند روز گذشت؛ ولی حركت نكردند. پيامبر گرامی (صلی الله عليه وآله) با يكي از ايشان برخورد نمود و به او فرمود: آيا حركت نكردی؟ آن شخص جواب داد: يا رسول الله! شخصی كه بر ما امير قرار دادی، بيماری در پای او پيدا شده است. پيامبر (صلی الله عليه وآله) وی را ملاقات نمود و برای وی چنين دعا كرد: «بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ أَعُوذُ بِاللهِ وَ بِعِزَّةِ اللهِ وَ قَدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ ما فيها» و سپس بر محلّ درد وی دميد و اين عمل را هفت مرتبه تكرار كرد تا اين كه بيماری برطرف شد. شخصی از پيامبر (صلی الله عليه وآله) پرسيد: چه شده است؟ او كه از همه ما جوان تر است، بر ما امير قرار داده ای؟ پيامبر (صلی الله عليه وآله) فرمود: به جهت قرائت (و حفظ) قرآن.(4) بنابر این نقل ها می توان سیره آن حضرت را این گونه معرفی کرد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) کسی را به عنوان فرمانده و امیر لشگرش انتخاب کرد که علاوه بر دارا بودن ویژگی های فرماندهی، حافظ قرآن نیز بود.

__________

(1) البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفای 458هـ)، شعب الإيمان، ج 2، ص 1954، تحقيق: محمد السعيد بسيونی زغلول، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت، الطبعة: الأولى، 1410هـ. الأنصاری القرطبی، ابوعبد الله محمد بن أحمد (متوفای 671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج 1، ص 40، ناشر: دار الشعب ـ القاهرة. ابن عساكر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله، (متوفای 571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 44، ص 286، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر ـ بيروت ـ 1995. الذهبی الشافعی، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 3، ص 267، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي ـ لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م. السيوطی، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفای 911هـ)، تنوير الحوالك شرح موطأ مالك، ج 1، ص 162، ناشر: المكتبة التجارية الكبرى ـ مصر، 1389هـ ـ 1969م. السيوطی، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بكر (متوفای 911هـ)، الدر المنثور، ج 1، ص 54، ناشر: دار الفكر ـ بيروت ـ 1993. الزرقانی، محمد بن عبد الباقی بن يوسف (متوفای 1122هـ) شرح الزرقانی علی موطأ الإمام مالك، ج 2، ص 27، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت، الطبعة: الأولى، 1411هـ. الكتانی، عبد الحی بن عبد الكبير (متوفای 1383هـ)، نظام الحكومة النبوية المسمی التراتيب الإدراية، ج 2، ص 280، ناشر: دار الكتاب العربی ـ بيروت.

(2) ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 89.

(3) صحيح ابن خزيمه، ج 3، ص 5.

(4) متقی هندی، كنزالعمّال، ح 4020.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید