آل عمران
آل عمران چه کسانی بودند و تفاوت آن ها با موسی بن عمران در چه بود که خاندان حضرت موسی (ع) برتری نیافت؟
چرا فقط نام حضرت آدم و نوح در کنار آل ابراهیم و آل عمران آمد؟«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين»؛ خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد.(1) در تفسیر و تبیین این آیه، چند مطلب بیان می شود: مطلب اول: برگزیدگان الهی آيه در صدد بيان همه برگزيدگان خدا نيست بلكه تنها اشاره به جمعى از آنها مى كند و اگر بعضى از پيامبران كه از اين دودمان نيستند، در آن ذكر نشده اند دليل بر عدم برگزيدن آنها نمى باشد.(2) خداوند، آدم و نوح را برگزيد و نه خاندان آنها را و به همين دليل، نام آنان را با «آل» همراه نساخت. اما ابراهيم و عمران را به همراه خاندان آن ها برگزيد.(3) در تفسیر کوثر آمده: برترى اين ها به سبب خصوصيت هايى است كه هر كدام از اينها داشته و ديگران آن را نداشته اند: حضرت آدم اين ويژگى را داشت كه بدون پدر و مادر به دنيا آمد و نخستين پيامبر بود همانگونه كه نخستين انسان بود، در اين ويژگى هيچ كس حتى پيامبر اسلام به او نمى رسد. هم چنين نوح، نخستين پيامبر أولو العزم بود و خداوند در زمان او طوفانى به وجود آورد كه جز كسانى كه به او ايمان آورده بودند همه غرق شدند، اين نيز ويژگى مخصوص به نوح بود. و خاندان ابراهيم اين خصوصيات را داشت كه پيامبران بسيارى از اين خاندان به وجود آمد كه يكى از آنها پيامبر اسلام بود. و خاندان عمرن اين خصوصيت را داشت كه عيسى از آنها بود و بدون پدر به دنيا آمد.(4) مطلب دوم: آل ابراهیم بايد توجه داشت كه «آل ابراهيم» موسى بن عمران و پيامبر اسلام و برگزيدگان خاندان او را نيز شامل مى شود، زيرا همه آن ها از دودمان ابراهيم هستند.(5) مراد از (آل) چنانچه از موارد استعمال لفظ آل و اهل استفاده می شود خصوص معصومين از اولاد ابراهيم از آنهايى كه تابع ملّة ابراهيم بودند، مثل اسماعيل و اسحق و يعقوب و يوسف و انبياء بنى اسرائيل تا زمان موسى و وجود مقدّس پيغمبر اكرم (صلّى اللَّه عليه و آله) و اوصياء آن حضرت تا حضرت بقيّة اللَّه (عجل اللَّه تعالى فرجه) كه تمام آل ابراهيم و تابع ملّة او هستند.(6) «آل ابراهيم» شامل ابراهيم و همه فرزندان اوست اعم از آن كه اسماعيل و رسول خدا و ائمه طاهرين (عليهم السلام) باشند و يا اسحق و يعقوب و فرزندان او از انبياء بنى اسرائيل، چون همه آل ابراهيم اند(7)؛ چنان كه امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «ما از آنهائيم، ما باقيمانده آن عترت هستيم.»(8) اما اختصاص آل عمران به اين كه آن ها نيز از خانواده ابراهيم هستند، ظاهرا بواسطه مريم(سلام الله علیها) است زيرا برگزیدن و اصطفاء حضرت مريم، خاص است و آن اين كه خداوند او را براى ولادت بدون همسر برگزيد و اعجاز خويش را در وجود او آشكار كرد.(9) در این آیه علاوه بر آدم، به تمام پيامبران اولوالعزم اشاره شده است، نام نوح، صريحا آمده، و آل ابراهيم هم خود او و هم موسى و عيسى و پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را شامل مى شود، و ذكر آل عمران اشاره مجددى به مريم و حضرت مسيح (علیه السلام) است و تكرار آن براى اين است كه مقدمه اى براى شرح حال آنان در آيات آينده باشد.(10) مطلب سوم: آل عمران «وَ آلَ إِبْراهِيمَ»؛ منظور اسماعيل و اسحاق و فرزندان آن دو است، «وَ آلَ عِمْرانَ» منظور موسى و هارون پسران عمران بن يصهر است. گفتهاند: مقصود از «آل عمران» عيسى بن مريم دختر عمران بن ماثان است و حال آن كه بين عمران پسر يصهر و عمران پسر ماثان 1800 سال فاصله است.(11) «وَ آلَ عِمْرانَ» مراد از عمران ظاهرا پدر حضرت موسى و هارون كه به سه واسطه به حضرت يعقوب می رسد (عمران بن يصهر بن يافث بن لاوى ابن يعقوب) و مراد از آل عمران انبياء بنى اسرائيل از زمان موسى و هارون تا زمان عيسى(عليه السلام) مثل داود، سليمان، زكريّا، يحيى و غير اينها (عليهم السلام) هستند.(12) «عمران» در آيه فوق، همان پدر مريم(سلام الله علیها) است نه پدر موسى(علیه السلام)، زيرا هر كجا در قرآن نام عمران برده شده اشاره به پدر مريم است و حتی یک مورد هم برای پدر موسی به کار نرفته و اگر هم رفته، بطوری نیست که متعین در پدر موسی باشد؛ آيات بعد كه شرح حال مريم را بيان مى كند نيز گواه اين مطلب است.(13) بنابر این: می توان گفت چه «عمران» پدر مریم باشد یا پدر موسی و هارون، در هر صورت جزو آل ابراهیم است؛ زیرا آل ابراهیم، چه از طریق اسماعیل و چه از طریق اسحاق، شامل هر دو عمران و همه پیامبران و معصومان پس از ابراهیم نیز می شود.
__________
(1) آل عمران/ 33.
(2) مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، ج 2، ص 520.
(3) جواد مغنیه، التفسير الكاشف، ج 2، ص 48.
(4) یعقوب جعفری، تفسير كوثر، ج 2، ص 111و112.
(5) تفسير نمونه، ج 2، ص 520.
(6) طیب، اطيب البيان فى تفسير القرآن، ج 3، ص 176.
(7) قرشی، تفسير احسن الحديث، ج 2، ص 63.
(8) فیض کاشانی، تفسير الصافي، ج 1، ص 328.
(9) تفسير احسن الحديث، ج 2، ص 63.
(10) تفسير نمونه، ج 2، ص 518.
(11) زمخشری، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج 1، ص 354؛ طبرسی، تفسير جوامع الجامع، ج 1، ص 169.
(12) اطيب البيان فى تفسير القرآن، ج 3، ص 176.
(13) ر.ک: طباطبایی، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 3، ص 262؛ تفسير نمونه، ج 2، ص 520.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید